تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

TEHRANINEWS.IR


پرخوری؛ هنر ایرانی در این گرانی
تاريخ خبر: سه شنبه، 15 مهر 1393 ساعت: 11:53

 

سرویس اجتماعی «فردا»: چند سال پیش هنگامی که کسی میوه ای را حیف و میل می کرد و یا کودکی در مورد خوردن غذایی یا میوه ای بدقلقی میکرد به او می گفتند در اروپا اینقدر میوه گران است که مثلا پرتقال را دانه ای می خرند .

سالها یی نه چندان دراز ازآن روزگار می گذرد و اکنون به همت مسئولان در دولت قبل ، عقب ماندگی هایی این چنین از کشورهای اروپایی جبران شد و هم اکنون هموطنان ما برای خریدن چند عدد سیب و پرتقال و یا چند کیلوگرم گوشت باید از ماه قبل برنامه ریزی کنند.

در این میان برخی از اظهار نظر ها انسان را به فکر فرو می برد . نظیر گفته های معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آقای ملک زاده که گفته است 50 در صد ایرانیان پر خور هستند .

گرچه ممکن است برای برخی این سئوال پیش بیاید که چگونه با وجود گرانی افسار گسیخته مواد غذایی در سالهای اخیر هنوز ایرانیان می توانند پرخوری کنند؟

پاسخ در این جاست که الگوی غلط تغذیه ای ما ایرانیان باعث شده است حتی در بدترین وضعیت از لحاظ قیمت گوشت و لبنیات و میوه و تره بار چاقی دست از سر ایرانیان برندارد.

مصرف بیش از اندازه برنج و نان( گوش شیطان کر تا گران تر نشود) در سفره ایرانیان و جایگزین شدن مواد غذایی با ارزش کمتر غذایی مانند سیب زمینی و حبوبات و برنج و گندم به جای گوشت و ماهی و لبنیات و میوه جات وهمچنین استفاده از روغن ها با ترانس بالا و از همه اینها مهمتر ارزش فرهنگی پرخوری باعث شده است که ایرانیان علیرغم شداید روزگار صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند و جایگاه خود را به جدول ملل چاق و چله از دست ندهند.

در فرهنگ ما متاسفانه زیاد غذا خوردن از دوران کودکی و داشتن هیکل درشت نشانه خوبی است و با تاییدات جامعه و اطرفیان مواجه می شود .

چاقی و هیکل درشت تا همین چند سال قبل چه برای زنان و چه برای مردان یک ارزش اجتماعی محسوب می شد که البته این الگو در مورد خانمهای جوان در حال تغییر است اما در مورد آقایان داشتن "هیکل میکل میزون" که البته بیشتر با خوردن زیاد و تزریق هورمون به دست می آید،هنوز ارزشی قابل تقدیر است

این فرهنگ به همراه الگوی غلط تغذیه و عدم تحرک در برخی از اقشار نظیر خانمهای غیر شاغل باعث بروز چاقی و از آن بدترناراحتی های قلبی و عروقی شده است.

در این میان گرچه بهتر شدن وضع اقتصادی مردم و توانایی استفاده از مواد غذایی سالم تر و کم ضرر تر در کاهش نرخ چاقی موثر است اما از آن مهمتر برنامه ریزی فرهنگی خانواده ها برای عادت دادن کودکان به کم خوری و سالم خوری است.

اگر فرهنگی بپذیرد که وزن حضور هر فرد در جامعه و حق او به اندازه انسانیت وی است و درشتی هیکل ارزش اجتماعی محسوب نشود ناخودآگاه فرهنگ تغذیه مردم به سمتی خواهد رفت که کنترل چربی و کالری مورد نیاز در حد تناسب اندام متحول شده و هر فرد به اندازه ای که نیاز دارد از مواد غذایی در دسترسش استفاده خواهد کرد.