تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

TEHRANINEWS.IR


آزادی در زندان، مجازات در شهر
تاريخ خبر: دوشنبه، 26 بهمن 1394 ساعت: 13:45

 

بعضی چیزها را نمی‌شود چند بار انجام داد، یعنی نمی‌شود چند بار متولد شوی و چند بار بمیری، یا چند بار یک نفر را بکشی. اما می‌شود چند بار چند نفر را بکشی، چند بار زندانی شوی، چند بار تا پای مرگ بروی، چند بار قاتل شوی. چند بار قتل، چیزی مثل همان چند بار متولدشدن و چند بار مرگ است، چند باری که فقط از انسان برمی‌آید؛ جنایت، ساخته دست بشر است.

بعضی ‌چیزها را نمی‌شود خیلی بدانیم. بعضی ‌چیزها کنار ما اتفاق می‌افتد یا دست‌کم از کنارشان رد می‌شویم، اما نمی‌دانیم، شاید هم نمی‌فهمیم. مثلا بعضی از ساکنان خیابان مرتضوی نمی‌دانستند همسایه‌شان 4‌سال پیش، زنش را کشته. اما چهارم‌بهمن‌ماه، وقتی خودروهای پلیس در خیابان‌شان صف کشیدند، فهمیدند که همسایه‌شان پسرش را هم کشت.

چند قتل در فاصله چند سال، از همان کارهایی است که می‌توان چند بار انجامش داد! چرا؟ چون قاتل، معتاد به شیشه بود. 4‌سال‌ پیش وقتی زنش را به‌خاطر توهمات ناشی از مصرف شیشه کشت، با برچسب قاتل به زندان رفت. چند ‌سال بعد خانواده همسرش به‌خاطر 2 نوه‌شان رضایت دادند دامادشان اعدام نشود. همین هم شد که «مرد شیشه‌ای» از زندان آزاد شد. در زندان پاک شده بود یا نه کسی نمی‌داند، اما پس از آزادی دوباره افتاد روی خط، افتاد به جان شیشه.

تا این‌که، نیمه‌شب از خواب بیدار شد. فرمانی می‌شنید از یک ناشناس. ناشناس فریاد می‌زد باید این کار را بکنی. شال‌گردنش را برداشت و رفت تا آن کار را انجام دهد. شال‌گردن را به دور گردن پسرش انداخت، سفت و سخت. شال‌گردن را آن‌قدر محکم پیچاند تا پسر 14ساله دومین مقتول او باشد. به همین سادگی، داستان قتل یک بار دیگر برای مرد تکرار شد.

این آخرین پرونده از قاتل‌های چند مقتوله است، اما نخستین نیست. این نوع جرم‌ها اگر زیاد هم رخ نداده باشد، کم هم نبوده‌اند. چندی پیش هم در دادگاه کیفری پرونده‌ای مشابه که در آن مرد قاتل به فاصله چند ‌سال از گرفتن رضایت و آزادی از زندان، قتل دوم را مرتکب شده بود، رسیدگی شد. اما بخش هولناک‌تر ماجرا این است که به دلیل تغییر مصرف الگوی موادمخدر  برخی از مجرمان به سمت موادی مثل شیشه گرایش پیدا می‌کنند و در این شرایط نیز مرتکب جرم می‌شوند.

سعید صفاتیان، رئیس کارگروه کاهش تقاضا در کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره معتادانی که مرتکب جرم‌های خشن می‌شوند به «شهروند» می‌گوید: «تا قبل از ‌سال 84  کمتر پیش می‌آمد که فردی معتاد مرتکب جنایت‌های خشن و قتل شود، بلکه تنها جرایم خرد در جمعیت معتادان بزهکار وجود داشت. در 10‌سال گذشته به دلیل این‌که، الگوی مصرف مواد از سمت سنتی به صنعتی تغییر پیدا کرده است، افرادی که شیشه یا روانگردان مصرف می‌کنند، دست به جرایمی سنگین مانند قتل می‌زنند. چرا؟

به این دلیل که شیوع مصرف مواد روانگردان زیاد شده و به تبع این امر مصرف‌کنندگان مزمن مواد روانگردان نیز افزایش پیدا کرده‌اند. افرادی که چندین ‌سال از این مواد صنعتی استفاده می‌کنند، دچار اختلالات روانی و شخصیتی می‌شوند. بنابراین باید در حوزه درمان اعتیاد به‌ویژه مصرف‌کنندگان روانگردان‌ها توجه بیشتری نشان داده شود.»

مجازات معتادانی که مرتکب جرم می‌شوند
متخصصان مغز و اعصاب می‌گویند مصرف شیشه بخشی از مغز را تخریب می‌کند و فرد مصرف‌كننده بعد از چند ‌سال ديگر توانایی فعاليت اقتصادي و شغلي خود را ندارد. حالت‌هاي هذيان و توهم و همچنين ضعف و كمبود انرژي همراه با بيماري اعتياد به شيشه همگی از تخريب‌هاي مغزي ناشي مي‌شوند. ماده 307 قانون مجازات اسلامی به جنایات و ازجمله قتل‌های ناشی از مصرف موادمخدر، روانگردان و امثال آنها اختصاص یافته است.

مطابق این ماده «ارتکاب جنایت درحال مستی و عدم تعادل روانی در اثر مصرف موادمخدر، روانگردان و مانند آنها موجب قصاص می‌شود، مگر این‌که ثابت شود بر اثر مستی و عدم تعادل روانی، مرتکب به کلی مسلوب‌الاختیار بوده است.» درحالی‌که استعمال موادمخدر و ارتکاب جنایت، به هیچ‌وجه رافع مسئولیت کیفری نمی‌شود اما انتظار می‌رود قانونگذار با توجه به اثرات مخرب مصرف این نوع مواد صنعتی بر سیستم مغز مصرف‌کنندگان، مجازات را به همراه بازپروری و درمان در زندان اعمال کند.

مسئول بازپروری زندانیان کیست؟
اصلاح مجرم در زندان. این جمله بیشتر شبیه سوال است. مجرم در زندان، در حبس، در سلول و انفرادی، به‌خودی‌خود اصلاح می‌شود؟ آیا زندان تأثیر اصلاحی قابل ملاحظه‌ای بر بزهکاران داشته و آنان را از ارتکاب جرم منصرف می‌کند؟ قطعا جواب مسئولان «خیر» است و در توضیح آن می‌گویند: «در زندان‌ها مددکار و مشاور داریم و برنامه‌های فرهنگی اجرا می‌شود تا مجرمان در کنار دوران مجازات، اصلاح و تربیت شوند.»

اگرچه بخش نخست جواب ما هم مثل مسئولان خیر است اما در بخش دوم توضیح می‌دهیم: «اغلب مجرمان سوابق کیفری و زندان دارند و ما در جامعه بازخورد اصلاح و تربیت را از زندان و زندانیان آزاد‌شده، نمی‌بینیم.» همین چند ماه پیش هم اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندان‌های کشور، نرخ بازگشت مجدد به زندان را 46‌درصد اعلام کرد. البته او گفت: «جامعه نتوانسته پس از گذراندن دوره مجازات، این افراد را حمایت کند. بازگشت مجدد چنین افرادی به زندان به دلیل نبود اشتغال است، عاملی که باعث قرار گرفتن دوباره فرد سابقه‌دار به چرخه بزه می‌شود.»

این انتظار از جامعه، تعبیری چند پهلو دارد، یعنی ما زندان می‌سازیم، قانون وضع می‌کنیم، مجری قانون می‌شویم اما درنهایت انتظار داریم جامعه از زندانی حمایت کند و وضع نابسامان را بهبود بخشد. همان جامعه‌ای که فقر و اعتیاد و آسیب‌های اجتماعی‌اش،  پدیده بزهکاری و جرم را افزایش داد. همان جامعه‌ای که شهروندانش حتی به اندازه قانون اساسی کشور هم حق شهروندی ندارند، باید معجزه‌وار حامی مجرمانی باشد که بعد از دوران به اصطلاح مجازات و تأدیب، به جامعه باز می‌گردند. در یک جمله: «جامعه، مسئول بازپروری زندانیان است.»

دکتر سعید خراط‌ها، آسیب‌شناس اجتماعی درباره مجازات معتادان مجرم به «شهروند» می‌گوید: «وقتی بخواهیم به علت‌ها توجه داشته باشیم نباید سراغ معلول‌ها برویم، یعنی اگر به دنبال علت جرم هستیم، ابتدا باید از یک معتاد بزهکار بپرسیم مواد را از کجا تهیه کرده است. به‌هرحال در کشور مسئولی و شغل‌هایی برای کنترل موادمخدر وجود دارد و پول‌هایی در این زمینه هزینه می‌شود که مسئولیت آن برعهده حکومت است.

مثلا یک آدم فقیر تنها خودش علت فقر نیست، بلکه کج‌کارکردی نهادهای اجتماعی هستند که این پدیده را به‌وجود می‌آورند. همین‌طور وقتی یک آدم فقیر دست به سرقت و دزدی می‌زند. مگر امکانات اولیه زندگی را به او داده‌ایم که انتظار داریم مثل یک شهروند بی‌نیاز رفتار کند. در رابطه با موادمخدر هم همین‌طور است. وقتی به قانون نگاه می‌کنیم باید ببینیم شرایط اجتماعی و اولیه شهروندی به این قشر داده شده است یا نه! قاعدتا وقتی به این موضوع توجه نمی‌کنیم و در کنار آن مافیای موادمخدر در کشور نفوذ کرده، فرد معتاد نیز رافع یک‌سری از مسئولیت‌ها می‌شود.

مجازات فردی که شرایط سالمی برای زندگی و کار دارد اما عمدا دست به بزهکاری می‌زند، بسیار قابل‌پذیرش است. مجازات باید در شرایطی باشد که جامعه حق فرد را به او داده باشد. پس از این منظر باید نگاه جدیدی به مجازات مجرمان معتاد داشته باشیم.» نرخ بازگشت دوباره به زندان نزدیک به 50‌ درصد است، این یعنی زندان هم مثل اعدام نتوانسته در کاهش جرم به‌عنوان یک مجازات بازدارنده، کمکی به بهبود وضع نا‌بهنجاری‌های اجتماعی داشته باشد.

خراط‌ها درباره بازپروری مجرمان در زندان می‌گوید: «زندان اسمی دارد به نام دانشگاه جنایت. در بسیاری از زندان‌ها مجرمان از یکدیگر تفکیک نشده‌اند، یعنی سارق‌ها، کلاهبردار‌ها و قاتل‌ها در یک بند نگهداری می‌شوند و هر مجرمی که وارد این فضا شود با انواع و اقسام جرایم آشنا می‌شود؛ عاملی که باعث می‌شود قبح و زشتی جرم برای خیلی از زندانیان فروبریزد و در کنار دوران محکومیت، رفتار مجرمانه دیگری هم آموزش ببینند.

بنابراین اساسا شرایط کنونی زندان‌های ما، مکان مناسبی برای مجازات و اصلاح و تربیت مجرمان نیست.‌ درصد قابل‌توجهی از مجرمان دچار اختلالات روانی هستند. رفتار، نگاه و حتی حرف‌زدن‌شان این را نشان می‌دهد. در این مقوله مجازات جایگزین زندان اهمیت زیادی دارد، اما قبل از این موضوع باید مجرمانی را که دچار اختلالات روانی هستند، درمان کنیم. تنها جنون یا حالت‌های خطرناک نیستند که رافع مسئولیت کیفری می‌شوند، بلکه بیماری‌های روانی و حتی اعتیاد به مواد روانگردان هم می‌تواند در رفتار انحرافی فرد معتاد، اثرگذار باشد.»

مجرمان معتاد را درمان کنیم
تعلیق مراقبتی (probation ) نوعی کیفر است که سالب آزادی بزهکار نمی‌شود و درواقع فرد بزهکار زندانی نمی‌شود، اما به برخی شرایط تحمیلی ملزم خواهد شد. به این معنی که بزهکار باید مدتی را تحت‌نظارت شدید جامعه بگذراند. شرایطی مانند:   معرفی منظم خود به مأمور، حضور در مراکز بازپروری اعتیاد، حضور در جلسات مشاوره و رفتاردرمانی، داشتن شغل و غیره.هدف اصلي برنامه‌هاي نظارت فشرده، كاهش تكرار جرم است. پشتيبانان اين برنامه‌ها اميدوار‌ند مشاوره‌ها، آزمايش‌هاي موادمخدر و تماس‌هاي رودررو، تكرار جرم را كاهش دهد.

تعلیق مراقبتی امروزه در اکثر نظام‌های کیفری به‌عنوان یکی از مجازات‌های جانشین زندان است. این نهاد با داشتن سازمان مستقل در چارچوب نظام قضائی، از طریق اعمال سرپرستی و نظارت بر مجرم، زمینه آماده‌سازی مجرم را به‌منظور اجتماعی‌شدن و بازگشت به جامعه فراهم می‌کند.  بررسی‌ها نشان می‌دهد در نرخ تکرار جرم مشمولان تعلیق مراقبتی و کسانی که از این نهاد استفاده نکرده‌اند باید تفاوت وجود داشته باشد، زیرا استفاده از نهادهایی چون تعلیق مراقبتی نه‌تنها مستقیما بر کاهش جمعیت کیفری زندان و هزینه‌های آن تأثیر مثبت دارد، بلکه با رعایت برخی شرایط موجبات کاهش نرخ تکرار جرم را نیز در پی خواهد داشت.

«وقتی برای معتاد مجرم در زندان، کاردرمانی صورت نگیرد، هر چند ‌سال هم که این فرد در حبس باشد، به‌محض آزادشدن از زندان، دوباره به سمت مصرف مواد برمی‌گردد.»  اینها را دکتر هومان نارنجی‌ها، پژوهشگر حوزه اعتیاد به «شهروند» می‌گوید:  «ما در سیستم سازمان‌ زندان‌های کشور، خدمات بازپروری مجرمان را نداریم. با این حال در سیستم مدیریتی برخی از زندان‌ها برنامه‌های فرهنگی وجود دارد، مثل زندان خراسان‌شمالی.

اما بازپروری مجرمان به‌خصوص بزهکاران معتاد به‌عنوان یک مسئولیت یا قانون در سیستم زندان‌ها وجود ندارد. این‌که یک فرد قاتل که با رضایت از قصاص نجات یافته و پس از دوران محکومیتش دوباره به جامعه بازگشته، قطعا باید قبل از خروج از زندان تحت‌ معاینات روانپزشکی قرار بگیرد، حتی لازم است که این نوع از مجرمان پس از آزادی هم تحت‌کنترل باشند. این همان سیستم تعلیق مراقبتی است که در ایران تنها بعد از آزادی برخی زندانیان با جرایم خاص اجرا می‌شود.

این درحالی است که در رابطه با این قاتل و پرونده‌های مشابه این نوع جنایت، مرد شیشه‌ای که چند ‌سال پیش همسرش را کشته، با گرفتن رضایت از اولیای‌دم از زندان آزاد می‌شود و چون نه هنگام دوران محکومیتش بازپروری شده  و نه پس از آزادی تحت کنترل نهادهای قضائی و پلیس امنیت بوده، دوباره به سمت مصرف مواد روی می‌آورد و سر آخر پسرش را نیز به قتل می‌رساند.

با این روند انتظار می‌رود قوه قضائیه نسبت به تأسیس یک نظام و سازمان تعلیق مراقبتی متناسب با ساختار فرهنگی، اجتماعی و قضائی کشور اقدام کند تا با توجه به تجربه کشورهای دیگر در اجرای این روش تعداد جرایم و نرخ بازگشت به زندان کاهش پیدا کند.»