به گزارش گروه محیط زیست شهرداری نیوز،مشکلات زیست محیطی پایتخت مدتهاست به یکی از اصلیترین دغدغههای فعالان و کارشناسان مدیریت شهری بدل شده است. مشکلاتی که روز به روز بر حجمشان افزوده میشود و از منظر بسیاری از صاحبنظران در مسیر بحران گام بر میدارند.
درست است که در ماههای اخیر با تکیه زدن معصومه ابتکار بر کرسی ریاست سازمان محیط زیست کشور آمارها از کاهش نسبی فشار مشکلات زیست محیطی بر پایتخت حکایت دارند، اما هنوز معضلات فراوانی چه از جنس آب و چه باد و خاک، این شهر درندشت و شهروندانش را تهدید میکنند. مشکلاتی که پا را از شکل ظاهری مشکل فراتر گذاشتهاند و در مسیر بحرانی غیرقابل پیشگیری قدم میزنند.
محمد هادی حیدرزاده مدیر کل سازمان محیط زیست استان تهران از این مشکلات میگوید:..
در ماههای اخیر شهروندان تهرانی بحرانهای فراوانی را پشت سر گذاشتهاند. بروز توفان گرد و خاک قرمز رنگ از یک طرف و کاهش شدید کیفیت هوا که با هشدارهای روزنامه مخابره میشود. حال این سوال مطرح میشود از آنجائیکه کارشناسان معتقدند گرد و غبار منشا اصلی آلودگی هوای کشور است، به نظرتان منشاء مشکلات هوای تهران نیز مربوط گرد و غبار محلی است یا دلایل دیگری دارد؟
یکی از مشکلات کنونی شهر تهران وجود ذرات گرد و غبار 2.5 میکرونی در هواست که منشا اصلی این ذرات در گذشته بادهایی بوده است که از سوی عراق به سمت کشورمان میوزید. با توجه به اینکه عراق دارای خاک سست است و در یک اکوسیستم بیابانی واقع شده، با هر وزش بادی ذرات خاک به کشورهای همسایه منتقل میشود. به همین علت کشورهای منطقه صندوق مشترکی راهاندازی کردند تا با کمک آن هزینه مالچ پاشی بر بیابانهای عراق تامین شود، اما این اقدام با حمله آمریکا به عراق متوقف شد و چندسالی میشود که دیگر هیچ مالچی بر این منشاهای گرد و غبار پاشیده نشده است. یکی دیگر از کانونهای گرد و غبار در کشور عراق وجود تالاب هورالعظیم است که در مقطعی از زمان به علت وجود جمعیت شیعه در حاشیه آن و تاثیر وجودی این تالاب در پیشبرد جنگ با ایران، به دستور صدام حسین ورود آب به تالاب متوقف و قسمتهایی از هورالعظیم خشک و به اکوسیستمی بیابانی تبدیل شد. البته عامل مهم دیگری نیز در آلودگی هوای کشور نقش داشت و آن هم تولید بنزین پتروشیمی در سال 90 و استفاده از این بنزین سرطانزا بود. با این حال وجود ذرات معلق 2.5 میکرونی با منشا محلی اکنون مشکل اصلی پایتخت نشینان است. یعنی گرد و غباری که با وزش باد از زمینهای اطراف پایتخت برخاسته و آسمان را میپوشانند. همچنین با هر بادی که بر استانهای سمنان و قزوین میوزد نیز حجم زیادی گرد و غبار وارد آسمان تهران میشود. بر همین اساس اولویت برنامههای سازمان محیط زیست استان تهران، مبارزه با بیابانزایی، استفاده از روشهای آبخیزداری و اقداماتی از این دست است.
آیا بحران کنونی تهران فقط مشکلات از جنس هواست یا کمبود ذخیره آب نیز از جمله مشکلاتی است که گریبانگیر پایتختنشینان است؟
به نظرم نخستین تهدید کنونی تهران، نشست زمین است چراکه این بحران یک پله قبل و آخرین مرحله بیابانزایی محسوب میشود. بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، ایران اولین کشور در دنیاست که در مسیر تبدیل شدن به بیابان قرار گرفته و جالب است که بیشترین فرونشست زمین در شهرهای تهران و مشهد اتفاق افتاده است. گفتنی است که بارگذاریهای شدیدی که در پایتخت اتفاق افتاده از دلایل اصلی این فرونشست به شمار میآید. بر همین اساس طبق آمار به دست آمده، سالانه سه برابر معدل کشور در تهران، فرونشست زمین اتفاق میافتد که بر شدت بحرانهای آبی و خاکی دامن میزند.
با توجه به اینکه سازمانهای ذیصلاح پایتخت، بارها درباره کمبود منابع آبی هشدار داده و هرساله احتمال جیرهبندی آب در تهران را بیش از گذشته میدانند، شما در جایگاه مقام مسئول سازمان محیط زیست این مشکل را چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه به علت مدیریت ضعیف منابع آب و ایجاد سدهایی که بیشتر از ظرفیت منابع آبی بود، همچنین امکانسنجی و بهرهبرداری بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی، به شدت با کمبود منابع آبی مواجه هستیم. در حال حاضر 92 درصد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی، 6درصد در صنعت و تنها 4 درصد صرف شرب میشود. این آمار نشان میدهد که بیشترین منابع آبی کشور ما صرف تولیدات کشاورزی میشود و کشت محصولات بیشتر از نوع پر آب است. البته همین موضوع یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه نیز بوده است. بر همین اساس کشت محصولاتی مانند گوجه فرنگی که نیازمند آب زیادی است در بسیاری از کشورها ممنوع اعلام میشود اما در تهران شاهد ادامه اجرای این کشتهای بدون برنامهریزی هستیم. به اعتقاد من اکنون هیچ مدیریتی برای منابع آب در کشور و به خصوص در بخش کشاورزی وجود ندارد و به همین علت باید در الگوی کشاورزیمان تغییرانی ایجاد کنیم. باید قبول کنیم که در کشاورزی اشتباهات زیادی مرتکب شدهایم و الگوی کشت کنونی ما چه در کشاورزی و چه ایجاد فضای سبز، کشت در پایتخت بیشتر پر آب است. برای مثال کشت چمن برای ایجاد فضای سبز در کلانشهر تهران کشت غالب است در حالیکه به صرفه نیست و همین اقدام باعث شده تا بخش مهمی از ذخیره آبهای زیرزمینی ما از بین برود.
از نظر شما بحران کنونی آب تهران تا چه حد جدی است آیا کاهش سطح سدهای آب اطراف تهران آینده پایتخت را تهدید میکند؟
رک بگویم. من دلواپس و نگران تهران هستم. تا آنجا که پیشبینی میکنم در آینده نه چندان دور بیشتر نزاعها در کشور بر سر به دست آوردن آب رخ دهد. برای مثال پس از خشک شدن زایندهرود، 23 درصد از تخلفات رانندگی در این شهر افزایش یافت و هنجارشکنی و نزاعهای خیابانی شدت گرفت. خشک شدن کارون نیز اعتراضهای مردمی را در پی داشت و مردم کرج نیز چندی پیش درباره انتقال آب رودخانه این شهرستان به تهران تجمع خیابانی کردند. از آنجائیکه مردم تهران امروز در حال استفاده از آب ذخیره شده فصل پاییز هستند و معلوم نیست در پاییز چه اتفاقی خواهد افتاد نگران وضعیت شهروندانم. چراکه این اتفاقات خود نشاندهنده آن است که اگر مشکل کمبود منابع آبی در کشور حل نشود، باید منتظر اتفاقهای ناخوشایندی باشیم.
آیا برای مقابله با رشد وسعت بیابانها تهران طرحی در دست اقدام دارید؟
قرار بر این است که وزارت کشاورزی برای مقابله با بیابانزایی طرحی ارائه دهد که مسئولان هنوز بر سر این قرار نماندهاند و اقدامی در این باره صورت نگرفته است. با این وجود مابع طبیعی بر ای ایجاد کمربند سبز اطراف تهران حدود 2 هزار و 500 هکتار زمین در اختیار گذاشته و بنا شده است تا گونههای مقاوم به خشکی در این زمینها کاشته شود.
از آنجا که انتشار خبرهای زیست محیطی در چند هفته اخیر حاکی از آن است که فعالیت معادن شن و ماسه در اطراف تهران نیز از عوامل ایجاد بحرانهای زیست محیطی برای این استان است، شما به عنوان مسئول سازمان محیط زیست استان چه برنامهای برای ساماندهی این معادن در دستور کار خود دارید؟
ما به شدت با مجوزهای غیرمنطقی دائمی که وزارت صنایع و معادن کشور برای فعالیت معادن شن و ماسه اطراف تهران صادر کرده است، مخالفیم. در حال حاضر در کل استان تهران و شهرستانهای قدس، شهریار و پاکدشت این فعالیتها شدت گرفته و متاسفانه به سمت دماوند در حال پیشروی هستند و همین موضوع مشکلات جدیای را متوجه پایتخت میکند. از همین رو لازم است برخوردهای جدی با آن صورت گیرد. برای مثال در منطقه 18 تهران و در محدوده مسکونی معادنی وجود دارد که هم برداشت بیرویه از آنها صورت گرفته و هم در حوزه مدیریت بحران خطرات جدی را متوجه شهروندان کرده است. بر همین اساس در حال پلمپ این معادن متخلف هستیم و با این حال تنها این اقدامات کافی نیست و را ه حل بهتر آن است که پروانه ساخت این معادن لغو شود. چراکه اگر راهکارهای این چنینی انجام نشود بیشک تهران در آینده شاهد کوچ شهروندانش خواهد بود و این منطقه به منطقهای غیرمسکونی بدل میشود