فرارو- کم نیستند زنان و دخترانی که تجربه آزار و اذیت در خیابان را داشتهاند. آزار و اذیتهایی همراه با متلکشنیدن، نگاههای خیره و منظوردار یا حتی لمس بدنی. خیلی از زنان و دختران در مواجهه با چنین اتفاقی سکوت را ترجیح میدهند. تعداد معدودی از آنها هم سعی میکنند واکنشی کلامی نشان دهند. اما چه سکوت و چه واکنش نتوانسته این نوع از خشونت جنسی نسبت به زنان را در جامعه ما کاهش دهد.
به گزارش فرارو، اخیرا نماینده معاونت راهبردی قوه قضاییه در سخنانی گفت که میزان مزاحمت برای زنان و دختران دو برابر شدهاست. قنبرنژاد دو برابر شدن این مزاحمتها را براساس آماری از نیروی انتظامی اعلام کرد. طبق این آمار از سال 89 تا 93 مزاحمتها برای زنان 98 درصد رشد داشته است.
با گذشت چند روز فرمانده پلیس پایتخت در واکنش به اظهارات نماینده معاونت راهبردی قوه قضاییه افزایش مزاحمتهای خیابانی را رد کرد. حسین ساجدینیا گفت: با توجه به اظهارات معاون راهبردی قوه قضائیه و ارائه آماری مبنی بر افزایش ۹۸ درصدی تعرضات کلامی و مزاحمتهای خیابانی بنده به عنوان فرمانده انتظامی تهران بزرگ افزایش این آمار در تهران را رد میکنم.
هرچند که در آمارِ آزار و اذیت خیابانی زنان تناقض وجود دارد، اما این از اهمیت موضوع کم نخواهد کرد. تجربههای متفاوت زنان از این نوع آزار و اذیتها باعث میشود تا این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم.
یک انسانشناس در تحلیل آزار و اذیتهای خیابانی نسبت به زنان میگوید: "بهنظر میرسد روابط میانجنسیتی در جامعه ما بازتر شدهاست. آنچه ما در جامعه میبینیم اما تنها نمایشی از بهبود روابط میانجنسیتی است. آزارهای خیابانی میگویند هنوز هم درک درستی از زن یا مرد در میان افراد وجود ندارد".
فاطمه سیارپور در گفتگو با فرارو گفت: در ابتدا باید به دو نکته اشاره کرد. مزاحمت خیابانی به هیچ وجه مسئلهای مختص ایران نیست و پدیدهای است که تقریباً در همه کشورهای دنیا وجود دارد، مثلا چند ماه پیش یک ویدئو در یوتیوب پخش شد که زنی هنگام قدم زدن در نیویورک در زمان کوتاهی 100 متلک از مردان میشنود، حالا اگر چنین چیزی اغراق هم باشد، باز هم نشان میدهد که به هر حال متلک گفتن/ شنیدن در چنین جامعهای هم با وجود روابط جنیستی باز وجود دارد.
وی ادامه داد: در جامعهای مانند عربستان آن هم در شهرهایی مثل مکه و مدینه هم زنان با وجود محجبه بودن، از این پدیده و سوءرفتار جامعه در امان نیستند.
سیارپور با اشاره به اینکه آزار و اذیت تنها مربوط به یک جنس نمیشود گفت: دومین نکته اینکه این مسئله منحصراً مسئلهای زنانه نیست، بلکه گاهی دیده میشود که زنان هم برای مردان مزاحمت ایجاد میکنند. البته ممکن است در مقایسه، زنان بیشتر مورد آزار خیابانی واقع شوند، اما در مجموع نمیتوان گفت این پدیده صرفا از سوی مردان علیه زنان صورت میگیرد.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ تصریح کرد: بنابراین محدودکردن این مسئله به جامعه ایران و به زنان ایرانی شیوهای است که مانع فهم درست ما از مسئله میشود.
آزار و اذیت زنان در ایران جدید نیست
این انسانشناس به ردیابی تاریخی مسئله آزار و اذیت زنان در ایران پرداخته و در اینباره توضیح داد: مزاحمت خیابانی علیه زنان جدید نیست. آن چه جدید است مطرح شدن آن در فضای عمومی به مدد شبکههای اجتماعی و مجازی و رسانههای عمومی است.
وی گفت: زنان قابل توجهی در رده سنی حدود 40 تا 50 سال، در جامعه ما هستند که در جامعه کنونی با وجود این همه دانشگاه و مسیر باز برای ادامه تحصیل، تحصیلات زیر دیپلم دارند. وقتی از آنها علت را جویا میشوی پاسخشان این است که پسرها در مسیر مدرسه به ما متلک میگفتند و به همین دلیل پدر یا برادرمان مانع تحصیلات ما شد. خب در این جا مدرسه به عنوان اولین نهادی که مانع در خانه ماندن زنان در جامعه ما شده بود، از وجود چنین آسیبهایی در امان نبود.
این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: زنان نسلهای گذشتهتر و سنتیتر هم چنین وضعیتی را داشتند و متلک و آزار خیابانی یکی از مهمترین عوامل عدم حضور زنان در جامعه حتی در حد گشت و گذار در بازار و خریدکردن بوده است.
وی با اشاره به اینکه امروزه زنان در مورد آزار و اذیتها سخن میگویند گفت: تفاوتی که حالا به وجود آمده این است که زنان آموختهاند باید در این باره حرف بزنند و حرف هایشان را وارد فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی کنند. از این رو مسئله پراهمیت شده است.
سیارپور با اشاره به یکی از دلایل مهمشدن آزار و اذیت زنان در جامعه اظهار کرد: دلیل دیگرِ مهم شدن این مسئله آن است که در جامعهای مانند ایران با وجود گرایش بالای زنان به تحصیلات عالی و موفقیت در کسب سرمایههای اجتماعی، توقع نمیرود که بازهم زنان مورد مزاحمت خیابانی واقع شوند
وی در ادامه توضیح داد: این جمله بدان معنی نیست که مزاحمت خیابانی حق زنان با سرمایههای اجتماعی پایینتر است بلکه به این معنی است وقتی در جامعه زنان به سوی کسب سرمایههای اجتماعی میروند نشان دهنده رشد فرهنگی جامعه است و اساسا یکی از مهمترین شاخصهای توسعه در مجامع بینالمللی حضور و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی زنان آن جامعه است، در حالیکه چنین چیزی را ما عملا در مورد زنان ایران نمیبینیم و نوعی تناقض مشاهده میکنیم که در جامعه ما اتفاق افتاده است. پس اینجا باید پرسید ریشه این تناقض چیست؟
"زنهراسی" دلیلی برای حذف زنان است
سیارپور در تحلیل تناقضی که در حضور اجتماعی زنان ایرانی وجود دارد گفت: به نظر میرسد چنین تناقضی ریشه در نوعیترس دارد که از منظر انسان شناسی آن را "زن هراسی" مینامیم که در نهایت به زن ستیزی منتهی میشود. زن هراسی نوعی احساس است که باعث میشود زن رقیب مرد دیده شود.
وی درباره "زنهراسی" توضیح داد: با وجود این احساس، وقتی یک قلمرویی مردانه است، زن حق ورود به آن را ندارد و وقتی وارد شد نقش رقیبی را دارد که باید از صحنه کنار رود و یکی از دسترسترین ابزارها برای امحای حضور زنان در جامعه از قلمروهای مردانه و فضاهای عمومی آزار خیابانی است.
این انسانشناس با اشاره به متوازن نبودن امکانات حضور زنان در جامعه ایران گفت: در این معنا آزار خیابانی نوعی زن ستیزی برای از بین بردن رقیب است و همین مسئله در مورد جامعه ما نشان میدهد که جامعه اگرچه حضور زنان را در فضاهای عمومی و ردههای بالا پذیرفته، اما همه امکانات و شرایطش را متوازن و همسو پیش نبرده است. از این رو زنان در عین داشتن سرمایههای اجتماعی قابل توجه، همچنان درگیر این نوع فوبیا از جانب مردان هستند.
فاطمه سیارپور درباره دلایل آزار و اذیت خیابانی زنان گفت: اگر بپذیریم آزار خیابانی یک پدیده اجتماعی است، به هیچ وجه نمیتواند تک علتی باشد و تقلیل آن به یک علت مثل روابط محدود بین جنسیتی فهم ما را دچار مشکل میکند. همان طور که گفتیم چنین چیزی حتی در کشورهای با روابط باز بین جنسیتی هم وجود دارد. اگر علت را فقط محدودیت روابط بدانیم آن وقت نمیتوانیم بگوییم که در چنین کشورهایی چرا با خشونت خیابانی علیه زنان مواجهیم؟
این انسانشناس با تحلیل علمی آنچه در فرآیند آزار و اذیت خیابانی رخ میدهد ادامه داد: دقت کنید هنگامی که یک زن دچار خشونت خیابانی میشود، اگر نگوییم در همه موارد، در اکثریت موارد مردی که زن را مورد خشونت و آزار قرار میدهد بیش از هر چیز یک غریبه است و بنابراین زن در نزد او یک بیگانه است که در برابر خودی قرار میگیرد.
وی در ادامه گفت: شکل گیری یک رابطه خود/دیگری در فضاهای عمومی به سرعت میتواند پتانسیل خشونت را بالا ببرد. به همین دلیل ما با خشونتهای خیابانی علیه مردان هم مواجهیم. زیرا تفاوتی در نفس ماجرا ندارد. زن و مرد هر دو همدیگر را غریبه و غیرخودی فرض میکنند و هر کدام قدرت اعمال بیشتری داشته باشد پس از شکل گیری این احساس به سرعت به سمت بروز خشونت در اشکال متلک زبانی، لمس بدنی، نگاه خیره و ... میروند.
این پژوهشگر با اشاره به مطالعات انسانشناختی در این زمینه گفت: مطالعات انسان شناختی نشان میدهد رابطه خود/دیگری در میان زنان و مردان بسیار پیچیده است. زیرا با ورود عنصر جنسیت به رابطه خود/دیگری شکلی از پیچیدگی در فهم یکدیگر حادث میشود که میتواند به خشونت علیه یکدیگر منجر شود. از همین جا میتوان به این فرض رسید که آیا محدودیت روابط بین جنسیتی به این عدم درک دامن میزند یا خیر؟
نیاز به یک فرهنگسازی مدنی است
وی در ادامه توضیح داد: هر چه بیشتر خیابان عرصه حضور غریبهترها باشد، پتانسیل خشونت بالاتر میرود و راه حل آن یک فرهنگ سازی مدنی است که طی آن سطح عمومی جامعه بپذیرد زن و مرد جدای از جنسیت، در شهر حق زندگی دارند و باید بتوانند آزادانه و با مراعات حقوق یکدیگر رفت و آمد کنند.
وی با اشاره به عدم رعایت حق یکدیگر در فضاهای شهری گفت: اتفاقا این چیزی است که در عبور و مرور ما از خیابانهای شهری هم مشاهده میشود؛ پیاده و سواره در عین حال هیچکدام حقوق دیگری را رعایت نمیکنند. این چیزی است که همه تجربه آن را داریم. اگر شما ساعتها روی خط عابر پیاده بایستید بدون شک هیچ اتومبیلی برای عبور شما از عرض خیابان توقف نمیکند ولی وقتی به عرصه خیابان پا میگذارید راننده میفهمد باید پایش را روی ترمز گذاشته و سرعتش را کم کند ولی باز کاملا متوقف نمیشود و در شدیدترین وضعیت، ممکن است و شاید مسیرش را کمی منحرف کرده تا فقط از تصادف جلوگیری کند نه این که به عابر پیاده اجازه راه رفتن و عبور دهد.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ اظهار کرد: این مثال نشان میدهد حتی با وجود قوانین راهنمایی و رانندگی و در عین حال حضور نامحسوس و محسوس نیروها و تجهیزات ثبت و ضبط پلیس راهنمایی و رانندگی، باز هم حقوق شهروندان توسط یکدیگر نادیده گرفته میشود. حالا ببنید در عرصه آزارهای خیابانی که حضور پلیس حافظ امنیت در آن لحظه کمرنگتر از پلیس راهنمایی و رانندگی است چه اتفاقی میافتد!
وی درمورد آزادی فردِ آزاررسان در خیابان توضیح داد: بدیهی است آزاررسان سطح آزادی بیشتری را احساس میکند و از سوی دیگر اثبات آزار خیابانی برای آسیب دیده در مجامع حقوقی و قانونی علاوه بر وقت گیربودن، بسیار مشکل است.
این انسانشناس همچنین تصریح کرد: بنابراین با وجود جرم بودن آزار و خشونت خیابانی افرادی که مورد آزار قرار میگیرند به این مسئله بیشتر رضایت دارند که در آن لحظه سکوت کنند و یا این که خودشان وارد عمل شوند و پاسخی در حد توان خود به فرد آزاررسان بدهند. بنابراین احساس امنیت عنصری است که بهشدت کاهش مییابد.
سیارپور درباره احساس امنیت توضیح داده و گفت: نکته ظریفی در این میان وجود دارد که آن چه ما احساس امنیت مینامیم با خود مفهوم امنیت متفاوت است. ممکن است جامعهای امن نباشد ولی افراد در آن احساس امنیت کنند، مثلا به این علت که سیستم حقوقی دقیق عمل میکند و برعکس. در این وضعیت یعنی خشونت خیابانی احساس امنیت به دلیل غیرقابل اثبات بودن آن در معرض کاهش است و این مسئله بسیار مخرب است.
فاطمه سیارپور در پاسخ به این سئوال که آیا بازتر شدن جامعه در سالهای اخیر باعث افزایش آزارهای خیابانی شده گفت: جامعه در طول سالهای پس از انقلاب در فضاهای عمومی با دو ویژگی عمده مواجه شده است؛ اول بازتر شدن روابط بین جنسیتی و دوم آزادی بیشتر پوشش زنان و مردان. با وجود این مسئله، آمارها از میزان بروز خشونت خیابانی چیز دیگری حکایت میکنند.
این انسانشناس در ادامه با اشاره به اینکه پوشش و روابط بین جنسیتی در ایران ارتباطی با ایجاد رابطه متناسب بین زن و مرد نداشته اظهار کرد: لزوما آن چه در خیابان از نظر پوشش بدن و روابط بین جنسیتی میبینیم، نمیتواند معیار و نشان دهنده رابطه متناسب میان زن و مرد از لحاظ ارتباطی و فهم یکدیگر باشد. رابطه میان زن و مرد همان طور که گفته شد بسیار پیچیده و ظریف است. به طوری که بسیاری از متخصصان علوم روانشناسی، ارتباطات و غیره دائم در حال بررسی و پژوهش بر این مسئله در سراسر جهان هستند.
فاطمه سیارپور در انتها گفت: حالا شما تصور کنید در جامعهای که این رابطه وجود نداشته و یا در عالیترین درجه به روابط بین جنسیتی فامیلی و خانوادگی ختم میشده، آیا فرصت آموزش، بروز و تمرین یک رابطه سالم را داشته است؟ بنظر میرسد آن چه در خیابان دیده میشود یک نمایش از بازترشدن روابط است و تا بروز روابط متناسب و در عین حال سالم که به طرفین آسیب کمتری بزند راه طولانی در پیش است.