نسیم: بحران مهاجرت جنگ زدگان یا refugees crisis، امروز یکی از موضوعهای اصلی اخبار و تحلیلهای رسانههای بزرگ و کوچک جهان است. کوچ جنگزدگان همیشه یکی از مسائل اصلی کشورها و سازمانهای بینالمللی بوده و "کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل" (UNHCR) مسئول رسیدگی به امور این افراد است. هر وقت جنگی به راه میافتد، موج مهاجرتها نیز شروع میشود و هر کدام از کشورها با سیاستهای خودشان با این موضوع برخورد میکنند. برای مثال، ایران پس از حمله دیکتاتور سابق عراق به کویت، پذیرای تعداد زیادی از پناهجویان این کشور کوچک عربی بود؛ عملی که در جریان جنگ داخلی افغانستان و سیطره طالبان بر این کشور نیز تکرار شد.
امروز نیز منطقه پر تنش خاورمیانه صحنه چندین جنگ است و بسیاری از مردم سوریه، عراق، افغانستان، لیبی و چند کشور دیگر برای زنده ماندن و فرار از درگیریها به اروپا پناه میبرند. طبق آنچه گفته شد، هر کدام از کشورهای اروپایی با توجه به سیاستهای خود با معضل پناهجویان برخورد میکنند. پس از افزایش تعداد پناه جویان خواستار ورود به کشورهای اروپایی، پارلمان این اتحادیه با پذیرش 120 هزار مهاجر جنگزده موافقت کرد. خیل عظیمی از پناهجویان که بیشتر به سوریه تعلق دارند، تلاش میکنند تا خود را به آلمان، اتریش، سوئد و بریتانیا برسانند که آنها را میپذیرند. گمانه زنیهای مختلف در خصوص دلایل پذیرش پناه جویان توسط این کشورها مطرح میشود؛ منافع اقتصادی کنار مسائل انسان دوستانه. بر اساس آمارهای موجود، بحران مهاجران سوری بزرگترین مورد در نوع خود است.
بزرگترین بحرانهای مهاجرت جهان در سه دهه گذشته به روایت Statista
در جستجوی نیروی کار
مهاجرانی که امروز به سمت اروپا میآیند بیشتر از اهالی سوریه هستند که برای پیدا کردن جایی برای زندگی بهتر، کشور خود را ترک و به سمت جهان پیشرفته حرکت میکنند. آلمان که اولین قدرت اقتصادی و یکی از پیشرفتهترین کشورهای اتحادیه اروپا محسوب میشود از ابتدای آغاز موج جدید مهاجران، مقصدی مطلوب بود و آوارگان تلاش میکنند با گذشتن از کشورهای ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان، کرواسی و اتریش خود را به مقصد برسانند که در هر کشور با سیاستهای دوستانه یا خصمانه حزب حاکم مواجه میشوند. مرز روسیه و نروژ نیز راه جدیدی است که مهاجران برای مواجه نشدن با برخوردهایی مانند آنچه پلیس مجارستان و چک انجام دادند از آن استفاده میکنند.
اولین قدرت اقتصادی قاره سبز کشوری با رشد جمعیت منفی و دست به گریبان با مشکل بزرگی به نام نیروی کار است؛ البته این موضوع در بیشتر کشورهای اروپایی به جز فرانسه و انگلستان وجود دارد اما هیچکدام از آنها عنوان قدرت برتر اقتصادی را به دوش نمیکشند. بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی "دفتر آماری فدرال آلمان"(Destatis) جمعیت این کشور از آخرین سرشماری انجام شده در سال 2011 تا نوبت بعدی در انتهای سال 2014 میلادی تنها حدود یک میلیون نفر افزایش داشته و همواره در این بازه زمانی، میزان مرگ و میر از میزان تولد بیشتر بوده است؛ این مشکل تا کنون سوژه بسیاری از رسانههای مطرح جهان از جمله "نیویورک تایمز" شده است.
بر اساس آخرین سرشماری انجام شده، آلمان هشتاد و یک میلیون و صد و نود و هفت هزار نفر را در خود جای داده است. تحلیلهای جمعیت شناسی و اقتصادی نشان میدهد که اگر آلمان به همین صورت پیش برود در سال 2060 با کاهش جمعیت خود به هفتاد و یک میلیون نفر مواجه خواهد شد. بیش از هفت و نیم میلیون نفر از جمعیت ذکر شده آلمان را مهاجران خارجی تشکیل میدهند که نقش زیادی در سیستم اقتصادی کشور ژرمنها ایفا میکنند.
معضل جمعیت باعث میشود که چرخ اقتصاد ژرمنها طی سالهای بعد با مشکل نیروی کار متخصص مواجه میشود و حضور پناهجویان میتواند آن را تا حدی مرتفع کند. آلمان همواره برای تامین نیروی کار مورد نیاز خود اقدام به پذیرش مهاجر از کشورهای دیگر کرده است و طبق آمارهای موجود، حدود یک میلیون و 500هزار نفر طی سال 2014 میلادی به این کشور وارد شدهاند. نکتهای که سیگمار گابریل وزیر اقتصاد و معاون صدر اعظم آلمان در سخنرانی خود در پارلمان این کشور با صراحت به آن اشاره کرده است. وی در جمع نمایندگان پارلمان اعلام کرد که از ابتدای سال جاری میلادی تا کنون بیش از 450 هزار آواره وارد آلمان شدهاند که ورود 38 هزار تن از آنان تنها در هشت روز اول ماه سپتامبر اتفاق افتاده است. گابریل به این موضوع نیز اشاره کرده است که با آموزش دادن آوارگان میتوان طی سالهای آینده بزرگترین مشکل اقتصاد آلمان را حل کرد. در صورت تحقق این امر اقتصاد آلمان میتواند دستخوش تغییرات شود زیرا بر اساس گزارش موسسه "تحقیقات استخدامی آلمان" (IAB)، حدود 77درصد از پناه جویان و جنگزدگان در سن کار قرار دارند که میتوانند کمبود نیروی کار ژرمنها را جبران کنند.
بر اساس آمار ارائه شده در سایت اینترنتی "بانک جهانی"، تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا در سال 2014 مبلغی بالغ بر 18.4 تریلیون دلار بوده که سهم آلمان از این میزان، 3.8 تریلیون دلار است. ژرمنها اگر بخواهند در همین جایگاه بمانند، باید نیروی کار ماهر و متخصص مورد نیاز خود را تامین کنند و مهاجران گزینه مناسبی برای پر کردن خلا جمعیتی آنها محسوب میشود.
لندن در کمین برلین
بریتانیا نیز یکی دیگر از پذیرندگان مهاجران است. نخست وزیر انگلستان در اولین روزهای سپتامبر سال جاری در مجلس عوام حاضر شد و اعلام کرد که این کشور تا پنج سال آینده بیست هزار پناهجو را اسکان خواهد. دولت این کشور همچنان گروه سیاسی خاص رسیدگی به آوارگان سوری را نیز تشکیل داده است. "دیوید کامرون" در آخرین روزهای ماه گذشته میلادی نیز در سفری غیرمنتظره وارد لبنان شد که میزبان بیش از یک میلیون آواره است و پس از دیدارهای مرسوم دیپلماتیک، از یکی از اردوگاههای پناهجویان سوری واقع در دره بقاع بازدید کرد. رهبر حزب محافظه کار انگلیس گفت که کشورش آوارگان را به منتقل خواهد کرد تا برای رسیدن به اروپا سفرهای خطرناک انجام ندهند.
هیچ یک از مقامهای سیاسی لندن صحبتی مانند آنچه وزیر اقتصاد آلمان به زبان آورد، نگفتهاند اما بهرهگیری از ظرفیت پناهجویان میتواند برای لندن نیز منافع اقتصادی زیادی به دنبال داشته باشد. هرچند جمیعت انگلستان حدود 15 میلیون نفر کمتر از آلمان است اما با بحران جمعیتی مانند آنچه آلمان به آن گرفتار است دست به گریبان نیست. با استفاده از ظرفیتهای موجود خود یک پله پایینتر از برلینیها ایستاده است. بانک جهانی در آمار سال 2014 خود میزان تولید ناخالص بریتانیا را 2.9 تریلیون دلار اعلام کرده است که اگر انگلیسیها بخواهند از ظرفیت آوارگان استفاده کنند، این فاصله کمتر میشود. پایگاه خبری "بیزنس اینسایدر" با ارائه گزاشی آماری، اعلام کرده است که انگلستان در یک روند رو به رشد قرار داد در حالی که آلمان از لحاظ سن جمعیتی و افت نیروی کار وضعیت خوبی ندارد. نمیتوان انگیزههای انساندوستانه کشورهای مهاجرپذیر اروپایی را کتمان کرد اما با مطالعه وضعیت اقتصادی و جمعیتی آنان و نیاز مفرط به نیروی کار، استفاده اقتصادی از آوارگان را نیز باید مد نظر قرار داد.