غلبه تلویزیون سبب شده کودکان از دنیای قصه و قصهگویی دور شده و به تلویزیون و تصاویری که جلوی چشمهایشان است، گرایش بیشتری داشته باشند؛ از طرفی نباید فراموش کرد که شرایط، بسیاری از مادران را مجبور کرده تا همپای همسران خود بیرون از خانه کار کنند و همین نقش قصهگویی مادران ما را کمرنگ کرده و به همین دلیل نیز عملاً امروز تلویزیون جای قصهگویان دوستداشتنیای مانند مادران را گرفته است.
به گزارش ایسنا، « قصه گویی و فواید آن را جدی بگیریم » عنوان یادداشت روزنامه ایران به قلم حسین مسرّت است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
متأسفانه از همین بابت است که امروز ارتباط عاطفی که به واسطه قصهگویی برقرار میشد بویژه در مورد مادر نسبت به فرزندش کم شده است، در گذشتههای دور در شبچرهها (شبنشینیها)، خانوادهها دور هم جمع میشدند و قصهگویی، نقل مجلس میشد اما امروزه با وجود تلویزیون، جمعهای خانوادگی، گرم و گیرایی آن زمانها را ندارد چون ممکن است، یک سریال همه را سرگرم کند و وقت شبنشینی هم بگذرد.
با توجه به اهمیت قصهگویی، امسال شاهد برگزاری بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی به میزبانی یزد هستیم، در جشنوارههای قصهگویی باید فراتر از برگزاری مسابقه قصهگویی اقدام و برنامههایی برای گوشزد کردن ضرورت قصهگویی به مخاطبان که عموم مردم هستند، تدارک دیده شود؛ البته درک این ضرورت قبل از همه متوجه خود قصهگوهاست.
قصهگویی باید به عنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح شود چراکه قصهها میتوانند فرهنگ و ادب، مثلها و متلها، نکتههای تربیتی، تعلیمی و اخلاقی ما را به مخاطب امروز و مخاطب فردا منتقل کنند لذا کانون پرورش فکری و متولیان فرهنگی که علاقهمند به ماندگاری فرهنگ قصهگویی هستند باید مدنظر داشته باشند که قصهگویی را تنها به عنوان یک هنر و فن مطرح نکنند.
در کنار جشنواره قصهگویی، برگزاری کارگاههایی با همکاری رسانه ملی و با محتوای شیوههای ارتباط با کودکان، روشهای قصهگویی، نقش قصهگویی در رشد و پرورش افراد بویژه کودکان برگزار شود زیرا که این حرکت فرهنگی در ماندگاری فرهنگ قصهگویی مؤثر خواهد بود.
در پایان باید خاطر نشان کرد که امروز تنها مادربزرگها هستند که فرهنگ کهن قصهگویی را در کولهبار تجربههای خود دارند و مادران امروز کمتر قصههای کهن را میشناسند و در بهترین حالت میتوانند یک قصهخوان خوب باشند که این میتواند زنگ خطری برای وضعیت قصه و قصهگویی در فرهنگ ما باشد.