مطالعات نشان میدهند در مقایسه با مردان، زنان ایرانی فعالیت بدنی کمتری دارند به طوری که تنها حدود ۲۷ درصد آنها فعالیت فیزیکی مطلوبی داشته و بیش از ۷۰ درصد آنها بیتحرک یا دارای برنامه ورزشی نامنظم هستند.
به گزارش ایسنا، هزینه کردن برای تندرستی یک نوع سرمایهگذاری است. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند و نقش آنان در پویایی و سلامت جامعه اجتناب ناپذیر است که این مسئله همواره باید مورد توجه متولیان امر قرار گیرد و در این میان، توجه به سلامت و تندرستی در محیط کاری زنان نیز بسیار ضروری است.
اهمیت زنان، با توجه به ظرافت و حساسیت آنها بیشتر است و اسناد حقوق بشر، مطالعات و آمار منتشر شده از سوی سازمانهای بینالمللی فعال در زمینه حقوق بشر یا حقوق زنان، همگی حاکی از اهمیت بحث ارتقاء سلامت زنان به عنوان محور سلامت خانواده است؛ نیمی از جمعیت جامعه را زنانی تشکیل میدهند که در گروههای مختلف سنی قرار گرفتهاند و حفظ سلامت آنها بهعنوان محور مراقبت خانواده، نهتنها در زمان حال مهم است بلکه بر سلامت نسلهای آینده نیز تأثیر میگذارد.
بر اساس آمار سال ۱۴۰۰، سه میلیون و ۶۸۱ هزار زن دارای شغل بودند. در گذشته به طور معمول اصطلاح «سلامت زنان» به کارکردهای باروری به خصوص ظرفیت زنان در تولد، تربیت و پرورش کودکان اشاره داشت و مطابق نظریههای غالب پزشکی آن زمان، دستگاه تولید مثل زنان نه تنها برای ظرفیت باروری زن مهم تلقی می شد بلکه تمامی شرایط جسمی و روانی زنان را تنظیم میکرد.
در کنفرانس جهانی زنان در سپتامبر سال ۱۹۹۵ تعریف جدید و کاملی از سلامت و تندرستی زنان ارائه شد؛ سلامتی و تندرستی عبارت است از یک حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا معلولیت و سلامت زنان شامل رفاه عاطفی، اجتماعی و جسمانی است و توسط شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست شناختی تعیین میشود که در آن زندگی میکنند. در عین حال این تعریف اعتبار تجربیات زندگی زنان و باورهای آنان را پیرامون سلامتی به رسمیت میشناسد.
برای هر زن باید فرصت دستیابی، حفظ و نگهداری تندرستی و سلامتی که توسط خود زن تعریف شده است فراهم شود. همچنین به عنوان یک تعریف نسبتا جامع، دبیرخانه کشورهای مشترک المنافع، تندرستی زنان را با این ویژگی ها تعریف کرده است:
۱- موضوعات سلامت زنان همه چرخه زندگی آنان را در بر میگیرد و محدود به مشکلات باروری نیست.
۲- مشکلات سلامت زنان شامل شرایط، بیماریها یا نارساییهایی است که یا مختص زنان بوده یا در زنان شایعتر یا شانس ابتلای زنان به آن بیشتر است.
۳- سلامت باید به طور گسترده هم در بعد منفی و هم در بعد مثبت در نظر گرفته شود.
با این تفاسیر سلامت زنان به عنوان طیف پیوستهای در نظر گرفته میشود که در طول چرخه زندگی آنان گسترده است و ارتباط نزدیکی با شرایط زندگی و حتی اشتغال آنها دارد.
نکته حائز اهمیت این که در تمامی تعاریف پذیرفته شده و جدید از سلامت زنان، تنها روی دوره مهم و اثرگذار باروری تمرکز نمیشود و تمامی دورههای زندگی زنان از کودکی و نوجوانی تا بزرگسالی و سالمندی حائز اهمیت است و از عمدهترین دلایل مرتبط با رفتارهای فردی که بر سلامت زنان تاثیر می گذارد، فعالیت فیزیکی ناکافیاست.
بر اساس این مطلب که از سوی بیتا بردبار، رییس انجمن زنان و خانواده تهیه شده و در اختیار ایسنا قرار گرفته آمده است: فعالیت فیزیکی یک مسئله مرتبط با جنسیت است و زمینه زندگی زنان میتواند بر توانایی برای شرکت در فعالیت فیزیکی منظم تاثیرگذار باشد. بررسیهایی که در مورد فعالیت فیزیکی در زنان صورت پذیرفته حاکی از آن است که فعالیت فیزیکی برای زنان نسبت به سایر اولویتهای زندگی آنان از اهمیت کمتری برخوردار است.
برای زنان، فعالیتهای مربوط به شغل، خانهداری، مراقبت از کودکان، خرید و وظایف زناشویی زمان بیشتری را نسبت به زمان صرف شده برای فعالیت فیزیکی به خود اختصاص میدهد؛ در حقیقت این موارد به عنوان موانعی برای انجام فعالیت فیزیکی زنان گزارش میشود و از سایر موانعی که برای فعال بودن زنان به لحاظ فیزیکی ذکر میشود میتوان به فرهنگ حاکم در برخی جوامع اشاره کرد که اجازه تحرک بیش از حد یا انجام بعضی از فعالیتهای فیزیکی را به زنان نمی دهد.
نبود تسهیلات و امکانات لازم برای فعالیت بدنی چه در محیط های شغلی چه در جامعه و مشغله و فشار کار زیاد از مواردی هستند که میتوان از آن به عنوان موانع پیش رو برای فعالیت فیزیکی زنان یاد کرد. این در حالی است که ورزش برای زنان اهمیت حیاتی داشته و علاوه بر افزایش قوای جسمی، خستگی و فرسودگی روحی و ذهنی را برطرف ساخته و آنها را برای فعالیتهای سنگین و سخت زندگی آماده میکند.
در مجموع مطالعات نشان میدهند در مقایسه با مردان، زنان کمتر فعال بوده به طوری که تنها حدود ۲۷ درصد آنها فعالیت فیزیکی مطلوبی دارند و تقریبا بیش از ۷۰ درصد آنها بیتحرک بوده یا دارای برنامه ورزشی نامنظم هستند.