شرق: دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت آموزشی، تفاوت فاحش بین نمرههای اعلامشده از طرف مصححهای مختلف در امتحانات نهایی را نامربوط به دستمزد ناچیز تصحیح برگهها ندانست.
وی گفت: دستمزد هر مصحح برای هر صفحه تصحیح برگههای امتحانی در دیماه سال گذشته کمتر از هزار تومان هم گزارش شده! اگر اینگونه بوده باشد، واقعا کلمهای برای توصیف کمبودن این مقدار دستمزد پیدا نمیکنم. امیدوارم در سال جدید میزان حقالزحمهها افزایش معنیداری یافته باشد و بهموقع نیز پرداخت شود؛ وگرنه با این سطح دستمزد نمیتوان انتظار داشت که تصحیح برگههای نهایی با دقت انجام شود.
سبطی در ادامه درباره فسادهایی که ممکن است به خاطر دستمزد پایین مصححها رخ دهد، گفت: این دستمزد ناچیز ممکن است باعث کمحوصلگی و کمتوجهی همکاران و دامن زدهشدن به بروز تقلبها شود؛ همانطور که آموزش و پرورش چند روز پیش تأیید کرد که سؤالات امتحان نهایی در تقلبی که در چند روز گذشته در یکی از مدارس اتفاق افتاد، از سوی اولیای مدرسه در اختیار دانشآموز متقلب قرار گرفته بود.
او با تشریح جزئیات این اتفاق گفت: گویا یکی از دانشآموزان وقتی برگه تقلب را زیر دست دانشآموز دیگر میبیند، طبق آموزههای اخلاقی و دینی، اعتراض و نهی از منکر میکند و با این مفسده در حال وقوع مبارزه میکند و برگه تقلب را از زیر دست دانشآموز متقلب میکشد تا تقلب را ثابت کند و جلوی آن را بگیرد؛ اما ما شاهد این بودیم که واکنش آموزش و پرورش به این دلیری و آزادگی و سوتزنی و افشاگری فساد به جای تشویق این بود که کلمه «تشویش» را به کار ببرد! در موارد اینچنینی فورسماژوریتی مطرح است و طیشدن روند اداری باعث تضییع حق میشود و باید در لحظه تصمیم گرفت و اقدام کرد.
فرق تقلب در امتحان نهایی و کنکور چیست؟
او با تأکید بر تأثیر انکارناپذیر تقلبها بر ورود احتمالی افراد نالایق به رشتههای پرطرفدار گفت: یکی از نمایندگان مجلس گفتند که دانشآموزان با تأخیر ۳۰ الی ۴۰ دقیقهای وارد حوزه امتحانات نهایی میشوند و این تأخیر باعث امکان تقلب میشود. وزیر آموزش و پرورش در جواب گفتند که ما پنج هزار و خردهای حوزه امتحانی داریم که ممکن است در برخی از آنها تقلبهایی رخ دهد! اما باید به ایشان گفت که کل رقابت کنکور بر سر ۱۰ تا ۲۰ هزار صندلی در رشتههای پرطرفدار دانشگاههای غیرپولی است. اگر بر این تقلبها چشم بپوشیم و بگوییم تعدادشان کم است، این صندلیها دیگر به زحمت در اختیار افراد باهوش و توانمند قرار میگیرد. اگر در هر حوزه در هر روز دو یا سه نفر هم تقلب کنند، بسیاری از رشتههای حیاتی و کلیدی به افراد متقلب میرسد، نه جوانان نخبه و آیندهساز ایران.
او درباره تفاوت اصلی امتحانات نهایی و کنکور در مبحث تقلب گفت: در کنکور فرد امکان ترک چنددقیقهای جلسه را بهسادگی ندارد و امکان تأخیر در ورود به جلسه کنکور هم حدودا صفر است؛ اما در امتحانات نهایی نظارت روی رفتوآمد دانشآموزان در مقایسه با جلسه آزمون سراسری بسیار کمتر است؛ تا جایی که چند روز پیش، مسئول ستادی برگزاری امتحانات نهایی در جلسهای مجازی از مدیران حوزهها خواهش میکند که مقررات را بیشتر رعایت کنند و مانند سالهای پیش با دلسوزی و مدارا رفتار نکنند. دومین تفاوت برمیگردد به امنیتی که سؤالات کنکور دارند. علاوه بر وجود سه لایه مستقل امنیتی در پایش سلامت کنکور، مهمترین تفاوت این است که سطوح ارزیابی سؤالات کنکور به قدری بالاست که اکثر تقلبفروشان به بسیاری از سؤالات نمیتوانند پاسخ دهند یا گزینهای نادرست را به فرد حاضر در جلسه، تقلب میرسانند؛ بهطوری که استفادهکنندگان از تقلبها از طریق همین گزینههای اشتباه، مشخص و به آزمون مجدد دعوت میشوند.
او درباره پاسخ مسئولان به احتمال بالای تقلب در امتحانات نهایی میگوید: مسئولی به ما میگوید که ما هم از طریق اشتباهات یکسان در پاسخنامهها، متقلبان را شناسایی میکنیم؛ اما باید گفت که اگر در کنکور احتمال پیداکردن متقلب از طریق الگوی پاسخگویی ممکن شده، به این علت است که سؤالات چندگزینهای است و کل پاسخنامه داوطلب یک برگه یکرو است. به ماشین تصحیح الگوریتم و الگوی کلیدهای تقلبی که در کانالها منتشر شده، داده میشود و به رایانه دستور داده میشود اگر پاسخهای داوطلب تا حد زیادی نزدیک به یکی از پاسخبرگهای گروههای تقلب بود (بر اساس همان پاسخهای نادرست)، رایانه متقلب احتمالی را شناسایی کند؛ اما در امتحانات نهایی که سؤالات تشریحی است و پاسخها بر چند برگه با دستخطهای متفاوت نوشته شده است، چطور چنین چیزی در حد کنکور ممکن است؟ چرا مردم باید این ادعاها را قبول کنند؟
سبطی درباره تجهیزات تقلب در امتحانات نهایی گفت: قولی که وزیر آموزش و پرورش به ما دادند این بود که با توجه به اصرار شورا بر تأثیر قطعی ۴۰درصدی نمرات امتحان نهایی در کنکور امسال، تمام تجهیزاتی که در کنکور برای یافتن و بیاثرکردن ابزارهای تقلب استفاده میشود، در اختیار حوزههای امتحانات نهایی قرار گیرد. در امتحانات دیماه که این وعده محقق نشد و گفتند که نهایتا نیمی از حوزهها سیگنالیاب دارند، اما در امتحانات خرداد که تعداد داوطلبان و حساسیتش هم بیشتر بود، مسئولانی گفتند هر حوزه که سیگنالیاب ندارد، از حوزه کناری خود سیگنالیاب بگیرد! این در صورتی است که در بسیاری از شهرها، فقط یک حوزه امتحان نهایی داریم.
میخواهند قهرمانی شوند که کنکور را بعد از ۴۰ سال حذف کردند
او درباره روند حذف کنکور که سالهاست از سالی به سال دیگر وعده داده میشود، گفت: حذف کنکور نیازمند زمینهسازیهایی است که با شرایط کنونی به چندین سال زمان احتیاج دارد، اما وقتی از مسئولان مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی، دلیل این همه عجله و شتابزدگی برای قطعیکردن تأثیر نمرات امتحانات نهایی در کنکور پرسیده میشود با جوابهای غیرعلمی مثل اینکه «بالاخره باید کار را از جایی شروع کرد» یا اینکه «سالهاست میخواهند کنکور را بردارند اما نمیتوانند» روبهرو میشویم. اما باید گفت همین که چند دهه است بقیه نتوانستهاند کنکور را حذف کنند جای درنگ و تأمل است. چطور بقیه نتوانستهاند اما شما یکباره میتوانید؟ مثلا یکی از وعدههای انتخاباتی آقای احمدینژاد این بود که کنکور را تا سال ۱۳۹۰ حذف میکنم، اما در سال ۱۳۹۲ مرکز پژوهشهای مجلس پس از انجام بررسیهایی اعلام کرد که تا زمانی که شرایط اجتماعی، اقتصادی سیاسی و... در کشور بدین شکل است، برای ورود به ۱۵ درصد رشتههای دانشگاههای برتر و دولتی هیچ راه سالمی جز برگزاری یک آزمون سراسری هماهنگ وجود ندارد. متأسفانه امتحانات نهایی آزمون یکپارچه و هماهنگ نیست.
او در ادامه افزود: اینکه رئیسجمهوری نتواند به وعده انتخاباتی خود عمل کند به این معناست که وعدهای بدون مطالعه به مردم داده بود که در مرحله عمل پی برد اجرایش غیرممکن است. بااینحال، تفاوت گروه احمدینژاد با گروهی که الان مجری این مصوبه هستند این است که وقتی به گروه احمدینژاد توضیح میدادند که این شعار، امری نشدنی است؛ آنها قانع میشدند اما هر چقدر با زبانهای مختلف به گروه فعلی توضیح میدهیم این کار نشدنی است، ایشان اصرار دارند که قهرمانانی هستند که میخواهند کاری را که برای دیگران در این چهار دهه نشدنی بود، ظرف یک سال شدنی کنند.
تبدیل مافیای کنکور به مافیای معدل
سبطی درباره باندهایی که دانشآموزان را به سمت مدارس غیرانتفاعی سوق میدهند، گفت: متأسفانه گروهی از تأثیر قطعی معدل، سود کلان مالی میبرد. ما با یک جریان سیستماتیک و از قبل هماهنگشده بین برخی مشاورنماهای کشور روبهرو هستیم که در سالنهای چندصدنفری مجلل، کنفرانسها و کارگاههایی برگزار میکنند و این ذهنیت را بین خانوادهها ایجاد میکنند که حذف دروس فرهنگساز ازجمله ادبیات و زبان فارسی از کنکور به نفع طبقه مرفه است (زیرا بچههای مناطق محروم بدون داشتن معلم خاص هم میتوانند بر این دروس مسلط شوند)، پس این یک موقعیت است و راه موفقیت و کسب نمرات خوب در دروس اختصاصی هم رفتن به مدارس غیرانتفاعی یا پانسیونهای مربوط به این دست تاجران است. به همین دلیل است که ما در یک سال گذشته شاهد جهش غیرقابل توجیه شهریهها در مدارس غیرانتفاعی بودیم. این شبکه حامی تأثیر قطعی نمرات است و نفوذ بالایی هم دارد.
دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت درباره قیمتهای سرسامآور شهریه مدارس غیرانتفاعی گفت: گزارشهایی که به دست ما رسیده است نشان میدهد که دریافتی سالانه برخی از گرانترین مدارس غیرانتفاعی در شهر تهران به بالای صد میلیون تومان هم میرسد. آموزش و پرورش سال گذشته شهریه حدود ۳۰ میلیون تومان مدارس غیرانتفاعی متوسطه دوم را برای کل کشور تصویب کرد، اما نکته اصلی اینجاست که این مبلغ شهریه ثابت است و مدارس غیرانتفاعی تحت عناوین مختلف پول بیشتری از خانوادهها میگیرند. هزینه یک سال یک دانشآموز در مدارس غیرانتفاعی با افزودن هزینه سرویس و ناهار و فعالیتهای جنبی چیزی حدود سالانه ۵۰ میلیون تومان است و گردش مالی چندده هزار میلیارد تومانی را برای این صنعت که زیر نظر وزارت آموزش و پرورش است، مهیا میکند. طی مصاحبههایی که با خانوادهها داشتیم، متوجه شدیم که استرسها در این دوره بهشدت افزایش داشته و همچنین میزان ثبتنامها در مدارس غیرانتفاعی حدود ۴۰ درصد بیشتر شده است.
یک کنکور به ۱۱ کنکور تقسیم خواهد شد؟
سبطی در ادامه با انتقاد از گفته وزیر جدید آموزش و پرورش مبنی بر تقسیم کنکور سراسری به ۱۱ کنکور گفت: وزیر جدید آموزش و پرورش چند هفته پیش در رسانهها اعلام کرد قرار است کنکور سراسری به ۱۱ کنکور که یکی از آنها کماکان سه ساعت و باقی یک ساعت و نیم است؛ تقسیم شود. اما مشخص نیست کدام تحقیق علمی و روانشناختی ثابت کرده است که ۱۱ بار قرارگرفتن در شرایط اضطرابآور، به جای یک بار قرارگرفتن در معرض آن، از شدت استرس انسان میکاهد؟ آیا با اعلام این خبر که به جای یک کنکور حالا ۱۱ کنکور دارید، از استرس خانوادهها کاسته شد؟ چیزی که به عقل سلیم و علم اندک بنده میرسد این است که این عمل باعث ۱۱برابرشدن استرس میشود. این در حالی است که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید بر کمرنگترکردن نقش کنکور داشت.
او درباره روشهایی غیر از روش تستی که میتواند در کنکور مبنای سنجش یکپارچه و عادلانه داوطلبان قرار گیرد، گفت: کسی منکر نیست که باید در ارزشیابیهای علمی و سنجش استعداد تحصیلی، علاوه بر سؤالات چندگزینهای و پرکردنی و پاسخ کوتاه، از روشهایی مانند نوشتن مقاله، مصاحبه چهره به چهره، یا سؤالات تشریحی هم استفاده شود. در شرایط فعلی و با توجه به تجربیات تحصیلات تکمیلی، روش مصاحبه باعث ایجاد فساد و رانت میشود».
روش دوم نوشتن مقاله و پژوهش است که این روش هم کمی دور از انتظار است؛ چراکه مگر سطح دانش یک دانشآموزش دبیرستانی چقدر است که از پس نوشتن مقاله یا اجرای پژوهش علمی برآید؟ این موارد خاص البته برای شناسایی نخبگان در حال حاضر نیز مورد نظر است اما نمیتواند روشی عام باشد. روش دیگر هم آوردن سؤالات تشریحی در کنار سؤالات تستی است که در آزمونهای سراسری پذیرش دانشجو در دانشگاههای معتبر کشورهایی مانند چین و آمریکا هم اجرا میشود.
برگزاری آزمون جداگانه برای هر دانشگاه چقدر امکانپذیر نیست
او درباره ادغام سؤالات تستی و تشریحی در آزمون سراسری کنکور گفت: این غیرقابل انکار است که وقتی سؤالات تستی باشد و با ماشین تصحیح شود امکان خطا بسیار کم است؛ اما اگر قرار باشد مبنای سنجش سؤالات تشریحی باشد، این سؤالات تشریحی نباید مثل سؤالات امتحان نهایی باشند. به این دلیل که کنکور فقط دو بار در سال برگزار میشود اما امتحانات نهایی حدود ۹۰ بار در طول یک سال برگزار میشود. قطعا در سؤالات تشریحی کنکور هم احتمال خطا هست اما احتمال خطا و تقلب در امتحانات نهایی به دلیل دفعات بیشتر برگزاری، بسیار بیشتر از سؤالات تشریحی در کنکور است.
دبیر دیدهبان شفافیت و عدالت آموزشی درباره انجام آزمونهای جداگانه برای هر دانشگاه گفت: تعداد داوطلبان کنکور در کشور ما سالانه حدود یک میلیون و چندصد هزار نفر است و با دهههای 30 و 40 تفاوت دارد. علاوه بر تعداد بالای داوطلبان ما با تعدد دانشگاهها هم روبهرو هستیم. در این روش، افراد باید برای شرکت در آزمون دانشگاههای مختلف از شهری به شهر دیگر سفر کنند و این باعث میشود افرادی که توانایی مالی این سفرها را ندارند و همچنین داوطلبان دختر که شاید خانوادههایشان مخالف رفتن آنها به این مسافرتهای دور کشور باشند، نتوانند از فرصتهای برابر آموزشی استفاده کنند.
هامون سبطی درباره بهترین راهحل برای برگزاری یک آزمون سراسری متمرکز و سالم جهت پذیرش دانشجو در رشتهمحلهای پرمتقاضی گفت: بهترین راه برگزاری یک آزمون سالم در شرایط فعلی میتواند تأثیر معدل سه سال دهم، یازدهم و دوازدهم به صورت «یک ماده درسی» در بین مواد درسی کارنامه کنکور باشد؛ چراکه در این صورت دانشآموز میداند که درسهای دبیرستان در نتیجه کنکور او مؤثر است و در عین حال، اگر نتوانست از عهده امتحانات نهایی برآید این امکان را دارد که ضعف یا کمکاریاش را در کنکور جبران کند. اما در صورت تأثیر قطعی سوابق تحصیلی در نتایج کنکور به شکل فعلی، ماجرا در عمل حالت صفر و یک دارد؛ یعنی اگر دانشآموزی امتحانات نهایی را خراب کند، دیگر نمیتواند از سد ۴۰ درصد عبور کند و به سد ۶۰ درصد کنکور برسد و میتوان گفت که شرکتکردن او در کنکور حدودا بیفایده است و این شدیدا اضطرابآفرین شده است. بهعلاوه، میتوان در هر درسی از کنکور دو یا سه سؤال تشریحی به صورت خیلی اصولی -که پاسخهای موازی و سلیقهای نداشته نباشد- گنجاند و به مصححهای سؤالات حقوق مناسب و کافی پرداخت کرد. در این صورت میتوان آزمون سراسری را قدری تلطیف و بهینهسازی کرد. اما گذاشتن این مسئولیت بر دوش امتحانات نهایی، هم باعث بروز مشکلات اخلاقی مانند رواج تقلبهایی که میبینیم خواهد شد و هم باعث کاهش شأن امتحانات نهایی و احیانا بروز مشکلات اجتماعی و امنیتی.