او گفت: صاحب یک کارخانه بتن‌سازی هستم و می‌خواستم برای کارخانه‌ام وام ۱۵۰ میلیارد تومانی بگیرم که دوستانم مردی به نام اردشیر را معرفی کردند. اردشیر ظاهراً یک شرکت ساختمانی داشت و آن‌طور که دوستانم می‌گفتند، می‌توانست برای من وام بگیرد. به سراغش رفتم و حتی با هم به بانک مراجعه کردیم و بانک تأیید کرد که شرکت اردشیر توانایی دریافت وام ۱۵۰ میلیارد تومانی را دارد.

 

او ادامه داد: با تأییدیه‌ بانک، دو چک که مجموع آن مبلغ ۱۵ میلیارد تومان می‌شد به اردشیر دادم. این مبلغ باید در حساب او قرار می‌گرفت تا بتوانم وام را دریافت کنم، اما اردشیر پس از وصول چک‌ها ناپدید شد و دیگر خبری از او ندارم.

 

با شکایت مرد کارخانه‌دار، کارآگاهان اداره چهاردهم راهی شرکت و خانه مرد کلاهبردار شدند، اما از او خبری نبود و مشخص شد شرکت وی وجود خارجی ندارد و در واقع یک شرکت کاغذی است. اردشیر پس از وصول چک‌ها حتی مدرسه فرزندش را نیز تغییر داده بود. تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت تا اینکه مأموران دریافتند اردشیر خانه‌ای در شمال تهران اجاره کرده است.

 

سرهنگ علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت با اعلام این خبر گفت: پس از هماهنگی‌های قضایی، مأموران وارد عمل شدند و مرد جوان را دستگیر و در بازرسی از خانه او ۶ کیلو تریاک و تجهیزات نظامی شامل اسلحه، بی‌سیم و فشنگ کشف کردند.

 

چرب‌زبانی و فن بیان بالا یکی از عوامل موفقیت اردشیر برای کلاهبرداری‌اش بود. مرد جوانی که خودش را وابسته به ارگان‌های دولتی معرفی کرده و با همین ترفند با افراد سرشناس و معروف ارتباط برقرار می‌کرد.

 

 

سابقه کلاهبرداری ندارم، چند باری هم اتهاماتی به من زدند که تبرئه شدم.

 

 

من نه کلاهبردارم نه قصد این کار را داشتم، آنقدر دوست و رفیق معروف و بانفوذ دارم که هر چه بخواهم برایم انجام می‌دهند. فکر می‌کنید 15 میلیارد تومان برای من پول زیادی است؟ من به راحتی می‌توانستم وام 150 میلیاردی را برای شاکی بگیرم. همین الان حدود 6 میلیارد تومان از پولش را برگردانده‌ام. بقیه آن را هم پس می‌دهم چون اصلاً نمی‌خواستم کلاهبرداری کنم، ماجرا چیز دیگری است.

 

 

شاکی با یکی از دوستانم مشکل مالی داشت، زمانی که شاکی برای گرفتن وام به من مراجعه کرد، دوستم از من خواست به خاطر اینکه در این مدت او را خیلی اذیت کرده است، من تلافی کنم.

 

به خاطر رفاقت این کار را کردم حالا چند میلیونی هم به‌عنوان هدیه به من داد.

 

 

یک خودرو، شمش طلا و چند کیلویی هم تریاک برای مصرف شخصی خریدم.

 

 

من بیماری دارم و برای تسکین دردم نیاز به تریاک داشتم، به همین دلیل برای مصرف شخصی‌ام خریدم. با خودم گفتم با بالا رفتن قیمت دلار، قیمت تریاک هم بالا می‌رود و برای خودم چند کیلویی تریاک خریدم. البته در میهمانی‌هایی هم که برای دوستانم می‌دهم از آنها با تریاک پذیرایی می‌کنم.

 

 

از بچگی عاشق شغل پلیسی بودم. اسلحه را چند سال قبل در سفر به یکی از کشورهای همسایه گرفتم. البته با اینکه استاد تیراندازی هستم و خیلی حرفه‌ای این کار را انجام می‌دهم، اما باور کنید تا به حال از این اسلحه و تجهیزات استفاده نکرده‌ام. آنها را برای کلکسیون شخصی خودم خریداری کردم.