احمد زیدآبادی در روزنامه اعتماد نوشت: ولادیمیر پوتین با استقرار دهها هزار نیروی نظامی در مرز اوکراین و برگزاری رزمایش مشترک با بلاروس، التهاب کمسابقهای را بر نظام بینالملل حکفرما کرده است.
پوتين هدف از استقرار نيرو در مرز اوكراين را دريافت تضمينهاي امنيتي از دنياي غرب و جلوگيري از پيشروي ناتو به مرزهاي غربي خود اعلام كرده است. به باور پوتين، پيوستن اوكراين به پيمان نظامي ناتو به معناي متعهد شدن اعضاي اين پيمان به دفاع از كييف خواهد بود و اين در حالي است كه روسيه بخشي از خاك اوكراين يعني شبهجزيره كريمه را به خاك خود ضميمه كرده و از جداييطلبان منطقه شرق اوكراين حمايت ميكند.
بنابراين، از نگاه كرملين، پيوستن اوكراين به ناتو به معناي متعهد شدن اعضاي اين پيمان نظامي به آزادسازي كريمه و منطقه شرق اوكراين خواهد بود كه نتيجهاي جز رويارويي نظامي گريزناپذير ناتو و روسيه يا از دست رفتن نفوذ مسكو بر «خارجِ نزديك» خود و از دست دادن موقعيت تاريخي و جهاني آن دربرنخواهد داشت.
از اينرو، پوتين مدعي است كه براي پيشگيري از جنگ آتي و استقرار و تضمين صلح دست به بسيج نيرو در مرز اوكراين زده است. متحدان غربي اين ادعاها را رد ميكنند و بر بهانهجويي روسيه براي حمله نظامي به خاك اوكراين اصرار ميورزند. ظاهرا هدف اصلي روسيه از لشكركشي به مرز اوكراين، اجبارِ اروپا و امريكا به پذيرش شرايط موجودِ كريمه و شرق اوكراين است.
به عبارت ديگر، پوتين تضمين امنيتي غرب را در شناسايي تعلق شبهجزيره كريمه به روسيه و جدايي عملي شرق اوكراين از خاك اصلي آن كشور جستوجو ميكند. اين بدان معناست كه اعضاي ناتو از تعهد خود به حفظ تماميت ارضي اوكراين عقب بنشينند و در عين حال سيادت روسيه بر «خارج نزديك» آن را به رسميت شناسند. به نظر نميرسد اعضاي ناتو در شرايط كنوني حاضر به ارايه چنين امتيازي به مسكو باشند، زيرا از نگاه آنان، اين اقدام تسليم در برابر باجخواهي مبتني بر اعمال زور و نقض اصول وقواعد حاكم بر امنيت اروپا خواهد بود و در عين حال موجب تثبيت قدرت روسيه در تمام قلمرو ارضي اتحاد شوروي سابق خواهد شد.
با اين همه، اعضاي ناتو كه از پيوستن اوكراين به اين پيمان دفاع ميكنند، پرسش مهمي را بيپاسخ ميگذارند. پرسش اين است كه در صورت پيوستن اوكراين به ناتو، آيا اعضاي اين پيمان بنا به منشور آن، تعهد دستهجمعي خود را براي دفاع از عضو خود عملي خواهند كرد؟ به عبارت روشنتر، آيا آنها براي آزادسازي كريمه و شرق اوكراين به مقابله با روسيه حتي از راه نظامي برخواهند خاست؟
اگر پاسخ اين پرسش مثبت باشد، ادعاي پوتين مبني بر خطر وقوع جنگي خطرناك بين قدرتهاي اتمي جهان در آينده، چندان بيپايه و اساس نخواهد بود. اما اگر پاسخ منفي باشد، پيوستن اوكراين به ناتو چه سودي براي آن به دنبال خواهد داشت كه تا اين اندازه بر آن اصرار ميورزد و ناتو هم به آن روي خوش نشان ميدهد؟ روشن است كه اين بحران، راهحل ساده و آساني ندارد و در پشت آن نوعي رقابت تاريخي ژئواستراتژيك پنهان شده است. اما در آن سوي ماجرا، حمله احتمالي روسيه به خاك اوكراين چنان تبعات گستردهاي در سطح جهان به همراه خواهد داشت كه حتي انديشيدن به آنها ذهن آدمي را خسته ميكند. كشورهاي غربي تاكنون مشخص كردهاند كه قصدي براي واكنش نظامي به حمله احتمالي روسيه به اوكراين ندارند و عمدتا تحريمهاي اقتصادي بيسابقهاي را عليه مسكو به اجرا خواهند گذاشت. ولي مساله اين است كه روسيه در برابر چنين تحريمهايي عليه اقتصاد نه چندان قوي و شكننده خود، چه واكنش متقابلي نشان خواهد داد. آيا با آرامش درصدد تحمل آنها برخواهد آمد تا با گذشت زمان، اشغال اوكراين يا بخشي از آن، به عنوان «امر انجام شده» از سوي جامعه جهاني پذيرفته شده و راه ديپلماسي براي رفع تحريمها بار ديگر گشوده شود؟ يا اينكه تحريمها را به عنوان اقدامي جهت تضعيف حيات ملي روسيه يا براندازي نظام پوتيني خود تفسير خواهد كرد و به شيوههاي مختلف به ستيزهجويي سياسي و امنيتي پنهان و آشكار با دنياي غرب كشيده خواهد شد؟ تصميم روسيه به مقابلهجويي با غرب، بدون ترديد با سكوت و خاموشي آن كشورها روبهرو نخواهد شد و در چشم به هم زدني، حوزههاي بسياري از جهان به خصوص اروپاي شرقي، منطقه قفقاز و آسياي ميانه به مناطقِ رويارويي و ستيز دو طرف تبديل خواهد شد. گمانهزني درباره پيامدهاي اين نوع رويارويي به قدري وسيع و گسترده است كه موارد آن حتي قابل شمارش نيست.
به نظرم اين چشمانداز مبهم و ترسناك، براي هر دو طرفِ بحران كم و بيش آشكار است و از همينرو، بنا به مقتضيات عقل سليم تا آن نقطه پيش نخواهند رفت؛ گرچه در دنياي پستمدرن، عقل سليم هم خودش دچار بحران شده است! باري، حمله احتمالي روسيه و اوكراين چه تاثيري بر كشور ما خواهد گذاشت؟ به نظرم در به سرانجام رسيدن يا نرسيدن توافق برجام تاثيري نخواهد داشت، اما براي شرايط پس از آن، اثرات عموما مخربش بسيار خواهد بود. توضيح در اين مورد را به زمان خودش بايد سپرد، زماني كه اميدوارم پيش نيايد!