مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: ادبیات برخی از چهرههای سیاسی و مذهبی ایران در مورد مشکلات کشور عوض شده است. به طور مثال کسانی که در عهد روحانی، زمین را به زمان میدوختند و از مشکلات معیشتی مردم میگفتند حالا از سختیهای زندگی در تحریم به عنوان مقاومت یاد میکنند.
چرا این اتفاق افتاده است؟ تحریمها رفع شده؟ مشکلات اقتصادی و تورم کم شده یا سفرههای مردم نسبت به سال 96 رنگینتر شده است که کاردی که به استخوان میرسید تبدیل به مقاومت شده است؟
مشکلات کم نشده بلکه نام رئیس دولت از روحانی به رئیسی تغییر پیدا کرده و توجیهات در دستور کار قرار گرفته است.
در ادامه لازم است در مورد این سخنان به دو نکته اشاره کنم.
اول: این سخنان تنها توجیهی برای وضع فعلی اقتصادی کشور است و واقعا مردم را اذیت میکند. این که زندگیشان سخت میگذرد و نایی برای نفس کشیدن و قد بلند کردن زیر آوارهای گرانی ندارند، بعد یک عده میآیند و روی سختی آنها اسم میگذارند تا شرایط را به گونهای دیگر نشان دهند، حسابی اذیت میشوند.
دوم: نمیشود که هر وقت دوستان سرکار هستند، مشکلات مردم را نبینیم و بگوییم اینها مقاومت و امتحان الهی است اما وقتی اغیار کار را به دست میگیرند هر روز از وضع زندگی مردم بگوییم و مسئولان را ناکارآمد معرفی کنیم. در فقه آمده است که شرایط امام جمعه، همانند شرایط امام جماعت است که یکی از آن شرایط داشتن عدالت است. کاش ائمه جمعه و همه ما در برخورد با شرایط کشور عدالت داشتیم و با تعویض دولتها، نظرتان در مورد یک مسئله مشخص تغییر پیدا نمیکرد. همین الان برجام نمونه بارز این تفاوت نگاه است.
سوم: این مقاومت و امتحان الهی فقط برای مردم است؟ شامل مسئولان نمیشود؟ در تمام این سالها که کشور درگیر تحریم بوده، زندگی کدام یک از مسئولان کشور دچار مشکل شد؟ آنها هر ماه حقوق و پاداشهایشان رسیده و به اصطلاح خم به ابروی زندگیشان نیامده است. کاش یکم آنها هم این مقاومت را تجربه میکردند و ما مردم فکر نمیکردیم که هرچه سختی است برای ما عوام است.
مثلا برخی از مسئولان در چشم ما نگاه میکنند و به غرب فحش میدهند و فرزندانشان در همان غرب درس میخوانند و آفتاب میگیرند.