دنیایاقتصاد : شارل أبی نادر در تحلیلی درباره ابعاد و پیامدهای ترور شهید محسن فخریزاده در المیادین نوشت: «آیا پس از ترور فخریزاده، منطقه در شرایط متفاوتی نسبت به قبل از این اتفاق قرار میگیرد؟
پس از آنکه وزارت دفاع ایران خبر شهادت محسن فخریزاده را اعلام کرد، میتوان گفت این حادثه با تمام ابعاد و پیامدهایش، یک نقطه اصلی در درگیری حساسی که منطقه و چهبسا جهان در آن به سر میبرد، ایجاد میکند که این درگیری، بین ایالاتمتحده و اسرائیل از یکسو و جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر است؛ اما اهمیت و حساسیت این ترور از چه جهت است و چه پیامدهایی میتواند برای منطقه و جهان داشته باشد؟»
در ادامه این مطلب آمده است: «براساس اطلاعات موجود، نخستوزیر اسرائیل در یکی از کنفرانسهای خود، از فخریزاده علنا نام برد و پیش از این نیز رسانههای اسرائیلی اعلام کردند که از سالها پیش برای ترور فخریزاده برنامهریزی شده، اما هر بار شکست خورده است. با توجه به نقش و اهمیت و جایگاه علمی فخریزاده و نقش او در پیشرفت و توسعه تواناییهای نظامی ایران، انگشتهای اتهام در جریان این ترور، به سمت اسرائیل است که احتمالا با حمایت و کمک آمریکا این عملیات را ترتیب داده است.»
بعد خطرناک و مهم ترور فخریزاده، مساله همکاری فرضی آمریکا را تقویت میکند، چراکه اسرائیل به تنهایی قادر به تحمل پیامدهای هرگونه عملیاتی علیه ایران، بدون موافقت قبلی آمریکا نیست؛ به این دلیل که هیچکس نمیتواند واکنش ایران و میدان آن را پیشبینی و با پاسخ ایران مقابله کند. در واقع، ترور دانشمندان هستهای و غیرهستهای ایران توسط اسرائیل و بازوان مستقیم و غیرمستقیم موساد، مساله جدیدی نیست و تلآویو به اتخاذ چنین راهبردهایی برای مقابله با ظرفیتهای انسانی و فکری محور مقاومت عادت کرده است. جهت دیگر این عملیات ترور را میتوان در چارچوب اقدام مورد انتظار از سوی نتانیاهو و ترامپ تفسیر کرد و گفت احتمالا این ترور، نتیجه تغییر لحظه آخری تصمیم آمریکا در مورد هدف گرفتن یکی از تاسیسات هستهای ایران است. با این ترور حساس، آمریکاییها و اسرائیلیها ابعاد زیادی را هدف گرفتند و با از بین بردن رئیس سازمان پژوهش وزارت دفاع که مسوول مستقیم پیشرفت تواناییهای نظامی است، در واقع نقطه اتکای اساسی ظرفیتهای ایران برای مقابله استراتژیک را مورد هدف قرار دادند.
جهت سومی که میتوان این ترور را در ضمن آن جای داد، تلاش مستقیم ترامپ و نتانیاهو برای یک اقدام استثنایی، با هدف کارشکنی در عملیات برقراری توازن دوباره در روابط بینالمللی در منطقه است و میتوان گفت هدف از این ترور، مانع تراشی در مسیر بازگشت بایدن به توافق هستهای با ایران بوده است که البته با موافقت نتانیاهو مواجه نمیشود.
با استناد به این سه مورد، آمریکا و اسرائیل تصمیم به ترور دانشمند ایرانی گرفتند؛ اما تهران چگونه به ترور فخریزاده نگاه میکند؟ و چطور میتوان واکنش آن را پیشبینی کرد؟
تاریخ ایران در تعامل با اوضاع مشابه، شناخته شده است و میتوان گفت این بار هم در برابر ترور یکی از بزرگترین و موثرترین دانشمندانش، از دو اصل ثابت پیروی میکند:
۱- سکوت نمیکند و قطعا در آینده اقدامی به موازات این ترور یا بزرگتر از آن، علیه مسوولان این جنایت، خواهد کرد.
۲- طبیعی است که ایران یک پاسخ شتابزده نخواهد داد، بلکه در زمان مناسب، به بررسی تمام جوانب عکسالعمل خود، به نحوی قاطعانه و عادلانه، میپردازد.
بنابراین، آیا پس از ترور فخریزاده منطقه در شرایطی کاملا متفاوت از گذشته قرار میگیرد؟ یعنی از جنگ سرد به یک تحول دراماتیک منتقل میشود که ابعاد بسیار گستردهای دارد و نه تنها تمام منطقه خلیجفارس، بلکه دولتهای زیادی در حاشیه مدیترانه را نیز وارد میدان میکند؟