خطای انسانی قابل پذیرش است ولی بیصداقتی با مردم هرگز. اگر سقوط هواپیما، زخم بود، کتمان حقیقت و دروغ، نمک بر زخم است.
به گزارش ایسنا، جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: «ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده است که هواپیمای مسافری اوکراین که چند روز پیش در اطراف تهران سقوط کرد، با شلیک اشتباهی و غیر عمد پدافند هوایی ایران منهدم شده است. در این حادثه تلخ ۱۷۶ نفر جان خود را از دست دادند.
در این باره چند نکته قابل توجه است:
۱- قبل از هر چیز باید تسلیت قلبی خود را تقدیم خانوادههای قربانیان این حادثه غمانگیز نماییم. واقعاً سخت و دردناک است که ثمره زندگی خانوادهها بر اثر یک ندانمکاری، این گونه در یک لحظه پرپر شوند. امروز، همه ما مردم ایران عزاداریم.
۲- از وقتی که هواپیما سقوط کرد، برخی رسانهها و مقامات رسمی و فعالان آنها در فضای مجازی، به اظهار نظرهایی پرداختند مبنی بر این که:
- هواپیما بر اثر نقص فنی سقوط کرده
- هدف قراردادن هواپیما دروغ است.
- از نظر فنی ممکن نیست هواپیما با موشک پدافند سرنگون شده باشد.
- آمریکاییها برای تحتالشعاع قرار دادن حمله به عینالاسد این دروغ را بافتهاند.
- شرکت بوئینگ دارد هزینه میکند تا نقص فنی هواپیمای سرنگونشدهاش را لاپوشانی کند.
- ترامپ با رئیسجمهور اوکراین دوست است و با هم تبانی کردهاند برای بدنام کردن ایران.
- کانادا همچنان سر قضیه زهرا کاظمی با ایران لجاجت میکند و درباره سرنگونی هواپیما جوسازی میکند.
- ... .
اینک ثابت شده است آن که نادرست میگفت، طرف ایرانی بود؛ تأسفآور است و بسیار شرمآور!
۳- گفته شده که خطای انسانی عامل این فاجعه بوده است. در این باره باید متخصصان صنایع هوایی و پدافند نظامی نظر دهند و من دانشی در این باره ندارم ولی عجالتاً میتوان گفت که خطای انسانی در هر چیزی ممکن است کمااینکه در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ پدافند خودی هواپیمای شهید عباس بابایی را هدف قرار داد و بسیاری از سقوطهای هواپیماها در جهان نیز ناشی از خطای انسانی است.
خطای انسانی قابل پذیرش است ولی بیصداقتی با مردم هرگز. اگر سقوط هواپیما، زخم بود، کتمان حقیقت و دروغ، نمک بر زخم است. آدمی احساس میکند که شعورش نادیده انگاشته شده است؛ خاصه آن که از همان لحظه اول میدانستند چه اتفاقی افتاده است ولی چند شب و روز اطلاعات غلط به مردم ایران و جهان دادند.
۴- اگر به هواپیمای اوکراینی یک موشک شلیک شده، قبل از آن، هزاران موشک به اعتماد مردم شلیک شده است بدان حد که الان، مردم ایران نه حرف رسانههای ایرانی را باور میکنند و نه به مسئولان اعتماد دارند. همین موضوع اخیر را نگاه کنید که کم مانده بود قسم جلاله بخورند هواپیما هدف پدافند قرار نگرفته و آمریکا و غربیهای دیگر دارند توطئه میکنند!
آن قدر هم به رسانههای مستقل سخت گرفته شده که آنها هم نمیتوانند به مثابه یک رسانه واقعی عمل کنند. نتیجه هم کاملاً مشخص است: مرجعیت رسانهای به خارج منتقل شده و مردم ایران به این باور رسیدهاند که خبرهای واقعی را باید از رسانههای آنور آبی بجویند. تبریک به مسئولانی که عرصه را بر رسانههای ایرانی تنگ کردهاند!
ما نه نیازمند که تشنه صداقتی هستیم که با اصرار از ما دریغ میشود.