خبرگزاری میزان: در برنامه امشب ماه عسل با اجرای احسان علیخانی یک زوج پیشکسوت که 63 سال از عمر زندگی مشترکشان سپری میشود مقابل دوربین قرار گرفتند. نهمین قاب ماه عسل،توضیح زوج عاشق در مورد لباس های خود تعجب احسان علیخانی را بر انگیخت.
در ابتدای برنامه امشب ماه عسل تصاویری از نرگس کلباسی پخش شد که گفت: از رهبر عزیزم که سفر حج را به من هدیه دادند تشکر میکنم و امیدوارم فرصتی فراهم شود تا بتوانم ایشان را روزی از نزدیک ملاقات کنم.
در ادامه برنامه احسان علیخانی اعلام کرد که شبکه 3 سیما سفر عتبات و نجف اشرف خانم کلباسی را بر عهده گرفته است .
برنامه امشب ماه عسل در دو بخش بود که در بخش نخست یک پیرزن و پیرمرد که مدت 63 سال از زندگی مشترکشان سپری میشد و خانم 84 سال و آقا 87 سال سن داشتند با احسان علیخانی به گفتگو نشستند .
این خانم در ابتدای صحبتهای خود گفت:65 سال قبل زمانی که در تبریز بودیم، من مشغول درس خواندن بودم و تحصیلات خود را تا ششم ابتدایی ادامه دادم. من در خانوادهای زندگی میکردم که 4 خواهر و دو برادر داشتم.
در ادامه این برنامه فرد مسنی که مهمان ماه عسل بود اظهار کرد: به دلیل این که پدرم نظامی بود من هم همیشه علاقهمند بودم وارد ارتش شوم. به یاد دارم زمانی که 16 ساله بودم همراه با خانوادهام به منزل پدر همسرم رفتیم البته ما یک نسبت فامیلی با یکدیگر داشتیم اما در آن روزی که به منزل آنها رفتیم، برای نخستین مرتبه همسرم را دیدم و به او علاقهمند شدم.
در ادامه ماه عسل این پیرزن و پیرمرد به این موضوع اشاره کردند که پس از دیدار اول رابطه آنها با نوشتن نامه ادامه پیدا کرد البته در شرایطی و با هماهنگ کردن تلفنهای راه دور نیز با یکدیگر بهصورت تلفنی صحبت میکردند.
در ادامه این آقای پیر به این موضوع اشاره کرد که ما در آن زمان ارتباط ماهوارهای داشتیم به این معنا که هر دو نفرمان هر شب ساعت 8 به حیاط میآمدیم و به ماه نگاه میکردیم و انعکاس نگاه یکدیگر را از ماه دریافت میکردیم.
ارتباط این خانم و آقا ادامه داشت تا این که وقتی خانم 21 ساله و آقا 24 ساله شدند زندگی مشترک خود را آغاز کردند و هنوز هم اعتقاد دارند که باگذشت 63 سال روز به روز علاقه آنها نسبت به یکدیگر بیشتر میشود و هیچ وقت شرایطی پیش نیامد که با یکدیگر دعوا کنند.
در ادامه ماه عسل این خانم پیر همچنین یادآور شد: وابستگی من و همسرم بهاندازهای بود که در سال 1338 در شرایطی که دو فرزند داشتم وقتی به همسرم در زابل مأموریت داده شد و در وضعیتی که خود همسرم و همچنین پدر و مادرهایمان تأکید میکردند که من در ابتدا همراه با او به زابل بروم من همراه با خانواده راهی این شهر شدیم.
در بخش دوم برنامه ماه عسل 6 خانم مقابل دوربین حاضر شدند .
با تعریف کردن ماجرا این خانمها مشخص شد که یکی از این افراد به نام خانم صحت کلاسی به نام کلاس خاطره گویی راه اندازی کرده است و همچنین توانسته با جمع کردن افراد مختلف دور یکدیگر انرژیهای مثبت را هر چه بیشتر بین خانوادهها به جریان بیندازد .