چند صباحی است تحرکات غرب و بهخصوص آمریکاییها درخصوص مداخله در امور داخلی ایران بیشتر شده است. آمریکاییها همیشه در مسئلهی ادعایی حقوق بشر مداخلاتی داشتهاند، اما چند وقتی است این موضوع رنگوبوی بیشتری به خود گرفته و وارد فاز اجرایی شده است. مهمترین جلوهی آن را نیز میتوان در مسئلهی ادعایی حمایت از حقوق زنان توسط غربیها و خاصه آمریکاییها برشمرد. در زیر ضمن اشاره به چند نمونه از مسائلی که اخیراً اتفاق افتاده است، به دلایل تمرکز روی مسئلهی زنان اشاره خواهد شد.
1. انتخاب عاصمه جهانگیر بهعنوان گزارشگر ویژهی سازمان ملل در امور ایران
عاصمه جیلانی جهانگیر، وکیل و از رهبران «جنبش وکلا» در پاکستان و فعال حقوق بشری و از فعالان حقوق بشر در عرصهی بینالمللی، متولد ژوئیهی 1952 (64ساله) و تبعهی کشور پاکستان و قادیانیمذهب است. عاصمه جهانگیر فردی است که عمدتاً در حیطهها و موضوعات حقوق بشری، از جمله حمایت از حقوق زنان، حقوق کودکان و حقوق اقلیتها، فعالیت داشته است. او در سال 1980 با همراهی خواهرش، هینا جهانگیر، برای اولینبار قانون حمایت از حقوق زنان در پاکستان را پیریزی کرد که بهعنوان اولین اقدام قانونی علیه قوانین و اقدامات تبعیضآمیز دولت پاکستان محسوب میشود.[1] وی تاکنون موضعگیریهای حقوق بشری مختلفی را در پاکستان علیه اقدامات دولتی ابراز نموده است، از جمله در رابطه با اقدام دولت پاکستان در اعدام 332 تن از مجرمان و شبهنظامیان این کشور پس از برداشتن منع قانونی در اجرای حکم اعدام در سال 2014.[2]
عاصمه عضو هیئتامنای«گروه بینالمللی بحران» است که خود را یک مؤسسهی غیردولتی برای کاهش تنشهای بینالمللی معرفی میکند. گروه بینالمللی بحران در سال 1995 توسط سرمایهدار معروف ماسون و صهیونیست، جرج سوروس راهاندازی شد که معروف است این مؤسسه نقش مهمی در راهاندازی انقلابهای رنگین دارد. سیاستهایی که در اوکراین، گرجستان و حتی در سال 88 در ایران نیز بهدنبال اجرایی کردن آن بود.
چرا جهانگیر؟ نزدیکی به بهاییت
ویژگی دیگر عاصمه، وابستگی وی به فرقهی قادیانی یا «احمدیه» است که در پاکستان با عنوان «میرزاییه» هم شناخته میشود. مؤسس این فرقه، میرزا غلام احمد (1908-1835)، در سال 1889 این فرقه را در شهر «لدهیانه» ایالت پنجاب هند بنیان گذاشت. پیروان احمدیه این شهر را «دارالبیعه» مینامند.
بسیاری از پژوهشگران شباهتهای بنیادینی میان پیدایش فرقهی «احمدیه» در هند اواخر قرن نوزده و فرقهی ضالهی «بهاییت» در ایران عصر قاجار میبینند. درست شبیه میرزا علیمحمد باب که فرقهی بابیه (سرچشمهی اصلی فرقهی بهاییت) را با حمایت انگلستان ایجاد کرد تا در صفوف شیعیان تفرقه بیندازد، میرزا غلاماحمد هم در پاکستان، در پناه انگلستان فرقهای را به وجود آورد تا بین مسلمانان هند انشقاق ایجاد کند.
ویژگی بعدی، دوستی با شیرین عبادی
عاصمه جهانگیر دوستی نزدیکی با شیرین عبادی دارد. اگر شیرین عبادی بهدلیل دفاع تمامقد و همهجانبهاش از بهاییان، شائبهی جدی بهایی شدنش را در جامعهی ایران دامن زده است، عاصمه جهانگیر هم بهدلیل دفاع سرسختانهاش از فرقه احمدیه و اعضای آن، با همین اتهام در داخل پاکستان روبهروست.
عاصمه زمانی که «گزارشگر ویژهی سازمان ملل در آزادیهای مذهبی اقلیتها» بود، با کمک شیرین عبادی و همکارانش در داخل ایران، به کار گزارشسازی و سندپردازی علیه جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در موضوع بهاییان مشغول بود. برای نمونه، در 23 اکتبر 2008، در مصاحبه با مرکز خبری سازمان ملل مدعی شد که بهاییان جزء گروههای اقلیت دینی تحت ستم در ایران هستند.
وی در سال 2006، طی گزارشی رسمی، جمهوری اسلامی را به «آزار سیستماتیک و حکومتی» بهاییان در ایران متهم کرد. این بخشی از کارنامهی یکی از اعضای هیئت مشاوران مؤسسهی جامعهی باز متعلق به جورج سوروس است. با این کارنامه، وی گزارشگر ویژهی سازمان ملل در امور ایران شده است.
تبریک گرم و نامتعارف باراک اوباما به فریال گواشیری دستیار ایرانیتبار
طی هفتهی گذشته، خبری دیگر نیز در فضای اجتماعی منعکس شده که آن نیز تعجبآور است. فریال گواشیری، دستیار ایرانیتبار باراک اوباما، در صفحهی شخصی خود، پیامی از رئیسجمهوری آمریکا در روز ازدواجش را منتشر کرد که مضمون آن اینگونه است: «فریال، میخواهم به تو و مو تبریک بگویم در این روز. من و میشل خیلی دوست داشتیم با شما جشن بگیریم، اما میدانم که سرت بهاندازهی کافی شلوغ هست که من و مأموران حفاظتی هم بخواهیم اضافه شویم. در ضمن بد نیست چند روزی را از رئیست دور باشی. میخواهم بدانی که بهت افتخار میکنم و خیلی خوشبخت هستیم که تو را در زندگیمان داریم. حضور شادمانه و لبخند دلپذیرت را هر روز صبح، زمانی که وارد دفترم میشوم، میبینم و با اینکه هر روز نمیتوانم بگویم، اما امروز میتوانم بگویم که از تو ممنونم. اگر بتوانی من را تحمل کنی، حتماً مو را هم میتوانی تحمل کنی. و مو! تو هم بدان که من مراقب فریال هستم. پس خرابکاری نکن. من و میشل به شما تبریک میگوییم و دوستتان داریم.»
تدقیق در محتوای این پیام نشاندهندهی نامتعارف و غیرهنجاری بودن این نوع تبریک در سیاست آمریکاست. اینکه رئیسجمهور آمریکا تا این حد برای دستیار خود، آنهم دستیاری که همجنس نیست، تحسین و تبریک بفرستد، باید سرمنشأ دیگری به غیر از مسئلهی اداری داشته باشد. این موضوع میبایست در قالب یک رفتار پشتپرده پیرامون رفتار دولت آمریکا درخصوص ایران باشد که جلوتر به آن اشاره خواهد شد.
تحرکات وزارت خارجهی هلند در سال جاری
وزارت خارجهی هلند با کمک گرفتن و تحت پوشش بنیادها و سازمانهایی نظیر ولوم، هیفوس، بنیاد فورد و گروه آتیه، برنامههای خود را در حوزههای دینزدایی از جامعهی اسلامی، بهویژه در حوزهی زنان، پیش میبرد. جریان «فمینیسم اسلامی» زاییدهی همین شبکهی بینالمللی بوده است.
چرایی تمرکز غرب بر مسئلهی حقوق زنان در ایران
هم این سطح از گرم بودن پیام اوباما بههیچوجه نرمال نیست، هم انتخاب عاصمه جهانگیر در شرایط فعلی خرقعادت سازمان ملل است و هم تحرکات غربیها در اعطای جوایز عجیبوغریب به فمینیستهای ایران در قالب فمینیسم اسلامی طبیعی به نظر نمیرسد، اما چرا غرب بر سر موضوع زنان در ایران در این سطح حساس و متمرکز شده است.
1. ابزاری برای منزوی کردن جمهوری اسلامی و حمله به او در عرصهی بینالمللی
غرب بهخوبی میداند تمرکز بر مسئلهی زنان، لایههای معترض اجتماعی که قابلیتهای خفتهی اجتماعی دارند را میتواند فعال کند. ازاینرو بهدنبال این است تا سطحی از جامعه را که مطالبات تجدیدنظرطلبانه نسبتبه موضوع زنان و مسئلهی فمینیسم دارد، بهعنوان یک موجودیت در عرصهی بینالمللی مورد شناسایی قرار دهد تا بهواسطهی آن، ابزار ملموسی برای حمله علیه جمهوری اسلامی در دست داشته باشد.
2. غرب و پارهپاره کردن جامعهی ایرانی به بهانهی حمایت از زنان
به پیام اوباما برای دستیارش دقت کنید. وی در این پیام اظهار میدارد که «من مراقب فریال هستم». اوباما در این جمله ضمن اینکه صراحتاً در حال اظهار این موضوع است که آمریکا بهدنبال ایجاد شبکهای جدید از دیپلماسی خود درخصوص تجدیدنظرطلبان در داخل کشور است، در حال بیان این موضوع است که از آنها حمایت نیز خواهد کرد. این موضوع مصداق تام مداخله در امور داخلی ایران است.
3. مشروعیت حمله به ایران
با تمرکز بر موضوع انتخاب عاصمه جهانگیر و مجموعهی سوابق و فعالیتهای وی، بهخوبی میتوان نقشهی راه غرب در روند اعمال فشارهای حقوق بشری با محوریت دفاع از حقوق زنان بهعنوان گزارشگر ویژهی سازمان ملل را مورد ردیابی قرار داد. او بهعنوان فردی با افکار فرقهی خاص «قادیانی» و با پشتوانهی اطلاعات علمی خود، در سالهای گذشته به دفاع از حقوق زنان پرداخته و تا آنجایی پیش رفته است که قوانین اسلامی را در ضدیت با قوانین حقوق بشری و حقوق «زنان و خانواده» قلمداد نموده است. چنانکه در فعالیتهای خود به ضدیت با احکام مسلم اسلامی، چون اجرای حکم قصاص نفس و اجازهی ولی برای ازدواج دختران، اقدام کرده و این عقیدهی خود را با صراحت و بدون ترس، ابراز نموده است. جهانگیر وکالت پروندهی بسیاری از زنانی که بدون اجازهی ولی خود ازدواج کرده بودند یا دخترانی که قصد ازدواج بیاجازه را داشتند، میپذیرفت. بخش دیگری از موکلان او، زنان و دخترانی بودند که طبق احکام مجازات اسلامی، در دادگاههای مختلف در پاکستان، به اتهام «زنا» به حد محکوم شده بودند.[3]
انتخاب عاصمه جهانگیر صرفاً در قالب مشروعیت دادن به موضوع حمله به ایران بهواسطهی مسائل ادعایی یعنی مسئلهی حقوق بشر و حقوق زنان است.
4. آمریکاییها و نسل جدید تحدید و تهدیدها علیه ایران
جان کری در سخنرانی خود در جمع دانشجویان سیاست دانشگاه شیکاگو بیان میدارد که «تحریم تسلیحاتی پابرجا ماند و آن را کنار نگذاشتیم. در واقع ما بر سر اینکه این تحریم چه مدت ادامه پیدا کند، مبارزه کردیم. به این دلیل که براساس ترتیبات قبلی، این (تحریم) از بین میرفت. ما با مذاکره توانستیم آن را برای هشت سال دیگر پابرجا نگه داریم. ما درعینحال تحریمهای ایالاتمتحده علیه حمایت ایران از تروریسم را هم نگه داشتیم.»
وی افزود: «بنابراین ما هیچیک از چیزهایی را که در این ارتباط در اختیار داشتیم، کنار نگذاشتیم. در واقع، از زمان توافق، به این دلیل که آنها موشک شلیک کردند، ما تحریمهایی هم اضافه کردیم. بنابراین ما حتی ذرهای بهسمت کاهش اهمیتی که برای امنیت منطقه قائل هستیم، حرکت نکردهایم.»
وزیر خارجهی آمریکا ادامه داد: «مسئله این است که آیا ایران در طول این دورهی زمانی تغییر میکند؟ آیا اصلاحاتی که [حسن] روحانی [رئیسجمهور ایران] دنبال میکند، [رخ میدهد]؟ آیا منطقه در این دورهی زمانی تغییر میکند؟ منظورم این است که خوب من آدم خوشبینی هستم، اما امیدوارم که تا پانزده سال دیگر، خیلی از اختلافات حل شده باشد.»
این نوع نگاه کری نشان میدهد آمریکاییها بهدنبال یافتن راه جدیدی برای تحدید و تهدید ایران در مجامع بینالمللی هستند که این راه میتواند حقوق بشر، یعنی موضوعی که اروپاییها روی آن حساسیت دارند، باشد تا از این حیث، هم در قانع کردن اروپاییها برای اعمال تحریمهای جدید دچار دردسر نشوند و هم سیاست اساسی خود، یعنی مهار ایران بدون رویارویی مستقیم با ایران را به پیش ببرند.
5. چرا آمریکاییها بر سر حقوق زنان متمرکز شدهاند: اقناع افکار عمومی
پاسخ به ماهیت مباحثات موجود در نظام بینالملل برمیگردد. دقت به تحولات سوریه، یمن، عراق و سایر جاهایی که مخاصمات مسلحانه در آنجا در جریان است، نشاندهندهی این است که غربیها هرگاه میخواهند بهرهبرداری علیه یا له طرفی از منازعه در این مخاصمات داشته باشند، تصویری از یک کودک در آب غرقشده یا سوختهشده در زیر بمباران منتشر میکنند تا بهواسطهی آن، احساسات عمومی مردم را درگیر کنند و بیشترین بهرهبرداری را از آن داشته باشند. در این مسیر، رسانههای غربی نیز همگام با نخبگان سیاسی غرب، بهترین افکتهای تصویری ممکن را برجسته میکنند و مخاطبان را درگیر موضوع میسازند.
بهواسطهی همین موضوع تلاش میکنند افکار عمومی را اقناع کنند که الا و لاجرم بایستی هزینههای آن نیز توسط شهروندان پرداخت شود. غرب در تأمین هزینههای مداخلات خارجی خود، دچار درگیریهای فراوانی در عرصهی اجتماعی است. اما این موضوع سبب میشود تا بهراحتی بتواند به هدف خود برسد.
فرجام
آمریکاییها بهدنبال طرح سناریویی جدید برای حمله به ایران در شرایط بعد از برجام هستند. نگاهی دقیق به واکنشهای آمریکاییها در مسئلهی حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و حقوق زنان و... نشاندهندهی این است که آمریکاییها در تلاشاند ضمن منزوی کردن ایران در سطح افکار عمومی بینالمللی، ابزار جدیدی برای تحدید و تهدید جمهوری اسلامی نیز پیدا کنند. ابزاری که هم مشروعیت بینالمللی دارد و هم پتانسیل اجرایی. انتخاب جهانگیر، تبریک باراک اوباما و... موضوعاتی نیستند که بهصورت تصادفی حادث شده باشند.