وبسایت مجله دنیای تصویر: بسیاری از طرفداران سریال بازی «تاج و تخت» چشم انتظار فصل هفتم این سریال هستند و هنوز ماهها تا انتشار فصل جدید باقی مانده. اما حالا خلاصه داستان فصل هفتم به طور کامل توسط یکی از کابران سایت ردیت افشا شده است. هرچند تا زمان اکران سریال نمیتوان از صحت کامل این خلاصه داستان مطمئن بود، این شخص قبلا هم پیشبینیهای درست و با اندکی اختلاف از حوادث سریال داشته است. چنانچه نمیخواهید داستان فصل هفتم برای شما لو برود از خواندن ادامه این مطلب خودداری کنید.
خطر لو رفتن داستان
در فصل هفتم این سریال شخصیتهای جداافتاده دوباره به کنار هم میآیند. همانطور که پیشتر مشخص بود، دنریس تارگرین با ارتشش به منطقه دراگون استون در وستروس میرسد جایی که قرنها پیش اجداد او هم تسخیر وستروس را از آنجا آغاز کرده بودند. دنریس با فرستادن قاصدی از تمام اربابان وستروس میخواهد که به دیدارش بیایند.
جان اسنو که میداند برای مبارزه با وایت واکرها نیاز به شیشههای اژدها در دراگون استون دارد، پاسخ دنریس را میدهد و نزد او میرود. آنجا دنریس از او میخواهد که لقب شاه شمال را کنار بگذارد ولی به هشدارهای او در مورد وایت واکرها توجهی نمیکند و جان تصمیم میگیرد یک وایتواکر را دستگیر کند و وجود این موجودات را برای اهالی جنوب اثبات کند. در همین حال برن و آریا به وینترفل و نزد سانسا که حالا رهبری آنجا را در دست دارد، برمیگردند. لیتل فینگر تلاش میکند بین سانسا و خواهرش آریا اختلاف ایجاد کند که عاقبت خوشی برای او ندارد.
اتحاد تایرل مارتل توسط لنیسترها نابود میشود و در همین حال تئون و آشا گریجوئی شکست سختی از عموی خود میخورند.
تیمی که برای گرفتن یک وایت واکر به شمال میرود شامل انجمن برادری بدون پرچم، داووس و گندری است. اما متاسفانه آنها در حلقه ارتش وایت واکرها گیر میکنند و دنریس با اژدهاهایش به کمک آنها میآید، هرچند تیم جان اسنو نجات مییابد اما ویسریون یکی از اژدهاهای دنریس در این نبرد کشته میشود. و شاه شب او را به عنوان اژدهای شخصی خود دوباره زنده میکند.
در همین حال در بارانداز پادشاه، وایت واکر دستگیر شده به نمایش در میآید، و برای اولین بار تمام شخصیتهای اصلی باقیمانده در کنار هم جمع میشوند تا برای مشکل ارتش وایتواکرها چارهای بیاندیشند، سرسی ملکه جدید وستروس با اینکه قول مساعدت نظامی میدهد به جیمی میگوید که هدفش ضعیف کردن دشمنانش است و جیمی که دیگر طاقتش از زیادهخواهیهای سرسی طاق شده خود عازم شمال میشود.
سموئل تارلی اولدتاون را ترک کرده و به استارکها در وینترفل میپیوندد. تارلی با کمک دانشی که کسب کرده و دید ماورایی برن در وینترفل به هویت واقعی جان اسنو پی میبرد. نام واقعی او آئرون تارگرین و فرزند لینا و رگار تارگرین است که او را به گزینه اول پادشاهی وستروس تبدیل میکند. جان که همچنان از این قضیه ناآگاه و در حال برگشت به وینترفل است که رابطهی عاشقانهای را با دنریس آغاز میکند.
این فصل با شاه شب بر روی اژدها پایان میپذیرد که به کمک آتش این اژدها دیوار را ذوب کرده و نبردی عظیم برای فصل آخر سریال را وعده میدهد.