ما نسلی هستیم که اصل و کپی را به یک اندازه تشویق میکنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: انسان امروز با توجه به متعدد شدن گزینههای انتخابیاش در زمینههای مختلف تنوع طلب شده است؛ جالب این که ما علاوه بر تنوع طلبی به دنبال تجربه احساسات جدید هم هستیم و این موضوع در زمینههای مختلف زندگیمان و حتی در زمینه هنر و موسیقی نیز دیده میشود.
در این میان خوانندههایی پیدا میشوند که سبک شخصی و مخاطبان خود را دارند، اما متاسفانه کسانی هم وجود دارند که بدون داشتن ذوق هنری کافی و به جای اینکه با تکنیک یا جنس صدای شخصیشان، سبک نوینی را به وجود بیاورند، به خوانندههای دیگر متوسل شده و به اصطلاح کپیخوانی میکنند. تاسف بیشتر از آن جایی است که گاهی هم مخاطب برای اصل و کپی به یک اندازه ارزش قائل است. البته بدیهی است که در مواقعی جنس صدای یک خواننده شبیه خواننده دیگری است و یا در حوزه خوانندگی پیش میآید که طیف صدای خوانندهای در راستای هنرمندی دیگر باشد، اما تقلید صدایی انجام نمیگیرد. این امر نیز طبیعی و پذیرفته شده است.
اما مشکل از آنجایی شروع می شود که یک خواننده فضای آکوردیک و حتی تحریرهای صدایش را شبیه دیگری میکند.
البته همه کسانی که در عرصه هنری وارد میشوند برای شروع، بزرگان موسیقی را سرمشق قرار داده و از آهنگهای آنها تقلید میکنند و این طبیعی است که برای آموزش از بزرگان مشق کنیم، اما باید این را هم به خاطر داشته باشیم تا زمانی که به اندازه کافی در موسیقی رشد نکردهایم، سبک کاری خود را پیدا نکردهایم و صدایمان به اصطلاح پخته نشده است. الگوهایمان را بر اساس توانمندی خود انتخاب کنیم و سعی کنیم هنر خود را ارائه دهیم نه آنکه صدایمان را شبیه الگو کنیم.
البته گاهی پیش میآید که خوانندهای ترانهای را که پیش از این توسط هنرمند دیگری خوانده شده است، دوباره بازخوانی کند و به سبک خود آن را اجرا بخواند. این کار نه تنها ایراد ندارد بلکه کار ارزشمندی نیز هست؛ چون در بیشتر مواقع باعث میشود یک آهنگ خوب اما مهجور و قدیمی دوباره با ذائقه نسل جدید خوانده شود و آن آهنگ قدیمی جانی دوباره میگیرد.
باید در نظر داشت که هدف از خواندن و کلا هرگونه فعالیت هنری، بایستی خلق زیبایی و لذت بردن از آن اثر هنری باشد. هم برای خود خواننده و هم برای مخاطب؛ اگر هنرمند هدف اصلی خود را شهرت قرار دهد به یقین نمیتواند خلاق باشد و اثر جدید و زیبا خلق کند.
در کل همه انسانها نسبت به کاری که انجام میدهند، مسئول هستند و علی الخصوص از هنرمندان نیز اینطور انتظار میرود که نسبت به آهنگی که تولید و روانه جامعه میکنند، متعهد باشند و تمام سعی خود را بکنند تا خالق یک اثر هنری جدید و زیبا باشند که این امر مستلزم تحصیلات آکادمیک در حوزه موسیقی است؛ شاید شخصی بتواند با تقلید صدای دیگر خوانندهها موفقیت کوچکی پیدا کند اما قطعا نمیتواند ماندگار بماند، راز موفقیت در این حوزه آگاهی پیدا کردن نسبت به موسیقی است.