روزنامه دنیای اقتصاد؛ زهره فلاح محسنخانی: در قرن حاضر سرمایه انسانی بهعنوان مهمترین رکن در رشد اقتصادی هر کشور محسوب میشود. ارزیابی سرمایه انسانی هر کشور از طریق کسب اطلاع درخصوص ویژگیهای افراد از جمله تحصیلات، مهارتها و تواناییهای آنها امکانپذیر است که در عمل از میان معیارهای مذکور، اطلاعات مربوط به تحصیلات در سطح جامعه با اطمینان بیشتری قابل حصول است. به این منظور در این مقاله وضعیت نیروی کار فارغالتحصیلان آموزش عالی با استفاده از نتایج آمارگیری نیروی کار ارائه میشود. آمارگیری نیروی کار از سال ۱۳۸4 تاکنون بهصورت فصلی توسط مرکز آمار ایران اجرا میشود. با استفاده از نتایج این آمارگیری میتوان تصویر روشنی از وضعیت نیروی کار افراد مختلف جامعه ارائه کرد.
مقایسه شاخصهای نیروی کار فارغالتحصیلان و کل افراد
مهمترین شاخصهای نیروی کار عبارتند از: نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری و نسبت اشتغال که این شاخصها معرف وضعیت نیروی کار جامعه هستند. برای بررسی وضعیت نیروی کار فارغالتحصیلان، در ادامه روند این شاخصها برای فارغالتحصیلان و کل افراد جامعه (ملی) طی سالهای 1384 تا 1392مقایسه میشوند. در سال ١٣٨۴ تعداد فارغالتحصیلان 3.635.799 نفر بوده است که با افزایش نزدیک دو برابری به 7.129.684 نفر در سال ١٣٩٢ رسیده است. این در حالی است که طی سالهای مورد بررسی، جمعیت ایران رشد قابل توجهی نداشته است و این بیانگر افزایش سهم جمعیت دارای تحصیلات عالی طی سالهای مورد بررسی در جامعه است. طی سالهای مورد بررسی، تعداد شاغلان فارغالتحصیل، با افزایش حدود 5/ 1برابری از 2.563.658 نفر به 3.801.853 نفر رسیده است، در حالی که رشد فارغالتحصیلان بیکار با افزایش 1/ 2 برابری از 420.903 نفر به 880.633نفر رسیده است. در این دوره بیشترین میزان رشد را در غیرفعالان فارغالتحصیل با افزایش 8/ 3برابری، از 652.239 نفر به 2.447.197 نفر شاهد هستیم. این نسبت به ترتیب در مردان و زنان 4/ 3 و 9/ 3 است. بازتاب این موضوع در شاخصهای نیروی کار نیز مشاهده میشود. طی سالهای ١٣٨۴ تا ١٣٩٢ نرخ مشارکت فارغالتحصیلان از 1/ 82 درصد به 7/ 65 درصد و نسبت اشتغال آنان از 5/ 70 درصد به 3/ 53 درصد کاهش یافته است و بالعکس طی این سالها شاهد افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان از 1/ 14 درصد به 8/ 18 درصد هستیم.
این آمار حاکی از ناتوانتر شدن بازار کار در جذب فارغالتحصیلان خصوصا در مورد زنان طی سالهای مورد بررسی است؛ بهطوری که نرخ مشارکت مردان فارغالتحصیل طی این سالها از 3/ 90درصد به 2/ 81 درصد و نرخ مشارکت زنان فارغالتحصیل با شدت بیشتری از ٧٠ درصد به 8/ 47 درصد کاهش یافته است. همین روند را در نسبت اشتغال نیز شاهد هستیم؛ بهطوری که نسبت اشتغال مردان فارغالتحصیل در سال ١٣٨۴، ٨٢ درصد بوده است و در سال ١٣٩٢ به 9/ 70 درصد کاهش یافته است. این شاخص برای زنان در سالهای ١٣٨۴ و ١٣٩٢ به ترتیب 5/ 35 و 1/ 33 بوده است. نرخ بیکاری مردان فارغالتحصیل طی این سالها از 1/ 9 درصد به 7/ 12 درصد افزایش یافته است. این نرخ با شدت بیشتری در زنان فارغالتحصیل از 5/ 23 درصد به 7/ 30 درصد افزایش یافته است.
بررسی وضع فعالیت اقتصادی فارغالتحصیلان بر حسب مدرک تحصیلی
بررسی مدرک تحصیلی فارغالتحصیلان نشان میدهد جمعیت فارغالتحصیلان با مدرك «لیسانس» بیشترین سهم را در بین جمعیت فارغالتحصیلان به خود اختصاص داده است، در رتبههای بعدی مدرك «فوق دیپلم» و «فوق لیسانس و دکتری» قرار دارند. این وضعیت در بین زنان و مردان و در همه ردههای وضع فعالیت (شاغل، بیكار و غیرفعال( مشاهده میشود. همچنین نتایج نشان میدهد طی سالهای ١٣٨۴ تا ١٣٩٢ مدرک تحصیلی فارغالتحصیلان بالاتر رفته است. مطابق با نتایج به دست آمده، مردان فارغالتحصیل شاغل با مدرك «فوق دیپلم»، «لیسانس » و «فوق لیسانس و دکتری» در سال 1392 در مقایسه با سال ١٣٨۴ به ترتیب 1/ 3، 1/ 6 و 1/ 7 برابر شدهاند؛ بهطوری که جمعیت نامبرده با مدرك «فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» به ترتیب از 563.848، 983.471 و 227.437 نفر در سال ١٣٨۴به 720.129، 1.607.037و 387/ 239 نفر در سال ١٣٩٢ افزایش یافته است. بررسی توزیع زنان فارغالتحصیل شاغل نیز حاكی از افزایش 4/ 2 و 5/ 1 برابری زنان فارغالتحصیل شاغل با مدرك تحصیلی «فوق لیسانس و دکتری» و «لیسانس» در سال ١٣٩٢ نسبت به سال ١٣٨۴ است. این در حالی است كه جمعیت زنان فارغالتحصیل شاغل با مدرك «فوق دیپلم» از 233.995نفر در سال ١٣٨۴ به 209.512 نفر در سال ١٣٩٢ كاهش یافته است.
همانگونه که اشاره شد از سال 1384 تا 1392 جمعیت بیکار فارغالتحصیل دو برابر شده است. بهطور متوسط حدود 70 درصد مردان و حدود ۸۰ درصد زنان فارغالتحصیل بیکار قبلا در بخش خدمات شاغل بودهاند. براساس نتایج نمودار 3، بیشترین تعداد بیکار در هر دو جنس به بیکاران دارای تحصیلات لیسانس اختصاص مییابد که طی سالهای مورد بررسی روند افزایشی نیز داشته است. براساس نتایج نمودار 4، طی سالهای مورد بررسی جمعیت مردان غیرفعال فارغالتحصیل دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکترا، لیسانس و فوق دیپلم به ترتیب ۵/ ۳، ۸/ ۳ و ۹/ ۲ برابر شده است. ارقام متناظر برای جمعیت زنان غیرفعال فارغالتحصیل دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکترا، لیسانس و فوق دیپلم به ترتیب ۴/ ۵، ۳/ ۴ و۲/ ۳ برابر است.