هاوکینگ که خودش مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک است و از هر نوع تحرک عاجز است در سخنرانی مؤسسه سلطنتی لندن در آستانه هفت و چهارمین سالگرد تولدش گفت: نتیجه همه حرفهایم این است که سیاهچالهها آن قدرها هم که همه فکر میکنند تاریک و سیاه نیستند. آنها بر خلاف تصوری که وجود دارد یک زندان همیشگی و ازلی نیستند.
او خطاب به کسانی که احساس افسردگی میکنند گفت: حتی چیزهایی که در سیاهچاله هستند هم میتوانند از آن خارج شوند و حتی به عالم دیگری بروند. پس اگر حتی احساس میکنید که در یک سیاهچاله گیر افتادهاید تسلیم نشوید چون راه فرار و نجاتی وجود دارد.
هاوکینگ خودش از سن ۲۱ سالگی بیمار شد و سالهاست نه میتواند بنشیند، نه برخیزد، و نه راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند و حتی توانایی سخن گفتن را به صورت طبیعی ندارد. اما هیچ وقت از تحقیقات علمی خود دست برنداشته است.
زمینهٔ پژوهشی اصلی او کیهانشناسی و گرانش کوانتومی است از مهمترین دستاوردهای وی مقالهای است که به رابطهٔ سیاهچالهها و قانونهای ترمودینامیک میپردازد.
او نشان میدهد که سیاهچالهها بعد از مدتی به وسیلهٔ زوجهای ذرات مجازی که در افق رویداد آن تشکیل میشود، نابود میشوند که همین زوج ذرات پیش بینی میکند که سیاه چالهها باید امواجی از خود تابش کنند، که امروزه این امواج به نام تابش هاوکینگ (و گاهی تابش بِکستِین-هاوکینگ) خوانده میشوند. سیاهچاله ناحیهای از فضا-زمان است که جرم در آن فشرده شده است. وجود سیاهچالهها در نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیش بینی میشود. این نظریه پیش بینی میکند که یک جرم به اندازه کافی فشرده میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاهچاله شود.