سرویس فرهنگی «فردا»: ماه مبارک رمضان در کنار برکات متعددی که به همراه دارد، بیتردید فرصتی بیبدیل برای ترویج و تبلیغ دین محسوب میشود. حال در آستانه این ماه و متقارن شدن آن با روز تبلیغ و اطلاعرسانی دینی که در همین هفته بود، میتوان به چند نکته اشاره کرد.
می دانیم که اساسا موتور تبلیغات دینی و اسلامی پس از پیروزی انقلاب در کشورما روشن شد و دست ها، قلم ها و زبان هایی با درک معارف الهی و برکات معنوی حاصل شده، گام در راهی به مراتب دشوار نهادند، با درجات مختلفی از توفیق ها و تجربه ها.
بدیهی است تبلیغ مبانی دینی و اسلامی پیش از انقلاب و از سوی امام و بزرگانی نظیر شهیدان بهشتی (که در آستانه سالگرد شهادت این بزرگمرد نیز هستیم)، مطهری و چهره های شاخص فکری و عقیدتی که ردپای روشنی در صحنه مبارزات سیاسی دوشادوش مردم، با تبعیت از ولایت فقیه داشتند، آغاز شد.
اما امروز و با گذشت زمان و فاصله گرفتن از روزهای اوج انقلاب، جا دارد به تناسب موضوع، رسانه ها و اهالی فکر و فرهنگ، در جهت تبیین هر چه بهتر تبلیغ دین در جهان توسعه باور امروز، تحلیل و روشنگری داشته و رصد نظریات و دیدگاه های موجود در این زمینه را هم مدنظر قرار دهند.
جهانی که شتاب حیرت آور و البته تحسین برانگیزش به هیچ وجه منافی ارزش های اسلامی و اخلاقی و نفی سلوک دینی و معرفتی نیست ـ هرچند نظامات استکباری و بوق های سکولاریسم در طول سال های گذشته بعکس، رفتار و تبلیغ کرده و قطعا در آینده نیز از هر ترفندی برای مقاصد خود استفاده خواهند کرد ـ بیش از گذشته نیازمند دین و حقیقت حیاتبخش آن، اساس رستگاری جوامع بشری و افق درخشان تکامل و رشد عمومی است.
نگاهی از سر تحقیق به گذشته و امروز جوامع منفک شده از دین که درشرایط دنیای فوق پیشرفته جدید و بهره مندی از امکانات و ابزارهای مدرن آن به سر می برند، واقعیتی گویا و در عین حال تلخ را به شناسنامه شان سنجاق کرده و آن فروپاشی اخلاقی و هویت سوزی است و هر ملتی به این بلیه دچار شود، بی تردید راه به عدم خواهد برد.
امروز گلوله های توپ دوربرد دشمنان هویتی و تمدنی در هر سرزمینی که فرود می آید، شعاعی انفجاری را دربرمی گیرد و بیشترین مصدومان در مناطق مختلف جهان، عموما کسانی هستند که به اصطلاح نظامیان، به توپخانه ها گرا داده اند، مرزها و حریم های فرهنگی شان این سال ها به کرات، در معرض هجمه های گوناگون قرار گرفته و هر ملتی از فرهنگ و تمدنی غنی تر و قوی تر برخوردار باشد به رغم آن که مورد بغض بیشتر است، اما صدمات و خسارات بسیار کمتری را در این کارزار متحمل خواهد شد و تبلیغ و مبلغان دین بر همین اساس در زمان فعلی، به مراتب نقش و مسئولیت بیشتر و حساس تری برعهده دارند.
بی وقفه پرسشی جدی به ذهن متبادر می شود که هنر و هنرمندان مسلمان امروز با درک واقعیت ها و ابتلائات جهان بشری، تا چه اندازه می توانند به عنوان مبلغان دینی فعالیت نموده و در سازوکار رشد اخلاقی و توسعه فکری جامعه برمبنای تمدن اصیل اسلامی ایفای نقش کنند؟ و اگر چنین بوده و هست یا می تواند باشد، دستگاه ها و نهادهای ساعی در این حوزه، چقدر در تحقق این امر کوشش کرده اند؟ آیا در صورت مطالبه رهبری که فرهنگ دینی از دغدغه های اساسی ایشان بوده و هست، کارنامه قابل قبولی برای ارائه وجود دارد؟
اعضای اتاق های فکر و متصدیان امور فرهنگی در جامعه اسلامی ما در کنار برنامه ها و کارهای مقطعی که هریک به فراخور تاثیرگذاری شان قابل دیده شدن است، به چه سیاستگذاری هایی در بلندمدت دست یافته اند؟ اندکی چتر نگاه خود را از نقطه جغرافیایی مرکز که البته بسیار مهم و محل استقرار نهادها و وزارتخانه ها و رسانه های مرجع است بازتر نموده و به استان ها و شهرهای کشور می رسیم، آنجا چه خبراست؟
آیا به این مهم اندیشیده ایم که هریک از هنرهای اصیل نظیر خوشنویسی و شعر که از عقبه و جانمایه های دینی نیز برخوردار است، تا رمان و سینما و موسیقی و هنرهای نمایشی و تجسمی، می تواند در تبیین و تبلیغ دین مددرسان و اثربخش باشد و در استان ها و شهرهای مختلف کشور، کهنه سربازان مجرب و هنرمندان نوآمده ای داریم که می توانند همدوش یکدیگر در این میدان، تمام قد حادثه ساز و حماسه آفرین باشند؟ آیا سیاستی جامع برای ارتقا و تربیت مبلغان دین در عرصه هنر و ادبیات تدوین شده است یا می شود؟! اصولا چه کرده ایم یا قرار است چه کنیم؟