تماشاخانه سنگلج را باید قدیمیترین سالن فعال در تئاتر تهران دانست؛ سالنی که سال ۱۳۴۴ همزمان با برگزاری جشنواره نمایشهای ایرانی در ظلع جنوبی پارک شهر در حالی افتتاح شد که آن سالها با تصمیم شورای تئاتر - به عنوان مجموعه تصمیمگیر - مقرر شد این مکان تنها به آثار ایرانی اختصاص یابد اما از ابتدای دهه ۵۰ و عدم رونق تولیدات حرفهای با محوریت نمایشهای ایرانی، با نمایش «بازرس» به کارگردانی مرحوم عزتالله انتظامی میزبان آثار غیر ایرانی هم شد.
به گزارش ایسنا، قدس نشوت: تماشاخانه سنگلج امروز یک بنای ۵۹ ساله است که در طول ۶ دهه فعالیت، سرد و گرمهای بسیاری را از سر گذرانده است. حالا بیش از هر زمان دیگری این سالن در خدمت نمایشها و آثار ایرانی قرار گرفته و به نوعی تنها مرکز نمایشها و نمایشنامههای ایرانی به شمار میرود.
در این میان هر از گاهی اخبار ناخوشایندی درباره سنگلج مخابره میشود که موجی از دلواپسی را در بین اهالی و پیشکسوتان تئاتر به راه میاندازه اما بعد از مدتی همه بحثهای شکل گرفته به فراموشی سپرده میشود.
یکی از نخستین اخبار ناخوشایند که در فضای رسانهای کشور بسیار مورد توجه قرار گرفت، مربوط به دوره مدیریت اتابک نادری بود؛ مدیری که در سال نخست مدیریتش با بررسی وضعیت آن سالهای این سالن، آن را به مین خنثینشدهای تشبیه کرد که ناامنیهای داخل آن باعث وقوع یک حادثه وحشتناک با تلفات جانی خواهد شد و همین هشدار جدی بود که باعث تعمیرات اساسی در این سالن توسط وزارت ارشاد شد.
آخرین مورد از این دست هشدارها به گفتههای دیروز پریسا مقتدی، رئیس فعلی این مجموعه با توجه به تخریب و گودبرداری ساختمان مجاور که روزگاری قرار بود پارکینگ و بعدها موزه تئاتر ایران شود، مربوط میشود. مقتدی گوددبرداری انجام شده را باعث ایجاد خسارت جدی به این ساختمان تاریخی دانست و تلویحا اعلام کرد جان سنگلج در خطر است.
اما نباید این نکته را فراموش کرد که رئیس تماشاخانه سنگلج در حالی این هشدار جدی را پیرامون ساختمان تماشاخانه اعلام میکند که اگر در سالهای گذشته موضوع زمین مجاور تعیین تکلیف میشد، نهتنها امروز شاهد چنین وضعیتی نمیشدیم، بلکه کلنگ ساخت موزه، پارکینگ و سالنهای تمرین به زمین میخورد.
* زمینی که برای ساخت تماشاخانه خریداری شد
درباره خرید زمین این تماشاخانه ۲ روایت وجود دارد که روایت نخست حاکی از این است که وزارت فرهنگ و هنر این زمین را خریداری کرده و به ساخت این تماشاخانه اختصاص داده است. روایت دوم نیز از اتابک نادری که از اسفند ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ و از ۱۳۹۱ تا مرداد ۱۳۹۲ مدیریت تماشاخانه سنگلج را به عهده داشت عنوان شده که بانویی ارمنی، زمین این مکان را به وزارت فرهنگ و هنر اهدا کرده است.
اما بر پایه بریده جرایدی که از سال ۱۳۴۳ در دست است، این تماشاخانه با هزینه آقای مهندس بابایان، مدیرعامل شرکت بهسازنو، با مسؤولیت محدود و عضو سندیکای شرکتهای ساختمانی با تتمه مصالح تالار وحدت بنا و به وزارت فرهنگ و هنر اهدا شده است. زیربنای این تماشاخانه ۱۰۳۴ مترمربع است و در آن زمان به نام «۲۵ شهریور» نامگذاری و ۱۸ مهر ۱۳۴۴ خورشیدی، همزمان با برگزاری نخستین جشنواره «نمایشهای ایرانی» افتتاح میشود و زمزمههایی که درباره اختصاص این تماشاخانه به نمایشهای ایرانی شنیده میشد، به واقعیت تبدیل میشود.
زمانی که تماشاخانه سنگلج آماده بهرهبرداری و پذیرای آثار نخستین جشنواره «نمایشهای ایرانی» شد، به گونهای برنامهریزی میشود که آثار نمایشی شرکتکننده در این جشنواره، هر یک به مدت یک یا ۲ شب اجرا شود ولی آثار نمایشی به اندازهای قدرتمند آماده اجرا شده بود که با توجه به استقبالی که از هر اثر نمایشی میشد، یک تا ۲ ماه اجرا برای این آثار در نظر گرفته میشد اما با گذشت زمان، سال ۵۲ نخستین نمایش غیرایرانی به نام «بازرس» به نویسندگی نیکولای گوگول با کارگردانی مرحوم استاد عزتالله انتظامی در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفت.
در مورد مالکیت ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج با توجه به مستندات کتاب «تماشاخونههای طهران» و تأییدات اساتید مرحوم جعفر والی، عزتالله انتظامی و علی نصیریان زمین مجاور با پرداخت وجهی پیش از انقلاب در مالکیت تماشاخانه سنگلج قرار گرفته بود که تا آستانه ثبت موارد قانونی چون سند هم پیش رفته بود که با وقوع انقلاب و سپس فوت مالک وقت، به سرانجام نرسید و بعدها نیز پیگیریهای مستمری انجام نشد، البته در مقاطعی استاد عزتالله انتظامی با شهردار وقت تهران نشستها و مراوداتی پیرامون انتقال آن داشت که با درگذشت استاد انتظامی آن هم به نتیجه نرسید. از طرفی اتابک نادری، رئیس وقت تماشاخانه با توجه به اطلاعات موجود به واسطه ارائه طرح توسعه تماشاخانه در دهه ۹۰ این مطلب را تایید میکند.
از طرفی در نامهای که مرحوم استاد داوود رشیدی خطاب به شهردار وقت تهران نوشته است با اشاره به موضوع طرح توسعه تماشاخانه سنگلج از آرزوی ۴۰ ساله این هنرمند از جمله احداث کتابخانه تئاتر، سالنها و پلاتوهای تمرین و موزه میگوید، البته به این نکته باید اشاره کنیم که ایده موزه تئاتر از طرف اتابک نادری مطرح شد و بنا بود ساختمان مجاور که اکنون محل بحث است، به تماشاخانه سنگلج تحویل و در طبقات مختلف احداث شود؛ ایده بسیار قشنگ و زیبایی که در زمان اتابک نادری طرحریزی شده بود.
* تعمیرات تماشاخانه
نخستین تعمیرات انجام شده در تماشاخانه سنگلج مربوط به سال ۱۳۶۴ خورشیدی است که طی ۶ ماه نخست سال هیچ نوع فعالیتی نداشت و از شهریور تا آبان یکسری تعمیرات روی آن شد که شامل نصب کفپوش داخل سالن نمایش، ریلکشی صندلیهای سالن، نصب همه لوازم تاسیساتی، آمادهسازی لوازم تاسیسات صحنه جهت نصب و بسیاری دیگر بود. پس از این تعمیرات، افتتاحیه و برگزاری نخستین سمینار چهارمین جشنواره تئاتر فجر و بازدید دانشجویان دانشکده هنرهای دراماتیک طی ۳ روز از جمله برنامههایی بود که در تماشاخانه سنگلج برگزار شد و ۶ اثر نمایشی شرکتکننده در چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در تماشاخانه سنگلج اجرا شدند. دومین بار نیز سال ۱۳۶۷ تماشاخانه سنگلج با تعمیر اساسی مواجه و طی آن ساخت ستونهای تقویتی در ضلع شرقی ساختمان، حفر ۳ حلقه چاه فاضلاب و تخلیه آنها، آمادهسازی وسایل موتورخانه و شوفاژ انجام شد. سومین تعمیرات سال ۱۳۸۶ توسط دفتر طرحهای عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام و پس از ۵ ماه در بهمن همان سال بازگشایی شد ولی به جرأت میتوان گفت سومین بازسازی تماشاخانه سنگلج که با پیگیری اتابک نادری انجام شد، تقریبا اتفاقات تازهای را به همراه داشت که با رعایت قوانین میراث فرهنگی کشور انجام شد و حتی کافهتریای این تماشاخانه در جایی قرار گرفت که در گذشته بوده است و با ایجاد غرفه کتابفروشی تحت عنوان کافهکتاب، حرکتی تازه و مطلوب در فضای سالن انتظار این تماشاخانه انجام شد که جزو ملزومات اماکن فرهنگی - هنری است.
بهتر است برای اینکه حق مطلب ادا شود به بخشی از مصاحبه با اتابک نادری اشاره داشته باشیم. اتابک نادری در گفتوگویی با نویسنده کتاب «تماشاخونههای طهران» در ارتباط با وضعیت این تماشاخانه میگوید: در آن زمان دفتر طرحهای عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد تصمیم داشت صندلیها، در ورودی سالن و کف صحنه نمایش را تعویض کند اما به ایشان گفتم این تماشاخانه در حال تخریب است و نیاز به بازنگری دارد. بنابراین در نخستین مصاحبهای که در جایگاه مدیریت تماشاخانه سنگلج داشتم، این جمله من تیتر روزنامهها شد مبنی بر اینکه «سنگلج؛ مین خنثینشده» و توضیح دادم چنانچه اینجا تلفات جانی بدهد به من هیچ ارتباطی ندارد، چرا که سیستم اطفای حریق نداریم، سیستم اعلام حریق موجود نیست، تدابیر امنیتی و حفاظتی ساختمان موجود نیست و در صورت آتشسوزی با ۲ یا ۳ نفر و یک کپسول آتشنشانی کاری نمیشود انجام داد. خوشبختانه با نظر مساعد مهندس اخلاقی، نگاهها را معطوف به این مساله کردیم که این تماشاخانه دارای قدمت است و با توجه به اینکه مجموعه تئاترشهر به ثبت آثار ملی رسیده بود، با میراث فرهنگی وارد بحث شدم و از این منظر وارد شدم که تماشاخانه سنگلج در ردیف نخستین تماشاخانههای تهران است که همچنان در حال بهرهبرداری است و باید به آن رسیدگی شود.