جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 31 فروردين 1402     
سرنوشت وحشتناک جوان دانشجو در کافه بستنی

ایران: عکس‌هایش آنچنان وحشتناک است که نمی‌توان چند ثانیه بیشتر به آنها چشم دوخت.  درگیری خونین یک جوان در کافه بستنی معروف کرمانشاه، ۲۰ زخم کاری بر جسم او برجای گذاشت.

چشم از آغاز بشریت تا امروز، مبدأ بسیاری از حوادث و اتفاقات بشری بوده است. چه عشق‌های اسطوره‌ای که با یک چشم در چشم شدن ساده شکل نگرفته و چه شعرها و داستان‌ها که برای آن نوشته نشده، چه جنگ‌هایی که به خاطر گوشه چشم معشوق جهان را تبدیل به ویرانه نکرده و چه دعواهای خونینی که با کشته و مجروح شدن آدمها خاتمه پیدا نکرده. البته این بار هم یک نگاه بود که باعث شد شب ۲۵ فروردین ماه امیرمحمد در کافه بستنی معروف کرمانشاه با چند جوان دیگر دعوای خونینی داشته باشد.

سرنوشت وحشتناک جوان دانشجو در کافه بستنی

دعوایی که 21 زخم عمیق روی بدن امیر محمد برجای گذاشت و بدون شک تا پایان عمر باید هرروز با آنها زندگی کند.

پدر امیر محمد سال‌‌ها برای او زحمت کشیده تا خط روی پیشانی‌اش نیفتد اما حالا چندروزی است که درگیر کارهای بیمارستان پسرش بوده و این اتفاق بشدت حال او را بد کرده است.

این پدر در گفت‌وگو با «ایران» می‌گوید: «پسرم امیر محمد تنها 20 سال دارد و دانشجوی حسابداری است. آن جمعه هم مثل هر هفته با دوستانش برای خوردن بستنی به مغازه رفته بودند که یک درگیری جزئی به وجود می‌آید. در حالی که فکر می‌کردند مسأله حل شده است، آن فرد از مغازه خارج شده و به دوستانش زنگ می‌زند تا برای دعوا به آن مکان بیایند.»

او ادامه می‌دهد: «ابتدا این افراد صاحب مغازه را صدا می‌زنند که امیر محمد را یک جوری بیرون بیاورد و او نیز با این عنوان که بیرون با تو کار دارند باعث خروج امیر محمد از مغازه می‌شود. همان موقع چند نفر پسرم را دوره کرده و با او درگیر می‌شوند. اما سه نفر از این افراد چاقو هم همراه خود داشته‌اند که 21 ضربه می‌زنند.»

پدر امیر محمد با بیان اینکه صورت پسرم را از بین برده‌اند، اضافه می‌کند: متأسفانه پلیس با وجود اینکه اسم و مشخصات فردی را که عامل اصلی این درگیری‌ها بوده به‌دست آورده و حتی فیلم‌های دوربین مداربسته چهره این افراد را گرفته است اما تاکنون دستگیر نشده‌اند.

این مرد ادامه می‌دهد: من به عنوان یک شهروند که پاره تن او را با چاقو بشدت مجروح کرده‌اند و چهره پسرم که حتی جای یک زخم روی آن نبود حالا پر از زخم و بخیه شده است توقع دارم که هرچه زودتر با عوامل این درگیری که ترس و ارعاب در خیابان ایجاد می‌کنند، برخورد کنند. پسر من قربانی خشونت این افراد شد اما ای کاش با برخورد مناسب از چنین اتفاقاتی پیشگیری می‌کرد.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: