هم میهن نوشت: یکی از چشمان دانشآموز روستایی شهرستان خاش در پی تنبیه معلم پرورشی با شلنگ به خون نشست، ۲۰ درصد بینائیاش آسیب دید و حالا آب مروارید آورده است. علی، دانشآموز کلاس چهارم به هممیهن میگوید؛ معلم به صورت مستقیم سه ضربه با شلنگ به او زده. یکی به دست، دومی به سینه و سومی به صورت.
ماجرای وارد شدن ضربه به چشم دانشآموز کلاس چهارمی مدرسه پیام نصرت آباد، روستایی در ۵ کیلومتری شهرستان خاش سیستان و بلوچستان، اواسط هفته گذشته خبری شد. خبر هم با انتشار تصویر چشم و پلک زخمشده دانشآموز ۱۰ ساله رسانهای شد. پدر دانشآموز همان ابتدا تاکید کرد که معلم پرورشی مدرسه بهطور مستقیم با شلنگ به صورت فرزندش زده و سه روز بعد، مدیر مدرسه که حتی تصویر منتشر شده را ندیده به هممیهن میگوید که تنبیه در کار نبوده و معلم از روی شوخی ضربهای به دانشآموز به اسم علی محمدزهی وارد کرده که به دلیل بیاحتیاطی خود دانشآموز، ضربه به صورتش خورده است.
کتک زدن با پلیکا در انتظار فرزندانتان در مدرسه است
علی، اما صحبتهای مدیر مدرسه را رد میکند. او به هممیهن میگوید که ضربه را معلم بهطور مستقیم به چشم او زده است: «معلم افتاد دنبالم. من هم فرار کردم و رسیدم به در بسته کلاس و دیگر راهی برای فرار نداشتم. معلم هم سه ضربه به من زد. یکی به دستم، یکی به سینهام و دیگری به چشم چپم. بعد هم وقتی دید چشمم آسیب دید، گفت برو چشمت را بشور. او بهطور مستقیم به چشمم ضربه زد. بعد از این ضربه، چشمم خیلی درد گرفت و از آن اشک میآمد. بعدش اما معلم اصلا نیامد ببیند چه اتفاقی برای چشمم افتاده.» علی میگوید که معلمان این مدرسه شلنگ در دست دارند، شلنگی که بلند است و خیلی سفت و کلفت. این شلنگ همیشه دستشان است. بچهها را با همین شلنگ میزنند. قبلا هم زیاد به من زده بودند، اما تاکنون کسی مثل او آسیب ندیده است.
حالا خانواده «علی» به هممیهن میگویند که چشم چپ بر اثر این ضربه، خونریزی کرده، 20 درصد بینایی آسیب دیده و آب مروارید آورده است. پدر هم به هممیهن میگوید که به گفته متخصصان چشمپزشک، به احتمال 99 درصد باید عمل شود اما منتظرند خونریزی چشم قطع شود. پدر تاکنون جز یک صورتجلسه در بیمارستان، پیگیری حقوقی و انتظامی انجام نداده و منتظر است وضعیت فرزندش مشخص شود
پدر در گفتوگو با «هممیهن» توضیح بیشتری میدهد و میگوید که اتفاق رخ داده در بیمارستان از سوی کلانتری صورتجلسه شده است: «اتفاق ساعت 11:30 روز یکشنبه برای علی افتاد. وقتی علی به خانه آمد دیدم چشمش قرمز است و اصلا نمیتوانست آن را باز کند، مدام هم اشک میآمد، وقتی فهمیدم چه اتفاقی افتاده، دستش را گرفتم و به مدرسه بردم، اما شیفت پسرانه تمام و شیفت دخترانه شروع شده بود و مسئولان شیفت صبح در مدرسه نبودند. از همان جا او را به چشمپزشک منطقهمان بردم. گفت چشم خونریزی کرده است، او را ببرید بیمارستان چشمپزشکی الزهرای زاهدان. ما هم رفتیم زاهدان. آنجا چشمش را معاینه کردند گفتند بینائیاش 20 درصد آسیب دیده و خونریزی کرده. دارو دادند و گفتند اگر با این داروها چشمش خوب نشد باید او را عمل کنید.از همه اینها گذشته، مدیر مدرسه بیشتر از همه از این شاکی بود که چرا خبرنگاران از این موضوع باخبر شدهاند. میگفت که خودمان حلش میکردیم و نیازی نبود موضوع رسانهای شود. من به او گفتم که مگر بچهام آدم کشته که معلم اینطور دنبالش میکند؟ از وقتی که فهمیدم که چشمش آب مروارید آورده، به شدت بههمریختهام.»
جمالزهی، مدیر مدرسه پیام نصرتآباد است و ماجرای دیگری از حادثه روز یکشنبه در مدرسهاش را روایت میکند:«علی برای شوخی دنباله لباس معلم که لباس بلوچی بود را میکشد و همین منجر میشود تا معلم دنبالش کند. همه اینها هم از روی شوخی بود. در نهایت وقتی معلم از یک وسیلهای که شبیه شلنگ است استفاده میکند، علی بهطور ناگهانی سرش را بر میگرداند و شلنگ به صورتش میخورد.» او میگوید چیزی که دست معلم بود شلنگ نبود، یک تکه لوله پلیکاست که چون هوا سرد بود سفت شده بود، اما در روز نرم است و همیشه دست معلمان است.
او در پاسخ به این سوال که چرا باید در این مدرسه از وسیلهای شبیه شلنگ استفاده شود، توضیح میدهد:«ما در این مدرسه شلنگ یا شلاق نداریم، من 4 سال است در این مدرسه مدیر هستم و مخالف تنبیهام. این وسیله هم همیشه در جیب معلم است.»