فرارو: به نقل از نیوزویک، روز، پنجشنبه ۱۵ دسامبر اداره بایگانی و اسناد ملی امریکا بخشی از ۱۳۱۷۳ سند مربوط به ترور "جان اف کندی" رئیس جمهور امریکا در سال ۱۹۶۳ میلادی را منتشر کرد. مورخان و پژوهشگران این ترور به تازگی شروع به بررسی اسناد و مدارک زیادی کردهاند. در این میان نظریه پردازان توطئه نیز متقاعد شدهاند که "لی هاروی اسوالد" در آن روز در همکاری با توطئهگران دیگری نیز بوده است.
آن چه اسناد ترور «جان اف کندی» فاش ساخت
با این وجود، انتظار هیچ کشف شگفت انگیز و بزرگی از اسناد منتشر شده نداشته باشید. معمولا توطئههای عظیم همواره توسط افشاگران و خودیها فاش شده اند افرادی که نتوانستهاند دهان خود را ببندند و چیزی نگویند.
ترور جان اف کندی تا حد زیادی از معدود قتلهای تاریخ است که در مورد آن تحلیلهای زیادی صورت گرفته است. هزاران کتاب، مقاله، سرمقاله، فیلم و مستند درباره آن نوشته و تولید شدهاند که هیچ یک نیز شواهد کافی را نشان ندادهاند که بتواند هیئت منصفه بزرگ یعنی افکار عمومی را متقاعد کند که فردی غیر از قاتل یعنی "لی هاروی اسوالد" که توسط کمیسیون بررسی به عنوان مقصر شناخته شد در آن ماجرا نقش داشته است. در واقع، از صدها سندی که من بررسی کرده ام اکثرا مربوط به اسوالد و فعالیتها و سفرهای مختلف او همراه با مشخصات شخصیتی وی پیش از انجام ترور بودند.
"رابرت کندی جونیور" برادر زاده جان اف کندی یکبار درباره تاخیر در انتشار اسناد مرتبط با ترور عمویش پرسیده بود: "آنان در حال پنهان کردن چه چیزی هستند"؟ من به شدت گمان میکنم که پاسخ این پرسش فعالیتهای سیا و دیگر سازمانها و بازیگران دولتی امریکا در کشورهای خارجی است که میتواند باعث شرمساری دولت فدرال امریکا شود و هم چنین روابط دولت فعلی با کشورهای دیگر را به خطر خواهد انداخت.
همان طور که در گزارش کمیته تحت ریاست سناتور "جورج چِرچ" در سال ۱۹۷۵ میلادی در مورد اطلاعات خارجی و نظامی و بسیاری از اسناد فاش شد سیا به طور مستقیم برای چندین دهه در سرنگونی رهبران خارجی از جمله پاتریس لومومبا در کنگو، رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن، نگو دین دیم در ویتنام جنوبی، سوکارنو رئیس جمهور اندونزی و سالوادور آلنده رئیس جمهور شیلی نقش داشته است.
فراموش نکنیم که سازمان سیا تلاش کرد تا "فیدل کاسترو" رهبر انقلاب کوبا را نیز ترور کند. فیدل در این باره در نقل قولی معروف گفته بود: "اگر جان سالم به در بردن از ترور یک رویداد المپیک بود من مدال طلا را برنده میشدم". سیا با توطئه چینی "چه گوارا" یار انقلابی کاسترو را نیز در سال ۱۹۶۷ میلادی در بولیوی ترور کرد. سیا هم چنین در تقلب در انتخابات در کشورهای آمریکای لاتین به نفع دیکتاتورها و سیاستمداران دوستدار منافع تجاری آمریکا نقش داشت.
سپس پروژه سیا تحت عنوان MK-ULTRA وجود داشت که توسط کمیته چرچ فاش شد و نشان میداد که از دهه ۱۹۵۰ میلادی به این سو آن نهاد اطلاعاتی در آزمایشهای کنترل ذهن نقش داشته است. این آزمایشها از طریق استفاده از "ال اس دی" و سایر داروهای تغییردهنده ذهن بر روی افراد بی خبر از ماجرا از جمله شهروندان امریکایی صورت میگرفت. سیا این پروژه را با هدف توسعه داروها و روشهایی که میتوانند در بازجوییها مورد استفاده قرار گیرند اجرا کرده بود.
هم چنین، سندی از دوران کندی به نام "عملیات نورث وودز" با عنوان رسمی "توجیه مداخله نظامی ایالات متحده در کوبا" وجود دارد که شامل چندین عملیات دروغین میشود برای پیدا کردن بهانه و توجیه به منظور کشتن کاسترو و سرنگونی رژیم کمونیستی او. از جمله آن میتوان به حمله ساختگی به پایگاه نظامی ایالات متحده در خلیج گوانتانامو، استفاده از یک هواپیمای ساختگی میگ روسی برای پوشش عملیات هوایی امریکا، ربودن هواپیما، عملیات ساختگی حمله به یک کشتی امریکایی برای آن که به نظر برسد کوباییها این کار را انجام داده اند و ایجاد یک کارزار تروریستی - کمونیستی کوبایی در منطقه میامی و سایر شهرهای فلوریدا و یا در واشنگتن با هدف آزار و اذیت شهروندان امریکایی و انداختن تقصیر آن به گردن کاسترو اشاره کرد.
هم چنین، کمیته چرچ عملیات SHAMROCK را کشف کرد که نشان میداد آژانس امنیت ملی (NSA) اطلاعاتی را از شرکتهای مخابراتی و پستی بزرگ در مورد خارجیها و شهروندان امریکایی به دست میآورد و از آن در برنامههای اجرا شده توسط سیا و پلیس فدرال (اف بی آی) استفاده میکرد که باز کردن و عکسبرداری از صدها هزار نامه بدون دریافت حکم تفتیش یا اطلاع رسانی به فرستنده یا گیرنده نامه را شامل میشد.
یکی از موارد اولیه فاش شده در مورد آخرین اسناد منتشر شده درباره ترور جان اف کندی آن است که دولت امریکا نامههایی را که او به بازیگران ارسال کرده بود و یا از سوی بازیگرانی، چون "جین فوندا" به او ارسال شده بودند را احتمالا به عنوان بخشی از برنامهای که پیشتر به آن اشاره کردم، رهگیری کرده بود.
کمیته چرچ هشدار داده بود: "اگر یک خودکامه زمامدار امور دولتی در این کشور شود اگر یک دیکتاتور در این کشور مسئولیت را برعهده گیرد ظرفیت فناوریای که جامعه اطلاعاتی به دولت بخشیده میتواند آن را قادر سازد تا استبدادی کامل را تحمیل کند و دیگر هیچ راهی برای مقابله با آن وجود نخواهد داشت، زیرا همه اطلاعات در اختیار دولت خواهد بود".
اگر افشاگریهای بزرگی در اسناد تازه صورت گیرد شامل اقدامات مشکوکی از سوی دولت از جنس همین اقدامات خواهد بود و نه آن که انتظار داشته باشیم اشاره شود که نهادهای دولتی ایالات متحده در ترور رئیس جمهور خود نقش داشته اند.