برترینها: گفتگوی روزنامه شرق با بهرام صلواتی، رئیس رصدخانه مهاجرت ایران را بخوانید.
دیگر فقط صحبت از مهاجرت نخبگان نیست. حالا مهاجرت شکل دیگری به خود گرفته است و ما شاهد مهاجرت ورزشکاران، هنرمندان، نویسندگان، استادان، معلمان و کارگران در صنفهای مختلف هستیم که بهاصطلاح به آن مهاجرت «توده وار» میگویند.
دلایل اصلی مهاجرت تودهوارِ ایرانیها
بخشی از این گفتگو:
این روزها، بعد از اعتراضات در داخل و خارج مسئله مهاجرت بار دیگر مطرح شده است. آمار و ارقام بسیاری روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت که نشان میدهد مهاجرت گروههای مختلف مردم افزایش پیدا کرده است. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
هماکنون در یکی از فرازهای مهاجرتی قرار داریم، چنین موجی سابقه نداشته است. زمان انقلاب، شاهدِ حجم مهاجرتی قابلتوجهی بودیم و بعد به فرود مهاجرتی رسیدیم. بعد از اتمام جنگ و با رشد بیکاری، شاهد افزایش مهاجرتهای اقتصادی به کشورهای ژاپن و حاشیه خلیج فارس بودیم.
حوادث سال ۸۸ موجب شد یک فراز مهاجرتی جدید را تجربه کنیم که از جنس مهاجرت تحصیلکردهها و متخصصان بود. بعد از سال ۸۸، دوباره یک فرود مهاجرتی داشتیم. مطالبات مردم در سالهای ۹۸ و ۹۹ که از جنس اجتماعی و اقتصادی بود و بار دیگر زمینهساز یک فراز مهاجرتی جدید شد، اما این موج مهاجرتی با همهگیری کرونا و توقف جابهجاییهای بینالمللی در دنیا همزمان شد.
فنر مهاجرت دائما در حال فشردهشدن بود تا اینکه دوره کرونا کنترل و مدیریت شد و هماکنون با توجه به شرایطی فعلی کشور، این فنر باز شده است. شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کاملا متحول شده و پیشبینی ما این است که در حال نزدیکشدن به یکی دیگر از قلههای مهاجرتی هستیم. برآوردی نداریم که چقدر روی این قله خواهیم ماند، اما میدانیم این فراز مهاجرتی بیسابقه است و در چند دهه گذشته، حتی بعد از انقلاب بیسابقه بوده است.
چه عواملی موجب شده ما به این قله مهاجرتی برسیم؟
امروز دلایل اجتماعی، اقتصادی، محیطزیستی، فرهنگی و سیاسی بر همدیگر منطبق شدهاند. شاهد حضور نیروهای دافعی و رانشی در داخل کشور و نیروهای کششی و جاذبهای خارج از کشور هستیم. وقتی این حالت اتفاق بیفتد، موضوع فقط مهاجرت گسترده یا محدود یک طبقه خاص _استعدادهای برتر و نخبگان_ نیست، دستههای مختلف مردم از جمله ورزشکاران، هنرمندان، استادان، معلمان، کارگرها در صنفهای مختلف مهاجرت میکنند. وقتی این شواهد را کنار هم میگذاریم، متوجه میشویم که وارد مهاجرت عام یا تودهوار شدیم. ما دو سال پیش شواهدش را دیده بودیم و هشدارهای لازم را هم دادیم.
اگر شرایط اینگونه ادامه پیدا کند، با توجه به اینکه امید به تغییر در رویکرد مسئولان نیست، چه تصویری درباره آینده میتوان ترسیم کرد؟
برای پیشبینیکردن باید شرایط متقنی داشته باشید. من به عنوان یک محقق کوچک اجتماعی در حوزه مهاجرت، باید بگویم ما هنوز نتوانستیم ساختار منسجم را شکل دهیم و هنوز کارهای زیادی باقی مانده است. اما همین شواهد و آمارهای غیرمنسجم، به ما میگویند که آینده موضوع مهاجرت در کشور ما روشن نیست.
روند ازدستدادن سرمایه انسانی کمافیالسابق ادامه پیدا خواهد کرد و با توجه به تحولاتی که اتفاق میافتد، شیب نمایی و افزایشی خواهد داشت. اینکه چه زمانی میتوان این شیب را متوقف کرد، بستگی به تحولات آتی دارد. بستگی دارد چقدر میخواهیم به جامعه خودمان امیدواریِ اجتماعی و سیاسی تزریق کنیم. هنوز من نشانهای از این سیگنالهای تغییر نمیبینم.
اگر بخواهم نه خیلی خوشبین، نه خیلی بدبین باشم باید بگویم در چند سال آینده جمعیت مهاجران در خارج از کشور همچنان افزایش پیدا خواهد کرد و تبعات جدی برای بخشهای مختلف در پی خواهد داشت. جای خالی پزشکان و استادانی که برای تربیتشان هزینه فراوانی داده شده، به این آسانی جبران نخواهد شد.
با یک جامعه رو به کهنسالی مواجه هستیم و نیاز به خدمات درمانی روز به روز افزایش پیدا میکند. باید برای کادر بهداشت و درمان ویژه کهنسالان، فکر اساسی کرده باشیم. اما من این فاکتورها را نمیبینم. البته دوستان در وزارت بهداشت و درمان، برنامههایی در دستور کار دارند، اما این مسئله دور از ذهن نیست که در چند سال آینده در بخشهای صنعتی، خدماتی و بهداشتی با کمبود سرمایه انسانی روبهرو شویم. ما دوره افزونی جمعیت را پشت سر گذاشتهایم و جایگزینکردن این (نیروی انسانی) خیلی سخت است.