شامگاه ۲۱ تیر امسال به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مردی در پارکینگ خانه‌اش در یکی از مناطق پایتخت به قتل رسیده است. دقایقی از اعلام این خبر می‌گذشت که تیم جنایی در محل حادثه حاضر و با جسد مردی جوان در پارکینگ خانه‌اش مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.

 

تحقیق از خانواده مقتول نشان می‌داد که او صبح روز حادثه برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده و شب پس از بازگشت، ماشینش را در نزدیکی خانه پارک و وارد ساختمان شده بود که از سوی ۲ نفر غافلگیر شده و هدف اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود.

 

عاملان جنایت پس از قتل گریخته بودند و آنطور که بررسی صحنه جنایت نشان می‌داد، مقتول حتی چند قدمی به‌دنبال قاتلانش رفته اما در پارکینگ از حال رفته و روی زمین افتاده بود. پس از آن یکی از ساکنان ساختمان با جسد وی مواجه شده و پلیس را خبر کرده بود.

 

در ادامه تحقیقات مأموران به بررسی دوربین‌های مداربسته پرداختند و متوجه شدند پس از آنکه مقتول ماشینش را در نزدیکی خانه‌اش پارک کرد و به سمت خانه راه افتاد، ۲ مرد موتور سوار درحالی‌که به کمین وی نشسته بودند، به تعقیبش پرداختند و پشت سر او وارد ساختمان شدند و پس از آنکه او را به قتل رساندند، سراسیمه از ساختمان خارج و سوار موتور شدند و فرار کردند. در این شرایط بود که تیم جنایی به بررسی شماره پلاک موتور پرداختند و با انجام ردیابی‌های ویژه و اقدامات اطلاعاتی و پلیسی عامل اصلی جنایت را دستگیر کردند.

 

 

متهم دستگیرشده، در بازجویی‌ها به قتل اقرار کرد و درباره انگیزه‌اش گفت: چند روز قبل قصد داشتم ماشینم را پارک کنم که ناگهان مقتول با ماشینش وارد جای پارک شد. به او اعتراض کردم که چرا وارد جای پارک من شده است که او با فریاد گفت همیشه آنجا پارک می‌کند و همان لحظه اهالی محل به حمایت و طرفداری از او وارد درگیری شدند و حق را به مقتول دادند.

 

وی ادامه داد: به‌دلیل اینکه مقتول آن روز به من توهین و فحاشی کرد، از او کینه به دل گرفتم اما چون وی را نمی‌شناختم، پس از پایان درگیری به تعقیبش پرداختم و آدرس خانه‌اش را به‌دست آوردم. سپس از دوستم کمک خواستم و شب حادثه به مقابل خانه مقتول رفتم و به کمین او نشستم تا رسید. بعد به همراه دوستم و پشت سر مقتول وارد ساختمان شدیم و برای انتقام چند ضربه چاقو به وی زدیم. درحالی‌که قصد کشتن او را نداشتیم و هدفمان گوشمالی و تنبیه وی بود اما مرد جوان فوت شد.

 

 

اظهارات متهم در حالی بیان می‌شد که در بررسی‌های بیشتر فیلم دوربین‌های مداربسته معلوم شد که وی در شب حادثه پس از تعقیب مقتول، با استفاده از کلید، در ساختمان آنها را باز کرده و وارد آنجا شده است. این یعنی اظهارات او درباره اینکه مقتول را نمی‌شناخته، دروغ است. بنابراین تحقیق از او ادامه یافت تا اینکه وی اسرار جنایت را فاش کرد و گفت همسر مقتول وی را اجیر کرده بود تا مقتول را گوشمالی دهد.

 

متهم این بار گفت: من راننده تاکسی اینترنتی هستم. چند ماه قبل زنی به‌ عنوان مسافر سوار ماشینم شد و سر صحبت را باز کرد و از زندگی‌اش گفت و به این ترتیب با هم آشنا شدیم. از آن به بعد وی شماره‌ام را گرفت و هر وقت ماشین می‌خواست به من زنگ می‌زد. در این مدت به‌تدریج سفره دلش را نزد من باز کرد و از اختلافاتش با همسرش گفت. او می‌گفت که شوهرش بداخلاق است و با او بدرفتاری می‌کند و کتکش می‌زند. بعد از من خواست تا وی را گوشمالی بدهم. من که دلم به حالش سوخته بود، قبول کردم و پس از اینکه کلید در ورودی ساختمان را از او گرفتم، ساعت رفت‌وآمدهای مقتول به‌دست آوردم و شب حادثه به همراه دوستم به کمین او نشستیم تا اینکه مقتول رسید. به دوستم به دروغ گفته بودم که مقتول مزاحم همسرم شده و می‌خواهم او را ادب کنم اما این بازیِ عجیب ما به قتل منجر شد.

 

با اعترافات این مرد، همدست وی نیز دستگیر شد و به حضور در صحنه جنایت اعتراف کرد. در ادامه همسر مقتول نیز بازداشت شد و در بازجویی‌ها به اجیر کردن متهم اصلی و همدستش برای تنبیه شوهرش اقرار کرد و انگیزه‌اش را اختلاف با همسرش و بدرفتاری‌های او دانست.

 

بر اساس این گزارش، متهمان این پرونده به دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شدند و تحقیقات از آنها از سوی مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارند.