جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: دوشنبه، 31 مرداد 1401     
کرونا و ناگفته‌های پزشکی که تا یک قدمی مرگ رفت

 

زندگی ما بعد از کرونا دیگر هیچ وقت مانند قبل نخواهد شد، خاطره آدم‌هایی که رفتند تا ابد در ذهن و جان‌مان می‌ماند، اما تفاوت دیگر زندگی ما بعد از کرونا این است که دل‌مان خوش است به داشتن آدم‌هایی که حاضرند برای پایان رنج هم‌نوع، از جان‌ خود گذر کنند.

قول و قراری مقدس در نفس‌های آخر زندگی، نجات‌بخش شد؛ بعد از احیا همه چیز فرق کرد و قرار بر این شد نذر ایستادگی تا پای جان و تا لحظه‌های آخر پاندمی قرن برقرار باشد...

به گزارش ایسنا، یک قرن بعد از پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی که در بحبوحه جنگ جهانی اول رخ داد، ویروس دیگری از چین پا به عرصه وجود گذاشت و تمام پیشرفت‌های علمی و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... بشر را تهدید کرد. در کمین انسان‌ در جان‌ها رخنه کرد و ارمغان تاریک مرگ و سیاهی را برای جهان به همراه آورد؛ چه بسیار انسان‌هایی که با علامت مثبت کرونا از زمین پر کشیدند، چه آرزوها و امیدهایی که زیر خاک رفته و چه خانواده‌هایی دل‌خون شدند از حجم از دست دادن‌ها و دیدارهایی که به قیامت ماند...

 

در همین هول و هراس‌ها بود که سپیدپوشان دیارمان، عزم جزم کردند به نجات مردمان‌شان و ساز حماسه‌سازی را کوک کردند؛ حماسه‌ای به وسعت دل‌هایشان و با نذر جان‌هایشان. پزشکان و پرستارانی که از همان ابتدای ورود بیماری به کشور با دست خالی در مقابلش ایستادند تا نگذارند مردم بیشتری پر پر شوند. خودشان بارها و بارها بیمار شدند، تا پای مرگ رفتند، از دیدار پدر، مادر، همسر و فرزند و ... محروم ماندند و حتی برخی‌شان در این غربت جان دادند، اما باز هم برای حفظ جان مردم ایستادند. سرم در دست، تب‌دار و با نفسی تنگ، باز هم بر بالین بیمار حاضر شدند تا نفس بیماران به شماره نیفتد.

 

همین است که حالا اگر کمی چشم بگردانیم و جامعه پزشکی و پرستاری بنگریم، می‌بینیم پُر است از قهرمان؛ قهرمانانی که شدند تبلور جان بخشیدن. حالا چه در بیمارستان و چه در میدان تصمیم‌گیری و اقدام در صحنه پاندمی. یکی از این پزشکان دکتر حمید سوری است؛ کسی که مسئولانه در یورش‌های مختلف ویروس همواره تلاش کرد به صورت علمی، مستند و البته در میدان عمل پاسخگو باشد و زکات علمش را بپردازد.

 

از همان ابتدا و با طغیان کرونای ووهان در صحنه بود تا آن زمان که به عنوان مسئول تیم واکنش سریع (در دولت قبل)، با هر طغیان ویروس و با اعلام جنگ هر واریانتی، از استانی به استان دیگر رفت تا شرایط را مدیریت کرده و از انتشار گسترده ویروس با کمک همکارانش پیشگیری کند؛ از طغیان بتا در شادگان تا یورش ناجوانمردانه دلتا در هرمزگان و سیستان و بلوچستان و البته حضور گاما در عسلویه که البته با حضور تیم واکنش سریع، موقتی بود.

 

دکتر سوری، در همین رفت و آمدها هم بود که بارها و بارها به کووید ۱۹ مبتلا شد و حتی یکبار تا پای مرگ رفت؛ چشم‌هایش را با نذری در دل بست، نذر اینکه اگر ماندنی شد تا پایان کرونا بی‌هیچ چشمداشتی و بدون یک ریال پول برای مردم و در جهت مهار پاندمی کار کند؛ نذری مقدس که نجاتش داد و موهبت زندگی دوباره به او بخشید؛ طوری که بعد از بلند شدن از بستر بیماری، در قالب تیم واکنش سریع از شهری به شهر دیگر رفت تا با کمک همکارانش غائله کرونا را بخواباند و حتی بیماری شدید همسرش به کرونا که تنها در خانه بود، نتوانست او را بازگرداند.

 

زندگی ما بعد از کرونا دیگر هیچ وقت مانند قبل نخواهد شد، خاطره آدم‌هایی که رفتند تا ابد در ذهن و جان‌مان می‌ماند، اما تفاوت دیگر زندگی ما بعد از کرونا این است که دل‌مان خوش است به داشتن آدم‌هایی که حاضرند برای پایان رنج هم‌نوع، از جان‌ خود گذر کنند.

 

حالا با گذشت بیش از ۳۰ ماه از جولان کرونا در جهان، به مناسبت روز پزشک با دکتر حمید سوری به گفت‌وگو نشستیم تا پرونده پاندمی قرن را بازخوانی کنیم که در ادامه می‌آید:

 

یک قرن بعد از آنفلوآنزای اسپانیایی

 

دکتر حمید سوری در گفت‌وگویی تفصیلی با ایسنا، می‌گوید: داستان کووید ۱۹ یا همان کرونا داستان بسیار عجیب، پیچیده و در عین حال آموزنده‌ای برای جامعه بشری و به ویژه حوزه علوم پزشکی است. شاید بعد از حدود ۱۰۰ سال از آنفلوآنزای اسپانیایی، کووید ۱۹ اولین تجربه بشر از پاندمی با این شدت و گستردگی بود که اتفاق افتاد. همان ۱۰۰ سال قبل هم که پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی رخ داد، دانش و تجربه بشر به حدی نبود که بتواند تجربه موفقی را برای آیندگان به جای بگذارد و نه ماهیت پاندمی که در سال ۱۹۱۸ در زمان جنگ جهانی اول رخ داد، خیلی شرایط مشابهی با کرونا داشت.

 

غافلگیری کرونا

 

وی می‌افزاید: کووید ۱۹ ویروسی نوپدید بود؛ به این معنا که بشر تجربه قبلی درباره آن نداشت. آنچه که می‌توانست به بشر کمک کند، تجارب مشابهی بود که از عوامل بیماری‌زای مشابه به دست می‌آمد. اولین بار متوجه شدند که ویروسی از خانواده کرونا عامل کووید ۱۹ است که شبیه آن به صورت خفیف‌تر و با ابعاد بسیار کوچک‌تر دو ویروس سارس و مرس بود. منشاء مرس در منطقه خاورمیانه بود و مخزن آن شتر بود.

 

سارس هم که در آسیای جنوب شرقی و چین و ... بود. این دو ویروس سرعت انتقال و مرگ‌ومیر بسیار کمتری نسبت به کووید ۱۹ داشتند. با بروز کووید ۱۹ عملا جامعه بشری با فضایی مواجه شد که حالت غافل‌گیرکننده داشت.

 

سخاوتمندی بشر بعد از کرونا

 

سوری با بیان اینکه در پاندمی کویید ۱۹ اتفاقات خوب و بد متعددی رخ داد، می‌گوید: یکی از اتفاقات مثبتی که طی این پاندمی رخ داد، این بود که جامعه بشری و به ویژه جامعه علمی در سراسر دنیا، باهم همراه شدند و سخاوتمندانه یکدیگر را در جریان دانش و تجاربی که به دست می‌آوردند، قرار دادند. به طوری که بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی علمی امکان دسترسی همه محققین و مردم را به متن‌های منتشر شده، ایجاد کردند. در حالی که پیش از آن برای استفاده از هر مقاله باید هزینه می‌پرداختید.

 

این سخاوتمندی برای تبادل تجارب بشر بسیار کمک کرد که حتی تغییراتش به صورت روزمره بود و شاید بعضا ضد و نقیض هم بود که تلاش می‌شد اصلاح شود.

 

وقتی خیابان‌ها پر بود از ماشین‌های ضدعفونی‌کننده

 

وی ادامه می‌دهد: یادمان نمی‌رود که روزهایی بود که در خیابان‌ها پر بود از ماشین‌های ضدعفونی‌کننده که با الکل و مواد ضدعفونی‌کننده خیابان‌ها و معابر را ضدعفونی می‌کردند، اما بعد تجربه نشان داد که این اقدامات موثر نیست یا حداقل مداخلاتی که به این صورت انجام می‌شود، عوارض جانبی یا خطراتش بیش از سودی است که ایجاد می‌کند.

 

بنابراین بشر با یک فضای جدیدی مواجه شد که نیازمند افزایش دانش بود تا راه‌های موثر برای کنترل و کاهش بار ناشی از پاندمی را پیدا کند و اطلاعاتش را مبادله کند. هرچند که کووید ۱۹ تا حد زیادی به رفتار مرتبط است و از آنجایی که رفتار جوامع بشری متفاوت است، الگوی اپیدمیولوژیک بیماری نیز متغیر است. بنابراین قطعا باید این تجارب بین‌المللی با مطالعاتی که در کشورهای مختلف انجام می‌شد، بومی‌سازی می‌شد. این بومی‌سازی کمک می‌کرد که مداخلات مناسب‌تر و اثربخش‌تری را داشته باشیم.

 

اعلام "عالم‌گیری" کووید ۱۹

چرایی موفقیت برخی کشورها در مدیریت پاندمی قرن

 

سوری می‌گوید: چند هفته بعد از شیوع کووید ۱۹، سازمان جهانی بهداشت اعلام پاندمی کرد؛ پاندمی زمانی اعلام می‌شود که حداقل در بیش از دو کشور در دو منطقه متفاوت سازمان جهانی بهداشت اپیدمی رخ دهد. پاندمی رخ داد و مساله عالم‌گیر شد. به دنبال آن یکسری مقررات و قوانین بین‌المللی ایجاد شد از جمله اینکه محدودیت‌هایی در ورود به کشورها ایجاد شد یا تعاملات بین‌المللی تابع شرایط پاندمی تغییراتی کرد.

 

تجربیات اولیه نشان می‌داد که برخی کشورها موفق عمل کردند و برخی کشورها خیلی موفق عمل نکردند. به عنوان مثال کره جنوبی را اگر با کشور خودمان مقایسه کنیم، باید توجه کرد که کره جنوبی یکی از کشورهایی بود که خوب در برابر پاندمی عمل کرد. فاصله کره جنوبی تا چین حدود ۱۰۰۰ کیلومتر است، جمعیتی ۵۰ میلیونی دارد و سالانه حدود ۶ میلیون چینی به عنوان گردشگر به کره جنوبی سفر می‌کنند.

 

در مقایسه با کشور ما، باید توجه کرد که فاصله ایران تا چین حدود ۱۰ هزار کیلومتر است، تعداد گردشگرانی که وارد کشور می‌شوند، شاید ۵ تا ۶ هزارتا باشد و جمعیتی ۸۰ میلیونی داریم. باوجود اینکه به نظر می‌آید که کره جنوبی برای طغیان و گسترش بیماری باید خیلی واجد شرایط‌تر باشد، اما شاهدیم که اعداد و ارقامش حتی با گذشت یکسال از پاندمی با کشور ما قابل مقایسه نبود؛ به طوری که در یکسال ابتدایی مجموع تعداد مرگ‌هایش هنوز به ۳۰۰ نفر نمی‌رسید. در حالی که ما ۱۵ تا ۱۶ هزار مرگ داشتیم.

 

وی درباره علل موفقیت کشورهایی مانند کره جنوبی در برابر پاندمی، ادامه می‌دهد: یکی از دلایل این است که کشوری مانند کره جنوبی از اپیدمی‌های کوچکی مانند سارس که در سال ۲۰۰۹ رخ داد، به خوبی درس گرفته بود و کاملا آماده بود. آمادگی هم فقط آمادگی ذهنی نیست.

 

کره جنوبی برای مقابله با بحران‌های زیستی از جمله اپیدمی‌هایی مانند کووید ۱۹، ساختار تعریف کرده و نیرو آموزش داده بود و می‌دانست که اگر پاندمی رخ دهد، چه خواهد شد. در حالی که در کشور ما متاسفانه این آمادگی وجود نداشت. تا روزها و هفته‌ها دنبال این بودیم که اپیدمی و کووید هست یا نیست.