جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: يکشنبه، 9 مرداد 1401     
بردی در کار نیست

 

توضیح‌ جدید مهدی تاج در مورد ماجرای ویلموتس چندان قانع‌کننده به‌ نظر نمی‌رسد.

روزنامه همشهری نوشت: «اگر کاهش میزان جریمه در پرونده مارک ویلموتس از ۱۰‌ میلیون یورو به سه ‌میلیون را یک «پیروزی» می‌دانیم، باید در معنا و مفهوم پیروزی برای همیشه تجدید نظر کنیم. برد واقعی در این پرونده وقتی اتفاق می‌افتاد که ایران اصلا به ویلموتس بدهکار نمی‌شد اما فدراسیون فوتبال همین حالا باید سه میلیون یورو (جدا از ۱.۷‌ میلیون یوروی پرداخت شده) به مردی پرداخت کند که تیم ملی را در یک قدمی حذف از جام جهانی قرار داده بود؛ مردی که حتی قبل از مسابقه حساس و تعیین‌کننده با عراق، قراردادش را فسخ کرده بود اما با اصرار عجیب و پنهانی فدراسیون وقت، روی نیمکت تیم ملی نشست و تنها با چند جلسه تمرین، ایران را به مسلخ کشاند. ماجرای ویلموتس، دومینویی از اشتباه‌های بزرگ بود که پشت سر هم رقم خوردند تا فوتبال ایران را به بن‌بست بکشانند. تیم ملی از آن کابوس بزرگ عبور کرد و به جام جهانی هم رسید اما بن‌بست مالی فدراسیون، هنوز هم به پایان نرسیده است.

 

در ادبیات رئیس سابق فدراسیون فوتبال، هنوز هم نشانه‌ای از عذرخواهی به‌ خاطر امضای آن قرارداد دیده نمی‌شود. مهدی تاج به‌ گفته خودش، «حیا» به خرج داده که سه سال در مورد قرارداد ویلموتس «سکوت» کرده و موضعی در مقابل انتقادها نداشته است. دلیل این سکوت هم از نگاه این مدیر، کشیده‌شدن رأی نهایی به دادگاه عالی ورزش بوده است. حالا که رأی نهایی هم صادر شده، دیگر سکوت معنایی ندارد و همه در انتظار شنیدن جزئیات بیشتری از این پرونده هستند. به‌ گفته مهدی تاج، فدراسیون فوتبال بعد از کی‌روش و قبل از ویلموتس با چند مربی دیگر نیز مذاکره داشته است. جالب اینکه لوپتگی گزینه اول فدراسیون بوده و مذاکره‌های زیادی بین او و فدراسیون صورت گرفته اما به محض مطرح‌شدن رقم قرارداد، فدراسیون قید جذب این گزینه را زده است. طبیعتا فدراسیون خیلی زودتر می‌توانست بر سر مبلغ قرارداد با لوپتگی مذاکره کند و اصلا لازم نبود زمان بر سر جزئیات دیگر از دست برود. فدراسیون به لحاظ زمانی نیز با هروه رنار به توافق نرسید و این مربی در نهایت راهی عربستان شد. مذاکره بی‌سرانجام با مربیان مختلف هرگز نمی‌تواند توجیهی برای یک انتخاب بد از سوی فدراسیون باشد. این فدراسیون حتی می‌توانست با زیدان و کونته هم مذاکره کند و پاسخ منفی بشنود. شنیدن پاسخ منفی از مربیان مختلف، هنر خاصی نیست که حالا مهدی تاج اینچنین با آب و تاب در مورد آن صحبت می‌کند.

 

مسئله مهم بعدی، رقم قرارداد مارک ویلموتس است. این رقم اساسا با کدام کار کارشناسی تامین شد؟ کدام متخصص و خبره فوتبال در فدراسیون در این مورد تصمیم گرفت؟ رقمی که فدراسیون به مربی بلژیکی پرداخت کرد، چند برابر آخرین دستمزد کاری او بود. با توجه به پرداخت‌های قبلی و جریمه سنگین فعلی، فدراسیون فوتبال در مجموع زیر بار پرداخت ۵میلیون و ۴۰۰هزار یورو به ویلموتس رفته است. این در حالی است که مربی بلژیکی تنها ۳۲روز مفید را در فوتبال ایران سپری کرد. در حقیقت فدراسیون فوتبال نزدیک به ۱۸۶میلیارد تومان را در این پرونده باخته است. با این حساب او به ازای هر روز حضور در فوتبال ایران ۵.۸ میلیارد تومان، برای هر ساعت ۲۴۱ میلیون تومان و برای هر دقیقه چهار میلیون تومان دستمزد گرفته است. در حقیقت حتی نفس‌کشیدن ویلموتس در فوتبال ایران هم او را صاحب درآمدی بی‌سابقه و خارق‌العاده کرده است. آنهایی که این مربی را برای فوتبال ایران انتخاب کردند، آنهایی که نتوانستند حقوق او را به‌موقع پرداخت کنند و شرایط را برای فسخ قرارداد یک‌طرفه در اختیار این مربی قرار دادند و در نهایت آنهایی که این پرونده بزرگ را به فوتبال ایران تحمیل کردند، باید پاسخ‌های به‌مراتب منطقی‌تری برای اهالی فوتبال ایران داشته باشند.

 

اینکه فدراسیون فوتبال تا پایان تحریم‌ها ناچار به پرداخت این رقم نیست یا اینکه این پول از حساب ایران در فیفا تامین می‌شود، هیچ‌کدام توجیه مناسبی نیستند. حقیقت آن است که این رقم باید صرف توسعه فوتبال ایران در همه سطوح و تجهیز همه‌جانبه تیم ملی می‌شد اما به سادگی هر چه تمام‌تر به باد رفت. این جریمه سنگین، حتی ساختمان فدراسیون فوتبال را نیز در اختیار نهادهای دیگر قرار داد. برای یک لحظه تصور کنید فدراسیونی که آه در بساط ندارد به سراغ یک مربی خارجی می‌رود، پیشنهاد قابل توجهی به او می‌دهد، برای تأمین هزینه‌های او قرض دلاری می‌گیرد، به یک قدمی حذف از مرحله اول مقدماتی جام جهانی می‌رسد و حتی دیگر قادر به حفظ ساختمانش هم نیست، به جای عذرخواهی یا توضیح منطقی سهم تازه‌ای از فوتبال ایران می‌خواهد.

 

این تصمیم و همه ماجراهای بعدی‌اش، خدشه‌ای بزرگ برای فوتبال ایران بود و یک شکست بین‌المللی دیگر را برای این فوتبال رقم زد. تصمیمی که فوتبال ایران را روی یک گسل بزرگ قرار داد و زلزله بزرگ دیگری را برای این فوتبال به‌ وجود آورد. هنوز هم سؤال‌های بی‌جواب زیادی در مورد این پرونده وجود دارد. قراردادهایی که بدون حضور افراد صاحب‌نظر و در غیاب کارشناسان حقوقی بسته شد تا یک ضرر بزرگ را به فوتبال ایران تحمیل کند. افرادی که در امضای این قرارداد دخیل بودند نه‌تنها این جریمه بزرگ را از جیب خودشان پرداخت نکردند بلکه حتی آماده می‌شوند تا دوباره به فدراسیون برگردند.»