پس از این حادثه همسایه‌ها بلافاصله خود را به واحد موردنظر رساندند و چندین‌بار زن صاحبخانه را صدا کردند، اما از آنجایی که هیچ پاسخی از داخل خانه به گوش نرسید، وارد آپارتمان شده و با جسد زن ۳۴ساله مواجه شدند.

 

 

با کشف جسد، موضوع به بازپرس محمدرضا صاحب‌جمعی اعلام و تیم جنایی راهی محل شدند. با ورود به خانه، مأموران با جسد زن جوان به‌نام مهناز درحالی که لباس‌های بیرون به تن داشت، مواجه شدند. در بررسی‌های اولیه متخصصان پزشکی قانونی، علت اولیه مرگ، شلیک گلوله به سر اعلام شد.

 

کارآگاهان در تحقیقات میدانی دریافتند شوهر مقتول کاشیکار بوده و به موادمخدر اعتیاد داشته است، زوج جوان نیز به خاطر اعتیاد و مشکلات خانوادگی با هم اختلاف داشته‌اند. روز حادثه نیز بار دیگر بین آنها دعوا و درگیری رخ داده و مهناز با شلیک گلوله از سلاح کلت کمری به دست همسرش کشته شده است.

 

بازداشت در هتل

 

درحالی‌که تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت، چند روز بعد از جنایت، مأموران پلیس تبریز هنگام گشت در خیابان به خودروی پرایدی که مقابل یکی از هتل‌ها پارک شده بود، مشکوک شدند.

 

با استعلام شماره پلاک خودرو، مشخص شد خودروی پراید سابقه سرقت از تهران دارد و صاحب خودرو در شکایت خود گفته بود مدتی قبل، مرد جوانی را به‌عنوان مسافر سوار کرده اما وی با تهدید اسلحه خودروی پراید را به سرقت برده بود. با توجه به سرقتی بودن خودرو، مأموران گشت کلانتری در تحقیقات میدانی دریافتند راننده خودروی پراید، یکی از مسافران هتل است.

 

 

مأموران پس از هماهنگی با مدیر هتل، موفق به دستگیری راننده پراید شدند. مرد جوان در تحقیقات اولیه گفت: به خاطر مصرف مواد مخدر دچار توهم شده بودم و روز حادثه ناخواسته خودروی پراید را سرقت کردم. بعد از آن هم از تهران، راهی تبریز شدم.

 

با توجه به آنکه سرقت در تهران رقم خورده بود، پرونده با قرار عدم صلاحیت به تهران ارجاع شد، اما زمانی که متهم برای تحقیقات درباره سرقت به اداره آگاهی منتقل شده بود در استعلام هویت و سوابق متهم مشخص شد که این مرد به اتهام قتل همسرش نیز تحت‌تعقیب بوده است.

 

با برملا شدن این موضوع، تحقیقات از متهم ادامه یافت و وقتی با مدارک و شواهد پلیس روبه‌رو شد، به قتل اعتراف کرد. پس از اعترافات متهم، ضمن هماهنگی با پلیس تبریز، مأموران بار دیگر راهی هتل شده و اسلحه‌ای که با آن جنایت رخ داده بود در کشوی کمد اتاقش کشف کردند. به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم دراختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

 

 

به او و رفتارهایش مشکوک بودم. نمی‌دانم به خاطر توهم مصرف شیشه بود یا رفتارهای من باعث شده بود همسرم از من سیر شود. شاید هم من این‌طور فکر می‌کردم. هر چه بود از سه سال قبل به همسرم شک پیدا کرده بودم، همین مسأله هم باعث شد تا دست به اسلحه شوم.

 

۲ هفته قبل اسلحه را ۱۰میلیون تومان از یکی از محله‌های جنوبی تهران خریداری کردم و ۴روز قبل از قتل هم خودرو را سرقت کردم.

 

 

من تصمیم خودم را گرفته بودم و می‌خواستم با همسرم صحبت کنم تا تکلیفم روشن شود. می‌دانستم که اگر او نتواند مرا متقاعد کند، دست به اسلحه می‌شوم و بعد از آن نیاز به خودرویی دارم که بتوانم فرار کنم. به همین دلیل تحت‌عنوان مسافر سوار خودروی پرایدی شدم و با تهدید، خودرو را سرقت کردم و با خود به خانه بردم.

 

 

یک پسر ۱۷ساله و ۲دختر دارم، روز حادثه بچه‌ها به مدرسه رفته بودند و پسر ۱۷ساله‌ام هم بیرون بود. با همسرم شروع به صحبت کردم. از او در مورد شک و تردیدهایم پرسیدم اما او پاسخ درستی به من نداد و من که قانع نشده بودم، دو گلوله به سمت او شلیک کردم. نمی‌دانستم همسرم زنده است یا مرده، فقط می‌دانستم باید آنجا را ترک کنم. سوار بر خودروی سرقتی شده و در خیابان‌ها شروع به پرسه زدن کردم. به یکی از اقوام هم زنگ زدم و از او خواستم که به‌دنبال دخترم برود و او را به خانه خودشان ببرد.

 

 

چند روزی در تهران بودم و بعد راهی تبریز شدم. با خودم گفتم آنجا کسی مرا نمی‌شناسد و از طرفی هم پلیس نمی‌تواند مرا پیدا کند. بعد به یک هتل رفتم و خودروی سرقتی را هم مقابل پارکینگ هتل پارک کردم. البته طوری پارک کردم که ماشین بتواند از آن خارج شود. روز دوم بود که از پذیرش هتل زنگ زدند و گفتند که ماشین را جای بدی پارک کرده‌ای بیا و آن را جابه‌جا کن. من که از همه جا بی‌خبر بودم به پایین رفتم اما دستگیر شدم. البته به آنها گفتم که به خاطر توهم ناشی از مصرف شیشه دست به سرقت زده‌ام و از قتل همسرم حرفی نزدم، ولی وقتی به تهران آمدم، ماجرا لو رفت.

 

۱۵سال قبل به اتهام سرقت خودرو بازداشت شده و یک سال به زندان افتادم، ۱۴سالی هم می‌شود که شیشه مصرف می‌کنم.