جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: دوشنبه، 16 اسفند 1400     
کفش مجسمه داخل پارک را کی سرقت کرد؟

 روزنامه آفتاب یزد نوشت: چند روز پیش کفشهای مجسمه مرد خسته در پارک یوسف آباد به سرقت رفت. مجسمه‌ای که برای همسایه‌ها و یا عابران از این پارک در بخشی از تهران به یکی از خاطرات تبدیل شده است. مردی که خسته درگوشه‌ای نشسته و پایش را به روال مردان آن روزگار از کفش درآورده و به سبک و سلیقه اکثر مردان خسته آن روز نشسته است.

شوربختانه سارق یا سارقین هنر ستیز با سختی تمام یک لنگه کفش این مجسمه را از زمین کنده و برده اند.
 
مگر این لنگه کفش چقدر ارزش داشت که چنین اثر ارزشمند هنری ناقص و تخریب گردد؟ البته این اولین بار نیست که یک اثر هنری مورد دستبرد قرار میگیرد. متاسفانه کمرنگ بودن فعالیتهای نهادهای فرهنگی در زمینه‌های آموزش و روشنگری در ارتباط با مراقبت شهروندان از المانهای زیباسازی شهری یکی از اصلی‌ترین علل وقوع اینگونه اقدامات است.
 
کفش مجسمه داخل پارک را کی سرقت کرد؟
 
قرار نیست که برای مراقبت از هریک از آثار هنری در نقاط مختلف شهر یک مامور گماشته شود؛ چرا که نه چنین حرکتی منطقی است ونه مقدور. در تمام دنیا شهروندان عادی مراقبت و نگهداری از اینگونه آثار را انجام میدهند. تنها تعمیر یا رنگ‌آمیزی اینگونه آثار به علت نیاز به تخصص هنری باید توسط سازمانهای مرتبط صورت پذیرد. در کشور ما با توجه به حضور و فعالیت ده‌ها تشکل مردم نهاد یا سمنهای غیردولتی (N. g. o) توجه بسیار ناچیزی به اینگونه موارد میگردد.
 
برای مثال مجسمه میدان حر که نماد مبارزه با زشتی‌ها و پلشتی‌ها می‌باشد و یک پهلوان را در حال کشتن یک اژدها نشان میدهند چند سال است که در هوای آلوده و دود زده بسیار کثیف شده است در حالی که نظافت و رنگ کاری آن چندان دشوار نیست. قطعا رنگ‌کاری این مجسمه و نمادهای دیگر مشابه آن جلوه و زیبایی به شهر میدهد.
 
به نظر میرسد که اینگونه فعالیت‌ها در حوزه وظایف شهرداری‌ها میباشد که با بسیج تشکلهای مردمی و فراخوان آن‌ها میتوان اینگونه کارها را به آسانی انجام داد. البته هر مطلب و هر حرکت در جای خود باید صورت گیرد؛ زیبایی بصری مثل رنگ‌آمیزی کرکره‌های مغازه‌ها و نمای ساختمانها تاثیر بسیار زیادی در شادی و نشاط اجتماعی دارد که باید مورد توجه و عمل شهرداری و سازمانهای تابعه و تشکلهای مردمی قرار گیرند.
 
اگر سارقان درخواست پول برابر قیمت لنگه کفش مجسمه و حتی بیشتر از آن را می‌نمودند قطعا با همیاری همکاران و حتی بعضی از همسایگان این در خواست اجرایی میشد ودیگر نیازی به پابرهنه گذاشتن آن آقا نبود.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: