جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 21 بهمن 1400     
مجازات زندان برای مرد متهم به برادرکشی

 شرق: مردی که متهم است برادرش را در یک کشمکش به آتش کشیده و باعث مرگ او شده است، به تحمل شش سال حبس محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما، متهم یک سال قبل در جریان مرگ برادرش بازداشت شد. هرچند او منکر قتل شد، اما اصرار همسر برادرش باعث شد همچنان در بازداشت بماند.
 
همسر مقتول به مأموران گفت: شوهرم در لحظات آخر زندگی‌اش به من گفت برادرش او را به آتش کشیده است. من از او شکایت دارم و اعلام گذشت نمی‌کنم؛ چون شوهرم دروغ نگفته است و من می‌دانم با توجه به اختلافی که شوهر و برادرشوهرم داشتند، این اتفاق قطعا از سوی برادرشوهرم رخ داده است.
 
با بازداشت مرد جوان، او درباره آتش‌گرفتن و مرگ برادرش گفت: پدرم یک مغازه بزرگ در یکی از مناطق شمالی تهران داشت. برادرم برای مدت طولانی در آن مغازه کار می‌کرد و پولی به پدرم نمی‌داد. بعد از مدتی پدرم مغازه را از او گرفت و من مغازه را از پدرم اجاره کردم. در ماه 18 میلیون تومان اجاره می‌دادم و 500 میلیون تومان هم پول پیش داده بودم. من آن مغازه را میوه‌فروشی کرده بودم. مغازه را به‌طور کامل چیده بودم و داشتم کار می‌کردم. صبح روز حادثه به بازار رفتم و با وانت جنس آوردم، وقتی رسیدم دیدم در مغازه باز است و برادرم آنجاست و دارد کاسبی می‌کند.
 
پرسیدم تو اینجا چه کار می‌کنی؟ گفت این مغازه حق من هم هست. گفتم من این مغازه را اجاره کردم و بابتش ماهی 18 میلیون تومان اجاره می‌دهم، چطور به خودت حق می‌دهی به اینجا بیایی. او گفت این مغازه حق من است و تو باید از اینجا بروی. سر این موضوع با هم بحث کردیم. من گفتم پدرمان مانند یک غریبه با من قرارداد بسته است و به‌عنوان پسرش این مغازه را به من نداده که تو حالا از من سهم می‌خواهی، ولی برادرم زیر بار نرفت. وقتی با هم جر‌و‌بحث کردیم، گفتم من اجازه نمی‌دهم تا زمانی‌ که این مغازه در اختیار من است تو دخالت کنی، مگر اینکه از روی جنازه من رد شوی. او هم گفت از روی جنازه تو رد می‌شوم. بعد هم پیت بنزین را که همراهش آورده بود، داخل مغازه خالی کرد. من سعی کردم از دستش بگیرم. در کشمکشی که با هم داشتیم بنزین روی خودش ریخت و آتش گرفت. من برادرم را آتش نزدم.
 
بعد از تکمیل تحقیقات و با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر مقتول اعلام کردند شکایتی ندارند و به‌طور کامل و بدون قید‌و‌شرط گذشت می‌کنند، اما همسر مقتول خواستار مجازات متهم شد. او گفت: شوهرم به من گفت متهم او را آتش زده است. شوهرم گفت برادرش برای اینکه از مجازات فرار کند، دوربین مداربسته مغازه را هم تخریب کرد. شاهدانی هم دیدند که برادرشوهرم چطور شوهرم را آتش زده است. من درخواست مجازات او را دارم.
 
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من برادرم را نکشتم. بنزین روی او ریخته شد و برادرم آتش گرفت. من قبول دارم با هم اختلاف داشتیم، اما من برادرم را نکشتم. او بنزین را همه جای مغازه پاشید و حتی روی من هم پاشیده شد. در کشمکشی که با هم داشتیم، خودش هم بنزینی شد و آتش گرفت. او مغازه را آتش زده بود. شدت آتش‌سوزی به حدی بود که نشد آن را مهار کنیم و متأسفانه برادرم سوخت.
 
وی در پاسخ به این سؤال که چرا کرکره مغازه نیمه‌باز بود و چرا دوربین تخریب شده است، گفت: کرکره مغازه نیمه‌باز بود چون من وقتی رسیدم و دیدم برادرم در مغازه است، برای اینکه مردم شاهد دعوای ما نباشند، کرکره را تا نصفه پایین کشیدم، اما قصدم این نبود که بخواهم چیزی را مخفی کنم. بعد هم وقتی آتش‌سوزی شروع شد آن‌قدر شدت گرفت که احتمالا به همین دلیل دوربین مغازه از کار افتاده و سوخته است. من هیچ کاری نکردم و خودم هم درگیر این بودم که برادرم را نجات دهم.
 
در پایان جلسه دادگاه، با توجه به اینکه اولیای دم اعلام گذشت کرده بودند، قضات وارد شور شدند و متهم را به شش سال حبس محکوم کردند. این حکم از سوی نماینده دادستان و همسر مقتول مورد اعتراض قرار گرفت. پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور ارسال شد و مورد رسیدگی قرار گرفت. حکم صادرشده از سوی دیوان عالی کشور نقض و ایراداتی به پرونده وارد دانسته شد. با برطرف‌شدن ایرادات، متهم یک بار دیگر برای محاکمه به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
 
در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده، بعد از اینکه متهم به دادگاه برده شد، پای میز محاکمه قرار گرفت. وی یک بار دیگر قتل عمدی را رد کرد و مدعی شد به صورت غیرعمد باعث مرگ برادرش شده است و گفت: از اتفاقی که افتاده است به‌شدت ناراحتم. درست است ما با هم اختلافاتی داشتیم، اما من برادرم را دوست داشتم و هیچ‌وقت راضی به مرگ او نبودم. برادرم پرخاشگر بود و تندخویی‌اش باعث درگیری زیاد برای او می‌شد، اما من باید عاقلانه رفتار می‌کردم و وقتی دیدم او عصبانی شده و بنزین می‌ریزد باید از مغازه خارج می‌شدم و چند ساعت بعد برمی‌گشتم یا از پدرم می‌خواستم که موضوع را حل کند.
 
با پایان گفته‌های متهم و وکیل‌مدافع او، هیئت قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند و متهم را باز هم به شش سال حبس محکوم کردند که این‌ بار حکم مورد تأیید قرار گرفت.
 



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: