جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: شنبه، 19 تير 1400     
احیای برجام در انتظار ازسرگیری مذاکرات وین

همشهری: 7سال پیش قاتل محکوم به قصاص در راه انتقال به دادگاه در یکی از شهرهای غربی کشور موفق به فرار شد و پس از آن به تهران گریخت و زندگی مخفیانه‌ای در پیش گرفت، اما یک اتفاق رازش را فاش کرد و باعث دستگیری او شد.
 
چند روز قبل مرد جوانی به یکی از کلانتری‌های تهران رفت و گفت که یک قاتل فراری را شناسایی کرده است.
 
او توضیح داد: من اهل غرب کشور هستم و چند روز قبل برای انجام کاری به تهران آمدم. در حال گذر از یکی از خیابان‌های جنوب تهران بودم که ناگهان یکی از همشهریانم به نام ناصر را دیدم. ناصر سال‌ها بود که به اتهام قتل عمد فراری و تحت تعقیب پلیس شهرمان بود. او 7سال پیش زمانی که از زندان به دادگاه انتقال یافته بود تا کارهای قانونی پرونده‌اش انجام شود با همکاری نوچه هایش از دست مأموران فرار کرد و دیگر کسی وی را ندید.
 
دیدن اتفاقی قاتلی که ۷ سال فراری بود
 
ناصر فردی بود که همه از او حساب می‌بردند و برای همه قدرت نمایی می‌کرد و در این سال‌ها هیچ‌کس از مخفیگاهش اطلاعی نداشت و نمی‌دانست که کجا پنهان شده است. برخی در شهر می‌گفتند که احتمالا او از ایران خارج شده و برخی هم می‌گفتند که با تغییر چهره و هویت جعلی در یکی از شهرها زندگی می‌کند. تا اینکه او را به‌صورت اتفاقی دیدم و با توجه به اختلافات شدیدی که بین خانواده من و ناصر در شهرمان پیش آمده بود، تعقیبش کردم و حتی آدرس خانه‌اش را به‌دست آوردم.
 
بازداشت قاتل فراری
 
مأموران پلیس پایتخت با شنیدن اظهارات این فرد، به استعلام از دادگاه شهر آنها پرداختند و معلوم شد که مرد جوان حقیقت را گفته است. بررسی‌ها نشان می‌داد که ناصر سال‌ها پیش به اتهام قتل عمد دستگیر و به قصاص محکوم شده بود، اما سال93 موفق شده بود در راه انتقال به دادگاه فرار کند. با این اطلاعات، مأموران پلیس پایتخت به همراه مأموران پلیس شهر غربی که راهی تهران شده بودند، به آدرسی رفتند که مرد جوان از مخفیگاه ناصر داده بود و موفق شدند او را در جنوب تهران دستگیر کنند.
 
2جنایت در پرونده قاتل فراری
 
با دستگیری این مرد مشخص شد که در پرونده او 2قتل ثبت شده است. ناصر قتل اول را سال91 مرتکب شده بود. در آن سال او با فردی در محله‌شان بر سر کری‌خوانی اختلاف پیدا کرده و روز حادثه درحالی‌که سوار بر خودروی نیسان بود، آن فرد را عمدا زیر گرفته و باعث قتل وی شده بود. اگرچه او در ابتدا به قتل اعتراف کرده بود، اما بعد منکر شد و ادعا کرد که تصادف، عمدی نبوده و یک حادثه اتفاقی بوده است. پس از آن پدر ناصر مبلغ دیه را به خانواده قربانی پرداخت کرد و متهم پس از فرار از اتهام قتل عمد و قصاص از زندان آزاد شد.
 
2سال از آن ماجرا گذشت تا اینکه سال93 یک درگیری طایفه‌ای بین خانواده ناصر و طایفه دیگری اتفاق افتاد. اختلاف این دو طایفه به زخمی شدن چند نفر و قتل مردی جوان منجر شد. عامل جنایت کسی جز ناصر نبود که در درگیری با 18ضربه چاقو، جان مقتول را گرفته بود. او خیلی زود دستگیر و پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد، اما در زندان نقشه فرار کشید و از همدستانش کمک خواست. یک روز که او درحال انتقال به دادگاه بود، همدستانش به کمک وی رفتند و با حمله به‌خودروی حمل مجرم، او را که دستبند به‌دست داشت فراری دادند.
 
7سال پس از این ماجرا، ناصر که در پایتخت دستگیر شده بود در بازجویی‌ها به ارتکاب جنایت و فرار اعتراف کرد و گفت: در جریان درگیری طایفه‌ای، به‌شدت عصبانی شدم و نتوانستم خشمم را کنترل کنم و دست به جنایت زدم.
 
پس از آن چون حکم قصاصم صادر شده بود و اولیای دم اصرار بر اجرای آن داشتند و رایزنی‌ها و مذاکرات خانواده‌ام برای گرفتن رضایت بی‌فایده بود، نقشه فرار کشیدم و به تهران گریختم، اما پس از 7سال زندگی مخفیانه دستگیر شدم. متهم پس از دستگیری در اختیار پلیس شهر غربی قرار گرفت و به زندان این شهر منتقل شد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: