جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: يکشنبه، 19 بهمن 1399     
ماموران قلابی، شمش‌های طلافروش را دزدیدند

همشهری: وقتی طلافروش تهرانی برای فروش شمش‌های طلایش با مردی در یکی از هتل‌های تهران قرار گذاشت، فکرش را نمی‌کرد که قربانی نقشه مأموران قلابی شود که هدفشان سرقت شمش‌ها بود.

چند روز پیش مرد طلافروشی که سراسیمه و وحشت‌زده بود خود را به مأموران پلیس رساند و گفت که در دام 3مأمور قلابی گرفتار شده است. وی توضیح داد: من از چند سال قبل در زمینه خرید و فروش شمش طلا فعالیت دارم.

معمولا شمش را که به‌دست خریدار می‌رسانم، در قبال آن دلار می‌گیرم تا اینکه چند روز قبل مقداری شمش به دستم رسید و به‌دنبال خریدار می‌گشتم. او ادامه داد: به دوستانم سپرده بودم که اگر مشتری پیدا شد به من اطلاع بدهد تا اینکه یکی از دوستانم با من تماس گرفت و خریداری به نام سهیل را معرفی کرد.

دوستم می‌گفت سهیل در کار خرید و فروش شمش و حاضر است با من معامله و پول شمش‌ها را به دلار پرداخت کند. به این ترتیب با خریدار تماس گرفتم و در یکی از هتل‌های تهران با او قرار گذاشتم. اتاقی در هتل رزرو کردم و حتی به قسمت پذیرش هم سپردم که اگر مهمان های من رسیدند آنها را به اتاقم راهنمایی کنند.

چند دقیقه بعد صدای در اتاق شنیدم و با تصور اینکه خریدار شمش‌هاست، در را باز کردم اما با 2مرد جوان روبه‌رو شدم که خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند. آنها کلت کمری، دستبند و گاز اشک‌آور داشتند و برگه‌ای نشانم دادند که می‌گفتند حکم قضایی برای دستگیری من است.

یکی از آنها گفت که پرونده‌ای برای من تشکیل شده و آنها می‌دانند که در کار قاچاق طلا و ارز هستم و به همین دلیل دستور جلبم صادر شده است. آنها با گفتن این جملات مرا از اتاق هتل بیرون کشیده و به بیرون بردند. در نزدیکی هتل یک خودروی سمند به همراه راننده منتظر بود که از من خواستند سوار ماشین شوم تا به اداره پلیس برویم. هرچه می‌گفتم که از قدیم در صنف طلافروشی فعالیت و حتی مجوز برای فعالیت دارم و قاچاقچی نیستم، قبول نمی‌کردند. آنها حتی به دستانم دستبند زدند و طوری نقش بازی کردند که واقعا تصور کردم پلیس هستند.

باج‌گیری

شاکی ادامه داد: مأموران قلابی نقشه سرقت شمش‌های طلای مرا داشتند. چراکه وقتی سوار ماشین شدیم، یکی از آنها گفت اگر به اداره پلیس بروی به زندان و پرداخت جریمه سنگینی به اتهام قاچاق طلا و ارز محکوم می‌شوی. دیگری هم گفت که چاره‌ای ندارند و باید مرا تحویل قانون دهند.

نفر سوم اما گفت اگر شمش‌ها را به ما بدهی، پرونده‌ات را مختومه می‌کنیم. حرف او باعث شد تا تسلیم خواسته‌اش شوم و از ترس اینکه به زندان خواهم افتاد، قبول کردم که با آنها معامله کنم. شمش‌ها را به آنها تحویل دادم و بعد رهایم کردند، اما بعد از رفتن‌شان، وقتی با دوستم تماس گرفتم و ماجرا را شرح دادم، فهمیدم که هر3 نفر مأمور قلابی بوده‌اند و همه این ماجرا، نقشه‌ای برای سرقت شمش‌های طلایم بوده است.

با این شکایت، پرونده‌ای تشکیل شد و مأموران پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت جست‌و‌جوی خود را برای یافتن مخفیگاه متهمان و بازداشت آنها آغاز کردند.

طولی نکشید که با انجام تحقیقات، بررسی دوربین‌های مداربسته هتل و ردگیری سرنخ‌هایی که از سارقان به‌جا مانده بود، یکی از آنها شناسایی و دستگیر شد. این مرد به دادسرا انتقال یافت و اگرچه در مواجهه حضوری، شاکی وی را به‌عنوان یکی از متهمانی که به او دستبند زده و از داخل هتل وی را برده بود، شناسایی کرد، اما متهم دستگیر‌شده منکر هرگونه جرمی شد و گفت به اشتباه او را دستگیر کرده‌اند. با وجود این متهم با قرار قانونی بازداشت شده و در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت. این در حالی است که جست‌و‌جو برای بازداشت متهمان فراری همچنان ادامه دارد.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: