جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: شنبه، 4 بهمن 1399     
تلاش برای رازگشایی از معمای قتل در زندان

شرق: حکم قصاص مرد جوانی که متهم است در جریان درگیری در زندان زندانی دیگری را به قتل رسانده است، نقض شد و پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه بازگشت.
 
به گزارش خبرنگار ما، متهم که تا پیش از تشکیل این پرونده به اتهام قتل عمدی فرد دیگری در زندان بود مدعی شد اولیای‌دم پرونده قتل اول رضایت داده‌اند. این پرونده یک سال قبل در زندان رجایی‌شهر تشکیل شد. مطابق گزارشی که مأموران زندان داده‌اند، یک سال قبل درگیری خونینی در زندان رجایی‌شهر اتفاق افتاد و طی آن مرد جوانی به نام پدرام زخمی شد.
 
هرچند تلاش برای نجات جان پدرام آغاز شده بود، اما راه به جایی نبرد و او جان باخت. بررسی‌های مأموران نشان داد این درگیری میان تعداد زیادی زندانی اتفاق افتاد و برخی از آنها هم تیزی داشتند. بررسی فیلم‌های موجود نشان داد درگیری اصلی بین جوانی به نام ساسان با پدرام بود و ساسان نیز جسمی تیز همراه داشت.
 
وقتی ساسان برای انجام بازجویی‌ها به اداره آگاهی برده شد، گفت: من قبول دارم به مقتول ضربه زدم، اما مطمئن نیستم ضرباتی که من زدم منجر به مرگ او شده باشد.
 
متهم گفت: من و پدرام با هم درگیری شدیدی داشتیم، هر دو ما از زندانیان قدیمی بودیم و می‌خواستم وکیل بند شویم. به همین دلیل با هم دعوا داشتیم. پدرام نوچه‌هایش را سراغ من می‌فرستاد تا دعوا درست کند و من نتوانم وکیل بند شوم. چند باری هم به جان من سوءقصد شده بود. تا اینکه روز حادثه دوباره پدرام درگیری ایجاد کرد. چند نفر از زندانیان تیزی‌های دست‌ساز داشتند، وقتی درگیری شدت گرفت تیزی‌ها را بیرون کشیدیم و با هم درگیر شدیم، اما تعداد کسانی که تیزی داشتند زیاد بودند و فقط من نبودم که تیزی داشتم.
 
با توجه به اعترافات متهم کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار مجازات متهم ردیف اول و 14 متهم دیگر که در این نزاع حضور داشتند، شد. در ادامه اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند آنها خواستار مجازات متهم شدند و گفتند حاضر به گذشت نیستند و درخواست قصاص دارند. وقتی نوبت به متهم رسید او حرف‌های قبلی را تکرار کرد و گفت: من قبول دارم چند ضربه به مقتول زدم، اما ضربه کشنده را من نزدم. به ‌جز من چند نفر دیگر هم تیزی داشتند و با پدرام هم دشمنی داشتند.
 
این متهم گفت: مدت‌ها بود که در زندان بودم و به ‌خاطر قدیمی بودنم و اینکه زندانیان دیگر من را قبول داشتند، می‌خواستند من وکیل بند شوم، اما پدرام قبول نمی‌کرد. او نوچه‌های زیادی داشت و می‌گفت باید او وکیل بند شود. سر این موضوع با هم درگیری داشتیم اما همیشه پدرام بود که به من حمله می‌کرد. آن روز هم گفت باید مشخص شود قدرت دست چه کسی است و چه کسی می‌تواند به این بند نظم بدهد.
 
او با نوچه‌هایش به من حمله کرد. حمله‌کردن او باعث شد مجبور به دفاع شوم. به‌ جز من تعداد زیاد دیگری هم تیزی داشتند. اصلا از آنها بازجویی نشده که مشخص شود آن افراد چند ضربه زدند. من قبول دارم ضربه زدم، اما ضرباتی که من زدم به قسمت‌های حساس بدن مقتول نبود و فکر نمی‌کنم آن ضربات باعث مرگ او شده باشد. سپس قاضی از متهم خواست توضیح دهد به چه دلیلی زندانی است.
 
او گفت: من مدت‌ها قبل به اتهام قتل فرد دیگری بازداشت و به قصاص محکوم شده بودم، خانواده‌ام بعد از تلاش بسیار زیادی موفق شدند رضایت اولیای‌دم را جلب کنند و قرار بود آ‌‌نها در دادگاه رضایت خود را اعلام کنند و من به‌زودی آزاد شوم که این قتل اتفاق افتاد و حالا به اتهام قتل پدرام در بازداشت هستم، درحالی‌که فقط من تیزی نداشتم، دیگران هم داشتند و روی مقتول تیزی هم کشیدند.
 
متهم در پاسخ به این پرسش که چه کسان دیگری با مقتول درگیری داشتند، گفت: آن روز پدرام به خاطر نگاه چپ با چند نفر درگیر شده بود. این درگیری باعث شد تا زندانیان دیگر هم وارد دعوا شوند و دعوا به یک نزاع دسته‌جمعی تبدیل شد. در ادامه سایر متهمان در جایگاه حاضر شدند و دفاعیات خود را مطرح کردند.
 
آنها مدعی شدند ضارب نیستند و ضارب اصلی ساسان است. سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت، او گفت: موکل من اتهام را قبول ندارد. به‌ جز رد اتهام از سوی موکل دلایل دیگری نیز در پرونده وجود دارد که می‌تواند نشان دهد موکل من مرتکب قتل نشده است. هنوز فیلم‌های دوربین مدار‌بسته بررسی نشده و معلوم نیست آیا شخص دیگری به مقتول ضربه زده یا خیر. بنابراین من درخواست تحقیقات بیشتر دارم.
 
با توجه به مدارک موجود در پرونده قضات تصمیم گرفتند رأی صادر کنند و تحقیقات بیشتر را لازم ندانستند. آنها در نهایت رأی بر قصاص متهم صادر کردند. این رأی مورد اعتراض متهم و وکیل‌مدافع او قرار گرفت. آنها گفتند حتما باید دوربین‌های مداربسته بررسی شود و اینکه سایر کسانی که در پرونده حضور داشتند انگشت اتهام را به‌ سوی متهم ردیف اول بگیرند، درست نیست. به این ترتیب پرونده به دیوان عالی کشور رفت. در دیوان عالی کشور هیئت قضات پرونده و اعتراض متهم را بررسی کردند و درنهایت رأی صادره را نقض کردند و خواستار تحقیقات بیشتر در این زمینه شدند؛ به این ترتیب پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران و شعبه 4 بازگردانده شد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: