جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: يکشنبه، 13 مهر 1399     
آیا صلح باکو - ایروان ممکن است؟

 روزنامه اعتماد: ارمنستان و جمهوري آذربايجان هر كدام ديگري را متهم به آغاز دور جديد درگيري‌ها بر سر منطقه قره‌باغ مي‌كنند. نمي‌توان پيش‌بيني كرد اين درگيري‌ها چه عواقبي براي منطقه خواهد داشت اما بخش عمده‌اي از آن به اراده روسيه و تركيه بستگي دارد.

آيا باكو و ايروان مي‌توانند با هم به صلح برسند؟ پاسخ مثبت است، چراكه دوره همزيستي مسالمت‌آميز اين دو ملت(يا نياكان‌شان) در كنار يكديگر بسيار طولاني‌تر از دوران جنگ‌شان بوده و اين جنگ اخير نيز با فروپاشي امپراتوري‌هاي حاكم بر اين كشورها درگرفته است.
 
شاخه اروپايي بنياد خيريه كارنگي در مقاله‌اي نوشت: راه‌حلي كه براي اين بحران پيدا مي‌كنيم بايد در چند سطح به اين مشكل بپردازد؛ اول بستر ژئوپليتيكي است، سلطه امنيتي 27 ساله روسيه بر منطقه قفقاز بايد خنثي شود، چراكه اين سلطه به هيچ‌ وجه باعث افزايش ثبات در اين منطقه نبوده بلكه صرفا در خدمت تثبيت و تقويت ميراث شوروي عمل كرده است. براي انجام اين كار مي‌توان فرمت مذاكرات و آرايش ميانجي‌گران را تغيير داد. هم ارمنستان و هم آذربايجان بايد بدانند بدون استقلال از روسيه نه صلح درازمدت امكان‌پذير است و نه استقرار دايمي دموكراسي. راه ديگر مشروعيت‌زدايي از تصرفات نظامي و جلوگيري از به‌‌كارگيري آنها به عنوان ابزار چانه‌زني در مذاكرات است. با اين كار ديگر هيچ‌يك از دو طرف به ماجراجويي نظامي تشويق نمي‌شوند. مذاكرات همچنين بايد توافقي را به دو طرف پيشنهاد كند كه هم باكو و هم ايروان از آن سود ببرند نه اينكه تلاش كند با استفاده از فشار نظامي، امتيازي را به دو طرف بدهد و درنهايت اينكه براي تغيير پارادايم كهنه و ما قبل ‌مدرن اين منازعه سرزميني، هر گونه راه‌حلي براي اين درگيري بايد روابط ميان دو كشور را در چارچوب معاصر فناوري اطلاعات، حقوق بشر و شرايط مرزها مورد ارزيابي قرار دهد.
 
ارمنستان و آذربايجان؛ وابسته به قدرت‌هاي خارجي
 
لورنس بروئرز، كارشناس مسائل قفقاز و عضو انديشكده چتم هاوس: باكو و ايروان مي‌توانند به صلح برسند اما اين دو كشور از زمان استقلال هيچ‌گاه با يكديگر در صلح نبوده‌اند. همزيستي مسالمت‌آميز آنها به زماني برمي‌گردد كه بخشي از امپراتوري‌هاي بزرگ‌تر بوده‌اند. اين مساله نشان مي‌دهد هيچ دليل طبيعي وجود ندارد كه به موجب آن مردم اين دو كشور نتوانند در صلح با يكديگر زندگي كنند. مشكلات اين دو كشور ريشه سياسي دارد. اين مسائل همگي براي ما آشناست: منطقه‌اي مورد مناقشه كه براي هر دو ملت مقدس است؛ يك جنبش ارمني كه توانسته در سال 1994 پيروز شود؛ در نتيجه آن بخش عظيمي از خاك آذربايجان را اشغال كرده و 600 هزار از بوميان آذربايجان را مجبور به ترك سرزمين خود كرد. استناد آذربايجان به قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل است كه بر تماميت ارضي باكو تاكيد مي‌كند. در مقابل، ارمنستان بر ناامني گسترده و مستمر در منطقه اشاره مي‌كند و آن را تهديدي عليه موجوديت جمعيت ارامنه منطقه قره‌باغ مي‌داند.
 
پس از 28 سال ديپلماسي ناكارآمد، ديگر براي حل و فصل منازعه بين دو كشور كسي طرفدار چندجانبه‌گرايي نيست و جاي آن را چند قطبي فرصت‌طلبانه گرفته است. مشاهده مي‌كنيم كه قدرت‌هاي منطقه يعني روسيه و تركيه روز به روز سلطه خود بر مديريت منطقه درگيري را افزايش مي‌دهند. اين امر باعث مي‌شود ارمنستان و آذربايجان به قدرت‌هاي خارجي وابسته باشند و مثل حكومت‌هاي دست ‌نشانده عمل كنند.
 
3 عنصر اصلي براي رسيدن به صلح
 
كري كاوانا، استاد دانشكده ديپلماسي پترسون: صلح ميان دو طرف كاملا‌ امكان‌پذير است اما به هيچ ‌وجه آسان نيست. اطلاعات من در مورد اين مساله كاملا دست اول است، چراكه به عنوان نماينده امريكا، رياست مشترك گروه مينسك را بر‌عهده داشتم و بر حل اين مناقشه نظارت كردم. از سال 1992 اين گروه مسوول كمك به حل و فصل صلح‌آميز بحران قره‌باغ بوده است. حداقل دو مرتبه در قالب فعلي ميانجي‌گري، در اواسط دهه 1990 و در سال‌هاي 1999 تا 2001، طرفين درگيري به راه‌حل‌هاي سياسي نزديك شدند كه مي‌توانست منجر به صلح دائمي و تغيير دراماتيك در منطقه جنوب قفقاز شود. براي دستيابي به صلح ميان ارمني‌ها و آذري‌ها بايد به اين سه عنصر دست پيدا كرد: تمايل رهبران دو طرف براي همكاري در جهت دستيابي به يك راه‌حل، حمايت بين‌المللي از حل و فصل اختلافات و اجراي آن و آمادگي مردم منطقه براي استقبال از اين نوع مصالحه. دستيابي به هر سه عنصر چالش بسيار دشواري است اما امكان‌پذير است و بايد انجام شود. مساله قره‌باغ هيچ راه‌حل نظامي ندارد. براي حل اين مناقشه، دو طرف بايد جرات سياسي پايان دادن به خصومت‌ها را داشته باشند، آتش‌بس را مجددا برقرار كنند و به مذاكرات معنادار و برد- برد پايبند بمانند. در اين صورت مردم منطقه مي‌توانند به صلحي كه استحقاقش را دارند، برسند.
 
لزوم عمليات حفاظت از صلح در قره باغ
 
توماس دي‌وال، عضو ارشد شاخه اروپايي بنياد كارنگي: براي رسيدن به صلح پايدار ابتدا بايد فورا دور جديد درگيري‌ها را متوقف كرد. اساسا خود ارامنه و آذري‌ها هستند كه بايد مشكل را حل كنند. خارجي‌ها نمي‌توانند براي آنها كاري انجام دهند. اما كشتار اخير و اظهارات رسمي دو طرف، ظرفيت‌شان براي دستيابي به يك توافق را محدود كرده است. نخست، روساي گروه مينسك، يعني امريكا، فرانسه و روسيه بايد اعلام كنند باكو و ايروان موظفند به تعهدات خود مبني بر ازسرگيري فرآيند صلح كه در ماه مه 2016 در وين پس از آخرين دور از درگيري‌ها امضا كردند، احترام بگذارند و در غير اين صورت هزينه آن را بدهند. دوم اينكه مذاكرات بر سر عمليات حفاظت از صلح در اين منطقه بايد فعالانه دنبال شود؛ مساله‌اي حياتي كه از دهه 1990 ميلادي تاكنون ناديده گرفته شده است. سوم اينكه همه بايد به ارامنه و آذري‌ها يادآوري كنند كه دشمنان ابدي نيستند. اين دو قوميت در گرجستان در كنار هم زندگي مسالمت‌آميزي دارند و قرن‌ها همسايگان و دوستان يكديگر بوده‌اند. خارجي‌ها بايد به مردم دو كشور بگويند شما در طول تاريخ با يكديگر زندگي كرده‌ايد و اگر به زندگي مسالمت‌آميز ادامه دهيد به نفع هر دو كشور است.

صلح نيازمند دستور كار و سياست‌هاي تازه است
 
الكساندر اسكندريان، مدير موسسه قفقاز: آذربايجان بهترين زمان را براي حمله خود انتخاب كرده است. امريكا در حال حاضر درگير انتخابات رياست‌جمهوري است، اروپا مشغول مساله خروج انگليس از اتحاديه است و با بحران روبه‌روست و روسيه نيز درگير بحران در بلاروس است. نخبگان سياسي جهان هم تمركز خود را روي مقابله با شيوع بيماري كرونا گذاشته‌اند. در چنين شرايطي، قفقاز براي جامعه بين‌الملل اولويت ندارد. به همين دليل كسي انتظار مداخله جهاني براي پايان دادن به اين درگيري‌ها را ندارد. البته بازيگران بين‌المللي قطعا با بيانيه، دعوت به صلح و ديگر اهرم‌هاي سياسي تلاش مي‌كنند به اين بحران پايان دهند اما اينها به هيچ ‌وجه كافي نيست. در چنين شرايطي، درگيري‌ها تنها با پيروي از منطق جنگ پايان مي‌يابند نه از طريق سياست يا توافق‌نامه صلح. پس از پايان اين دور از درگيري‌ها، مذاكرات ادامه مي‌يابد اما ديگر امكان بازگشت به وضعيتي كه يك هفته پيش از آغاز خشونت برقرار بود، وجود ندارد. البته حل و فصل صلح‌آميز مناقشه نيز امكان‌پذير است: هيچ جنگي تا ابد ادامه نيافته است اما صلح نيازمند دستوركار و سياست‌هاي تازه است.
 
نقش مهم روسيه و اروپا
 
جان سي كورن‌بلام، تحليلگر برجسته سياسي: مهم‌ترين نكته‌اي كه بايد درنظر داشته باشيم اين است كه روسيه مي‌خواهد با جنگ قره‌باغ ثبات كشورهاي منطقه و غرب را بر هم بزند. مسكو به جاي اينكه ميانجي‌گري كند اغلب بر شعله‌هاي جنگ در اين منطقه مي‌دمد. اين اصلا تصادفي نيست كه همزمان با افزايش فشارها عليه ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه در داخل و افزايش تنش در روابط او با غرب، آتش جنگ در قره‌باغ شعله‌ور مي‌شود. او مي‌خواهد به غرب پيام بدهد كه يا با من همكاري مي‌كنيد يا من منطقه را به آتش مي‌كشم.
 
25 سال تلاش ديپلماتيك براي حل و فصل اين مناقشه به هيچ جايي نرسيده است. اين تراژدي تنها زماني پايان مي‌پذيرد كه روسيه بپذيرد صلح در قره‌باغ، گرجستان، اوكراين و ديگر مناطق بيشتر به نفعش است تا اينكه بخواهد همسايگانش را مدام دچار بحران كند. اين مساله براي اروپا نيز بسيار حياتي است. منطقه قفقاز لب مرز اروپا و كشورهاي دموكراتيك آن قرار دارد. اگر روسيه بتواند بر اين منطقه مسلط شود، آينده دموكراتيك اروپا به ‌شدت در معرض خطر قرار مي‌گيرد.
 
تركيه اوضاع را پيچيده‌تر كرد
 
جرارد ليباريديان، استاد سابق دانشگاه ميشيگان در رشته تاريخ معاصر ارمنستان: صلح ميان دو طرف امكان‌پذير است اما اكنون بعيد است مذاكره ميان دو طرف منجر به اين صلح شود. باكو و ايروان اكنون بيش از هميشه به منطقي باور دارند كه جنگ را براي‌شان توجيه مي‌كند. مشاركت مستقيم تركيه در اين دور از درگيري‌ها باعث پيچيده‌تر شدن اوضاع شده است. براي آذربايجان، ارمنستان و تركيه اين جنگ اكنون بر سر حيثيت، هويت ملي و مشروعيت قدرت است. براي منطقه قره‌باغ نيز جنگ بر سر موجوديت است. حملات آذربايجان به منطقه قره‌باغ كه ‌تر و خشك را با هم سوزانده به ارامنه ساكن در اين منطقه ثابت كرده كه قرار نيست تحت حكومت آذربايجان نيز احساس امنيت بيشتري داشته باشند. جامعه بين‌الملل اميدوار بود توافق دوشنبه كه در سال 2018 ميان نخست‌وزير ارمنستان و رييس‌جمهور آذربايجان منعقد شد منجر به تثبيت آتش‌بس شود اما در عوض همين توافق باعث بي‌اعتمادي عميق‌تر و دوجانبه‌اي شده كه اكنون مردم دو كشور را به كام مرگ مي‌كشاند. باكو و ايروان انتظاراتي از اين توافق داشتند كه اكنون مي‌بينند خلاف آن در عمل اتفاق افتاده است. روسيه و تركيه از اين دور يا دور بعدي درگيري‌ها براي رسيدن به صلحي استفاده مي‌كنند كه طبق معمول ارامنه بايد هزينه آن را بدهند.

ارمنستان حسن‌نيت خود را ثابت كند
 
امين ميلي، تحليلگر و فعال حقوق بشر: ارمنستان اراضي آذربايجان را اشغال كرده و به مدت 30 سال قطعنامه‌هاي شوراي امنيت كه خواستار خروج نيروهاي نظامي ايروان از مناطق اشغالي شده است را ناديده گرفته. دولت ارمنستان مدام شعار مي‌دهد كه مناقشه قره‌باغ راه‌حل نظامي ندارد اما وضعيت كنوني ناشي از اشغالگري ارمنستان و راه‌حل نظامي آن است. 30 سال مذاكره و تلاش براي راضي كردن ايروان به مصالحه و بازگشت صلح‌آميز اراضي اشغالي بي‌نتيجه مانده است. امروز ارمنستان كشوري ضعيف‌تر است و رابطه‌اش با روسيه نيز با سياست‌هاي پاشينيان و دولت جديدش تضعيف شده است. سريع‌ترين و واقع‌بينانه‌ترين راه براي ارمنستان اين است كه مذاكرات صلح تازه‌اي را آغاز كند و با پس دادن اراضي اشغالي، حسن‌نيت خود را به اثبات برساند.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: