جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 2 مرداد 1399     
وضعیت عربستان در دوران پسا ملک سلمان

روزنامه خراسان: بیمارستان رفتن و عمل جراحی شاه عربستان خبر تازه‌ای نیست. در پنج سال و چند ماهی که از پادشاهی «بیمار سعودی» می‌گذرد، او حتی یک روز را هم بدون مراقبت‌های شدید پزشکی سر نکرده است.
 
یک سخنرانی از او را هم در این چند سال نمی‌توان یافت که سرپا ایستاده باشد یا این که بتواند چند جمله بدون مشکل را پشت سر هم بگوید اما اگر ملک سلمان بمیرد، از لحاظ سیاست خارجی تحت تاثیر اقدامات خام و ناپخته محمد بن سلمان ولیعهد کنونی برخی کشورهای عربی همچون قطر ، دیگر تحت تاثیر این پادشاهی مطلقه نخواهند بود و سیادت سعودی ها بر اعراب امری مردود شمرده می شود.
 
از سوی دیگر بحران یمن وارد ششمین سال خود شده و نه تنها قدرت هجومی نیروهای ارتش و کمیته های مردمی یمن فروکش نکرده بلکه مارب مهم ترین پایگاه نیروهای منصور هادی را نیز در محاصره خود گرفته اند تا جایی که می توان گفت این شهر استراتژیک از لحاظ نظامی سقوط کرده تلقی می شود و دستاوردهای جدید تکنولوژیکی - رزمی یمن همچون پهپادها و موشک های جدید که گفته می شود با کمک های ایران صورت گرفته، بیش از پیش جبهه داخلی عربستان را تحت فشار قرار داده و ایجاد نارضایتی کرده است .سردمداران حکومت سعودی خوب می دانند در این جنگ پیروز نخواهند شد اما به این دلیل که قصد ندارند شکست را پذیرا شوند و هیمنه آن ها نزد ملت خود و ایضا اعراب فرو بریزد به هر قیمت خواستار کش دار شدن این بحران فرسایشی هستند تا بلکه در فرصتی مناسب از این باتلاق رهایی یابند.
 
همچنین سقوط بی سابقه قیمت نفت و بحران کرونا و تاثیر آن بر درآمدهای زیارتی - سیاحتی، مزید بر علت شده و گلوی اقتصاد رانتی عربستان سعودی را بیش از پیش می فشارد .از طرفی اختلافات درونی آل سعود به طرز بی سابقه ای تشدید شده است؛ ملک سلمان برخلاف منشور ملک عبدالعزیز که گفته بود : " تا زمانی که فرزندانم زنده اند حکومت به نوه هایم نمی رسد" ، برادر خود شاهزاده مقرن را برکنار و ابتدا برادرزاده اش محمد بن نایف و سپس پسر خودش را به ولیعهدی منصوب کرد.
 
این در حالی بود که چهره نسبتا خوشنام درون این خاندان یعنی احمد بن عبدالعزیز ( که اتفاقا جزو سدیریون هم بود ) ، مورد بی توجهی قرار گرفت و شاه سلمان تمام اعتبار خود را به پای پسرش محمد ریخت.این اقدامات یک جانبه گرایانه برخلاف توافقات گذشته درون خانوادگی بود چرا که پسران بنیان گذار نظام کنونی پس از اختلافات به وجود آمده در دهه های70 و 80میلادی تصمیم گرفتند پادشاهی و ولیعهدی به نوبت بین سدیری ها و سایرین رد و بدل شود اما ملک سلمان هم وصیت پدر را کنار نهاد و هم توافقات درونی بین برادرانش را.از سوی دیگر اقدامات ولیعهد کنونی نیز به مذاق طیف مذهبی نیرومند و دارای پشتیبانی افکار عمومی خوش نیامده و شکاف سنت - مدرنیته به شدت فعال شده و مشروعیت اقدامات بن سلمان از لحاظ مذهبی نیز زیر سوال رفته و به جرئت می توان گفت شاهزاده محمد در هیچ عرصه ای دستاورد قابل توجهی نداشته است.
 
بنابراین از سه ستون تضمین کننده بقای خاندان سعودی در قدرت یعنی رانت گسترده نفت (برای توزیع پول آن در جامعه و یارانه رفاهی بین اقشار مردم در جهت رضایت معیشتی آنان و مشروعیت اقتصادی) ، حمایت روحانیون وهابی ( در راستای مشروعیت بخشی مذهبی به خادمان حرمین شریفین) و انسجام و استحکام درونی آل سعود و مردم و حمایت حکام عرب ( مشروعیت سیاسی داخلی و خارجی ) ، هیچ کدام از قوام لازم برخوردار نیستند و با اندک تحولی که احتمالا مرگ ملک سلمان جرقه آن خواهد بود احتمال شدت گیری اختلافات و فروپاشی این حاکمیت مطلقه وجود دارد .



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: