خبرگزاری ایسنا: امیرحسن چهلتن با کلاهبرداری دانستن کار دستفروشان کتاب که کتاب قاچاق میفروشند میگوید: خریداران کتاب گول دستفروشها را که مدعی فروش «کتاب بدون سانسور» هستند میخورند و کتابهای قاچاق میخرند.
این نویسنده که کتابهایش، «تهران شهر بیآسمان» و «روضه قاسم» به صورت قاچاقی منتشر میشوند، در گفتوگویی درباره قاچاق کتاب اظهار کرد: این موضوع یکی دیگر از نابسامانیهای کشور ماست. ما همهجور قاچاق داریم.
اخیرا در یکی از روزنامهها خواندم مبلغ هنگفتی، فکر میکنم ۱۵هزار میلیارد دلار قاچاق وارد کشور میشود. اینها مسائلی است که ما را گرفتار بازار وحشی کرده است.
هرجا که پول باشد، مافیایی که در همه جا رخنه کرده، به آنجا هجوم میبرد و دست به چپاول میزند. تنها تپهای که به نظر میرسید سالم باقی مانده، کتاب بود که قاچاق به آن هم وارد شده است.
او افزود: من مسئله اصلی را که زمینهساز قاچاق کتاب شده، سانسور میدانم؛ زیرا دستفروشان کتاب برای مجاب کردن مشتریان خود ادعا میکنند این کتابها بدون سانسور است، در صورتی که عینا متن کتابهای موجود در بازار را کپی کردهاند.
از طرفی کتابهایی که قاچاق میشود، کتابهایی هم نیست که از طریق رسانههای عمومی مانند رادیو و تلویزیون، انتشارشان خبررسانی شده باشد و عموما متعلق به نویسندههایی است که دولت آنها را اپوزیسیون تلقی میکند. این هم مزید بر علت میشود تا خریداران کتاب گول دستفروشها را بخورند و کتابهای قاچاق را خریداری کنند.
چهلتن درباره اطلاعرسانی در این زمینه برای آگاهی دادن به مخاطبان نیز گفت: همین که شما با من مصاحبه میکنید قدم خوبی برای اطلاعرسانی درباره قاچاق کتاب است، بقیه نیز باید به این موضوع توجه داشته باشند و گزارش و مصاحبه تهیه کنند تا به این ترتیب مردم را روشن کنند.
کتابهایی را که در کنار خیابان میفروشند در کتابفروشیها موجود است. این کار غیراخلاقی است و این ادعا که این کتابها سانسور نشده، بیمورد است. البته چیزی که خریداران کتاب را بیشتر گول میزند وجود کتابهایی است که عموما خارج از کشور منتشر میشوند و در بازار رسمی کتاب ایران وجود ندارند.
این کار دستفروشها که کتابهای غیرمجاز را به دست مردم میرسانند خیلی خوب است، ولی بخشی از اقدام آنها نوعی کلاهبرداری است که بسیار مذموم، خطرناک و زشت است. به نظرم، مسئله قاچاق کتاب متوجه بخشی از ادبیات یا نویسندههایی است که مورد بغض قرار دارند و عنایتی به آنها نمیشود. برای همین کار دستفروشان شاید همسویی با سیاستهایی باشد که نویسنده مستقل را خاموش و متضرر آرزو میکنند.
او با بیان اینکه ۱۴ سال است رمانهایش اجازه انتشار ندارند، بیان کرد: حتی برخی از کتابهای قدیمی من هم اجازه انتشار ندارند. کتابهایی که در بازار میبینید همهشان تجدید چاپ نوشتههای قدیمیام است؛ نوشتههایی که قبل از ۱۴ سال گذشته در ایران منتشر شده بودند.
خوشبختانه کتابهایی که در چهاردهساله اخیر منتشر کردهام چون نسخه فارسیشان موجود نیست، از بازار قاچاق کتاب مصون هستند.
چهلتن در ادامه گفت: با این وجود کتابهایم مانند «عشق و بانوی ناتمام»، «روضه قاسم» و «تهران شهر بیآسمان» در بازار رسمی و در بازار قاچاق موجود است که من را از این بابت متضرر میکند. در نظر بگیرید ناشرم کتابهای من را هزارتا هزارتا تجدید چاپ میکند در حالی که در این انبارها چندهزار نسخه از کتابهایم را پیدا کردهاند.
این موضوع نشان میدهد قاچاقچیان کتاب بازار کتابفروشیها را هم کساد کردهاند. شنیدهام ۹۰۰ دستفروش در سطح شهر تهران وجود دارند، که تعدادشان از کتابفروشیها بیشتر است؛ البته از کتابفروشیهایی که کتابهای روشنفکری میفروشند. نباید کتابفروشیهایی را که کتاب آموزشی میفروشند به حساب بیاوریم زیرا کتابهایی را قاچاق میکنند که کتابفروشیهای محدودی آنها را میفروشند.
او در پایان اظهار کرد: دود کتابهای قاچاق هم به چشم کتابفروشها میرود، هم ناشران و هم نویسندهها؛ بخصوص نویسندهها؛ نویسنده ایرانی که فقیر است و با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارد و مانند مردم دیگر هزار جور در همه زمینهها گرفتار بازار وحشی است، اما در این موردِ بخصوص گرفتار وضعیت غیرانسانی نیز هست.