بهطور کلی «تهمت» ۲ صورت دارد:
الف) افترا: تهمتزننده با علم و اگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت میدهد، یعنی میداند که آن شخص دارای این عیب نیست و یا این عمل از او سرنزده است. حتی گاهی فردی مرتکب عمل زشتی شده ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آن را به دیگری نسبت میدهد، که در اصطلاح به آن افترا گویند.
ب) بهتان: تهمتزننده بدون علم و از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت میدهد که در اصطلاح به آن بهتان گویند. ریشهٔ صورت دوم سوءظن و بدبینی نسبت به دیگران است که موجب میشود هر کاری که از دیگران صادر شود آن را حمل بر فساد کند.
اکثر تهمتها به خاطر ناآگاهی و سوءظن است. در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بهشمار میآید و انسان در واقع مرتکب ۲ خطا شده است، یگی دروغ و دیگری غیبت، و بزرگترین ظلم در حق کسی آن است که او را متهم به ارتکاب گناهی کنی که هرگز آن را انجام نداده است.
نتیجه بهتان و افترا این است که:
* نظام اجتماعی تضعیف و عدالت اجتماعی کمرنگ می شود.
* حق، باطل و باطل، حق جلوه کند.
* بیگناهان متهم و گرفتار و گناهکاران تبرئه و آزاد جلوه میکنند.
* حسن ظن به سوءظن نسبت یکدیگر تبدیل و اعتماد عمومی مردم از یکدیگر سلب میشود.
* زمینهٔ هرج و مرج فراهم میشود و ناامنی و نارضایتی رشد مییابد.
* دوستی و صمیمیت جایش را به کینه و عداوت میدهد.
* مردم پراکنده و متفرق و بدون ارتباط با یکدیگر زندگی میکنند و تجمع، تشکل و انسجام کمتر شکل میگیرد.
انگیزههای تهمت زدن به دیگران، گوناگون و فراوان است که برخی از مهمترین این عوامل عبارتند از: بیاعتقادی به مسائل دینی، حسادت، جبران شکست در میدان زندگی فردی و اجتماعی، برتریجویی، تعصبهای جاهلانه، خشنود ساختن دیگران، جبران احساس حقارت درونی، ایجاد ناامیدی، سودجویی، انتقامجویی و کینهتوزی.
بیتردید رسانهها در شکلدهی روابط انسانی مناسب نقش اساسی دارند.