قانون نوشت: همزمان با اعلام اسامي افرادي كه از سوي شوراي نگهبان احراز صلاحيت شدند، رقابت انتخابات رياست‌جمهوري وارد مرحله جديدي شده است. با حذف برخي از شخصيت‌هاي سياسي بايد ديد سبد راي اين افراد شناخته شده در عرصه انتخابات به كدام سمت خواهد رفت. براي اطلاع از آخرين وضعيت جناح‌هاي سياسي و تغيير و تحولات در كشور، به سراغ حسن بيادي رفتيم. او از منتقدان جمنا و از شخصيت‌هايي است كه صلاحيت او نيز براي انتخابات رياست جمهوري مورد تاييد شوراي نگهبان قرار نگرفت. در ادامه، مشروح گفت‌وگوي « قانون» با اين فعال سياسي اصولگرا را پي‌مي‌گيريم.
تاييد و رد صلاحيت شخصيت‌هاي سياسي را براي انتخابات رياست‌جمهوري چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
احراز صلاحيت و رد صلاحيت دو موضوع جداگانه است كه بايد مردم و رسانه ها به آن توجه كنند. فرض كنيد پنجاه نفر قابل قبول براى حضور هستند كه توانايي بالقوه براي جايگاه رياست‌جمهوري در آن ها وجود داشته باشد، اما شوراي نگهبان نمي تواند همه آن ها را معرفي كند. بنابراين يكي از پارامتر ها، صلاحديد شوراي نگهبان است. صلاحديد شوراي نگهبان طبق قانون، فصل الخطاب است كه بايد همه كساني‌كه بدين منظور ثبت نام كرده اند به نتايج بررسي‌هاى شوراى نگهبان تمكين كنند، هر چند در معرفى آنان اشكالي نيز وجود داشته باشد.
ادامه فعاليت احمدي نژاد بعد از رد صلاحيتش را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
احمدي نژاد مانند ديگر چهره‌هاي سياسي كشور حق فعاليت سياسي دارد. او مي تواند حزب تاسيس كند و در مسائل سياسي كشور سهم داشته باشد اگرچه تفكرات و نظرات ايشان و بعضى از همراهان‌شان با ديگر گروه‌هاى سياسى متفاوت است و اين تفكر در بين مردم داراى ظرفيت و طرفداران زيادى است كه نمى توان آن‌را ناديده گرفت .
حضور و رد صلاحيت احمدي نژاد را بيشتر به نفع كدام جريان مي دانيد؟
همان گونه كه از ابتدا نيز گفته بوديم، آمدن احمدي‌نژاد براى جذب و مشاركت حداكثرى مردم پاى صندوق‌هاى راى، اتفاق مباركي بود و به نفع روحاني تمام مي‌شد. احمدي نژاد به نوعي مي خواست براي انتخابات آينده رقيب جدي ديگرى از جريان اصولگرايي نداشته باشد واين تفكرات ايشان ناشى از مقابله افرادى از باندهاى متصل به قدرت وثروت بود كه غيرمسئولانه به عنوان اصولگرا و جبهه پايدارى كه از همكاران نفوذى و ناشكر بودند با ايشان برخورد و عليه ايشان در حد توان جوسازى كردند. اين درحالى بود كه مقام معظم رهبرى از پركارى و فعاليت‌هاى دولت ايشان به ويژه در رسيدگى به زندگى محرومين تقدير مي‌كردند. اگرچه انتقادات جدى به ايشان نيز از سوى بعضى از دلسوزان انقلاب وجود داشت و آقاى احمدى نژاد مانند روساى دولت‌هاى قبل از مقوله « ممكن الخطا »بودن مستثنى نبود و نيست.
حضور يك جريان سياسي سوم در كنار دو جريان ريشه دار و با سابقه در كشور را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
همه جاي دنيا دو جريان راست و چپ مطرح است و سعي مي كنند مردم را در دو چارچوب از لحاظ سياسي و اجتماعى راهنمايى و هدايت كنند. در صورت به وجود آمدن جريان ديگر، امكان احتمال تشنج نيز وجود دارد. در كشورهايي كه دو جريان ريشه دار و داراي احزاب فراگير و موثر هستند، سيستم مديريت اجرايي از طريق سيستم پارلماني و مديريت يكپارچه اداره مي شود. متاسفانه اين نوع سيستم سياسي و اجتماعى كه در كشور ما وجود دارد بيشتر به باند بازي شبيه است كه از طريق افراد متصل به قدرت و ثروت پيگيرى مي‌شود. بنابراين احتمال اينكه افرادى با كمترين شايستگي بر سر كارهاى مهم بيايند وجوددارد و جاى تاسف است كه ساير افرادي كه داراى جايگاه علمى، اجتماعى و سياسى، متبحر و متجرب با شانيت واقعى هستند، نمى توانند خارج از اين باند وگروه‌هاى تماميت‌خواه براي نامزدي در انتخابات رياست جمهورى و يا فعاليت‌هاى سياسي ديگر اقدام كنند.بنابراين جامعه را از موهبت واستفاده از اين ظرفيت بالقوه سرمايه نيروى انسانى محروم مي‌كنند كه اين موضوع در مورد كاري كه گروه جمنا كرد، صدق مي كند. افراد تماميت‌خواه پشت پرده، گروه‌هايي را با هزينه هاي غير شخصى جمع كردند و با توجه به نتايجي كه شوراي نگهبان اعلام كرد نتوانستند نتايج مثبتي را حاصل كنند و به جز اختلاف و انشقاق نتيجه اي در بين جامعه بزرگ اصولگرايي حاصل نكردند.
دلايل شكست جمنا از نظر شما چيست؟
ميرسليم، قاليباف و رئيسي هر سه به نوعي اعلام كرده بودند كه به طور مستقل وارد عرصه رقابت مي شوند و از ميان زاكاني و حاجي بابايي نيز هر دو، احراز صلاحديد نشدند، بنابراين مي‌توان گفت اين حركت با شكست رو‌به‌رو شد و انتقادات دلسوزان اصولگرايان مستقل به اين گروه درست از كار درآمد.
با وجود رد صلاحيت برخي از گزينه‌هاي جمنا، به نظر شما اين جبهه فعاليت هاي خود را ادامه خواهد داد؟
جمنا با شكست مواجه شده و همان گونه كه در قبل گفتم پشت پرده آن ها رو شد. بعيد است كه توانايي ادامه‌دادن ساز و كار جديد براى فعاليت را داشته باشند مگر اينكه با يك فكر اساسي به جامعه بزرگ اصولگرايي اين اجازه را بدهند كه از طريق خانه احزاب دور يكديگر جمع شوند و تصميماتي براي ادامه راه اين جبهه بگيرند. در حال حاضر پنج نفر نزديك به باندهاي قدرت و ثروت و به صورت تحكمي، اقشار و گروها را جمع و با هزينه‌هاي غيرشخصى، اهداف سياسي خود را پيش مي‌برند. همان‌گونه كه مشاهده مي كنيد اين شيوه با شكست رو به رو شد.
تحليل شما از حضور جهانگيري در رقابت انتخابات به عنوانه نامزد پوششي مورد حمايت جريان اصلاحات چيست؟
جهانگيري به طور حتم تا روز راي‌گيري در صحنه باقي نخواهد ماند و به نظر مي رسد قصد دارد از فضاي مناظره‌ها به نفع آينده خود و وضعيت فعلى روحاني استفاده كند.
رقابت اصلي براي انتخابات رياست‌جمهوري را ميان كدام گزينه ها مي‌بينيد؟
قاليباف، رئيسي و روحاني براي پيروزي در انتخابات بيشترين شانس را دارند. اگر قاليباف و رئيسي هر دو تا پايان انتخابات در صحنه رقابت بمانند به طور حتم انتخابات به دور دوم خواهد كشيد.
رقيب نهايي و جدي روحاني را چه كسي مي دانيد؟
در شرايط فعلي هيچ كدام نمي توانند رقيب جدي براي روحاني در انتخابات باشند، مگر اينكه از دو گزينه موجود، قاليباف در برابر روحاني قرار گيرد
