جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: دوشنبه، 25 بهمن 1395     
خطری به نام «آیتک»

در گوشه‌گوشه این شهر احتمال وجود یک ساختمان ناامن وجود دارد؛ از همان دست ساختمان‌هایی که مالک‌اش برای کاهش هزینه‌ها و البته افزایش سود خود از ایمنی و استاندارد چشم‌پوشی و خطری بالقوه را میهمان یک خیابان کرده است.


 
ناایمنی برج آیتک 
 
سرویس اجتماعی فردا؛ عماد صادقی نسب: توجه به ایمن‌سازی ساختمان‌های بلندمرتبه پایتخت پس از فاجعه پلاسکو دو چندان شد، نگاه‌ها به دیگر ساختمان‌های ناامن و مشابه با پلاسکو دوخته شد و فشارها بر مالکان و مدیران این ساختمان‌ها برای افزایش ایمنی و استاندارد آنها افزایش یافت. از آن‌جایی که بسیاری از ساختمان‌های غیراستاندارد و بلندمرتبه تهران – از جمله ساختمان آلومینیوم و پاساژ علاءالدین – در محدوده خیابان جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند و رسانه‌ها بر این منطقه تجاری پایتخت متمرکز شدند، تصور این‌که ساختمان‌های ناامن فقط به خیابان جمهوری اسلامی محدود می‌شوند را قوت بخشید و توجه به ساختمان‌های غیراستاندارد مناطق دیگر را کمرنگ ساخت.
 
در گوشه‌گوشه این شهر احتمال وجود یک ساختمان ناامن وجود دارد؛ از همان دست ساختمان‌هایی که مالک‌اش برای کاهش هزینه‌ها و البته افزایش سود خود از ایمنی و استاندارد چشم‌پوشی و خطری بالقوه را میهمان یک خیابان کرده است. در خیابان جردن و در میان انبوهی از ساختمان‌های بلندمرتبه و خودروهایی که سپر به سپر یکدیگر پارک کرده‌اند، ساختمانی سربرافراشته که کم از علاءالدین ندارد، ولی تخلفات مالک آن هیچ‌گاه رسانه‌ای نشده است. برجی ۱۴ طبقه به نام آیتک که در بدو ورود به بلوار گلشهر در خیابان جردن خودنمایی می‌کند و در لحظه گام‌نهادن بر پله‌های ورودی آن، غیراستاندارد بودن و عدم توجه به ایمنی در آن به چشم می‌خورد.
 
فعالیت بدون پایان کار!
 
بعد از رها شدن از میان ترافیک و صفوف به هم چسبیده خودروها در خیابان جردن، وارد بلوار گلشهر می‌شوم؛ بلواری که در گوشه‌گوشه‌ای خودرویی پارک است و ساختمان‌های بلندمرتبه‌اش سایه‌ای شده‌اند بر روی این خودروهای بی‌شمار. در میانه‌های بلوار ساختمان آیتک، با نمایی شیشه‌ای قرار گرفته. در نگاه یک عابر، آیتک برجی‌ست که باریکی بنای آن بیش از هر چیزی به چشم می‌خورد و از نگاه فردی که وارد این ساختمان می‌شود و اندکی به ایمنی سازه‌ها توجه دارد؛ برج ۱۴ طبقه آیتک ساختمانی‌ست با خطر بالقوه برای تمام بلوار گلشهر. ورودی تاریک، فروشگاه‌های کوچک بی‌رونق و البته نبود حداقل استانداردهای ایمنی در این سازه بلندمرتبه، از نکاتی‌ست که در همان نگاه اول به چشم می‌خورد و اما شگفتی واقعی زمانی رخ می‌دهد که متوجه شویم واحدهای این ساختمان بدون «گواهی پایان کار» و تاییدات سازمان آتش‌نشانی معامله شده؛ بی‌آنکه مالک اندکی به ایمنی شهروندان و کسبه آن توجهی داشته باشد.
 
برج آیتک 
 
در حال دریافت مجوز هستیم
 
در همان ابتدای امر سراغ مدیر ساختمان را می‌گیرم، یکی از فروشگاه‌های طبقه همکف، مغازه‌ای در چند باب آن طرف‌تر را نشان می‌دهد و می‌گوید مدیر آنجا مستقر است. در حالی که به مغازه مذکور نزدیک می‌شوم، درنگی می‌کنم و پله‌های باریک را نظاره می‌کنم. پله‌هایی که مرا به یاد همان پله‌های معروف پاساژ علاءالدین می‌اندازد و ناگهان می‌ترسم؛ می‌ترسم از این که در گرماگرم کسب و کار، حریقی رخ دهد و بنا باشد افراد حاضر در این ۱۴ طبقه به بیرون هدایت شوند، ترس از این‌که باریکای این پله‌ها چگونه می‌تواند تعداد بی‌شماری از انسان‌ها‌ را تاب بیاورد و به خروج بی‌دردسرشان کمک کند. وارد مغازه می‌شوم، از فردی سراغ مدیر را می‌گیرم و او با دست مردی میانسال را نشان می‌دهد. رو به او می‌کنم و می‌پرسم: «درسته که این ساختمان پایان کار نداره؟»، می‌گوید: «داریم می‌گیریم!» دوباره می‌پرسم: «کِی دریافت می‌شه؟ چرا بعد از این همه سال تازه در حال اخذ پایان کار هستید؟» جواب می‌دهد: «در همین چند روز آینده. شاید آخر این ماه، شاید ابتدای اسفند.» ادامه می‌دهد: «ما مشکلات آسانسور و آتش‌نشانی داشتیم، رفع شده و حالا به دنبال گواهی هستیم.» از او در مورد مشکلات بیان‌شده می‌پرسم و او بلافاصله می‌گوید: «مشکلاتی بود که رفع شد. مثلا سیستم خودکار اطفاء حریق که به سقف وصل می‌شود رو نداشتیم، اما حالا داریم.» هر چه می‌گردم چیزی پیدا نمی‌کنم. سقف‌ها چوبی است و می‌گوید که «دستگاه‌ها زیر سقف چوبی قرار گرفته و به راحتی دیده نمی‌شود، اما قطعا به محض بروز آتش‌سوزی فعال می‌شود و آتش را اطفاء می‌کند.» گرچه هر چه دقت کردم وسیله‌ای ندیدم و در نهایت، این مرد میانسال گفت که او مدیر ساختمان نیست و هر چه گفته از اطلاعات خودش بوده؛ گفت «یک مهندسی در ساختمان هست که مدیریت آن را بر عهده دارد و فعلا حضور ندارد.» در هنگام خروج از ساختمان دوری در آن می‌زنم، نه از سیستم اطفاء حریق خبری هست و نه حتی یک کپسول آتش‌نشانی در مغازه‌ها به چشم می‌خورد. در نمای بیرونی هم کولرهای گازی نصب شده‌اند؛ همان‌هایی که در صورت نصب غیراصولی‌ و اتصالی سیم‌شان، آتشی می‌شوند بر خرمن و زندگی‌هایی را نابود می‌کنند. از خودم می‌پرسم که اگر در این ساختمان آتش که نه، جرقه‌ای به وجود آید، کسبه آن تا رسیدن نیروهای امدادی، با دست خالی چه کاری می‌توانند بکنند؟ اصلا مگر قیمت یک کپسول آتش‌خاموش‌کن و سیستم اطفاء حریق چقدر است که جان دیگران این‌طور بازیچه دست‌ها می‌شود؟
 
خطری به نام «آیتک»
 
ساختمان آیتک در دوره تصدی‌گری شهردار وقت، غلامحسین کرباسچی مجوز ساخت گرفت و کاستی‌های بی‌شمار آن به همان دوران بازمی‌گردد. دورانی که ساخت‌وساز بلندمرتبه‌ها در تهران رونق گرفت و البته تخلفات ساختمان‌هایی مانند آیتک هم نادیده گرفته شد. تماس خبرنگار فردا با شهرداری منطقه ۳ – ناحیه ۲ برای پیگیری روند اخذ پایان کار برج آیتک به سرانجام نرسید، اما آن‌چه که عیان است، این است که وجود چنین ساختمانی در خیابان متراکم و پر ازدحام جردن، خطری‌ست که اگرچه فعلا در جای خود استوار است، اما می‌تواند پلاسکوی دیگری را رقم بزند و جان خیلی‌ها را به خطر بیاندازد. در نتیجه، این برج ۱۴ طبقه که در سکوت و با استفاده از بی‌توجهی رسانه‌ها همچنان به حیات غیرایمن خود ادامه می‌دهد و مالک یا مالکان آن اندک قدمی برای رفع مشکلات آن برنداشته‌اند، می‌تواند گواه خوبی باشد برای وجود صدها برج ناامن در جای‌جای تهران، نه فقط محدوده خیابان جمهوری!



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: