جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: دوشنبه، 10 خرداد 1395     
ترس قدیمی مهران غفوریان از حشرات!

نویسنده کتاب‌های «ارمیا»، «منِ او» و ... در این قسمت از «خندوانه» حاضر شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: در این قسمت از «خندوانه» شادی برنامه به کسانی تقدیم شد که دماغشان بزرگ است و عمل نکردند یا سرشان کم مو است و مو نکاشته‌اند.

بعد از این و یک رفت و آمد هم نوبت به دعوت مهمان رسید که به این بهانه رضا امیرخانی (نویسنده) به روی صحنه آمد.

وی در بخشی از صحبت‌هایش راجع به حضور منتقدان و بیانات آن‌ها عنوان کرد: روی صحبت من در نوشته‌هایم مردم هستند و روی حرف منتقدین هم همین مردم باید باشند؛ چرا که قرار نیست من با آن‌ها (منتقدین) رو در رو شوم و اشتباه هم زمانی است که ما روبروی هم قرار می‌گیریم.

امیرخانی در ادامه به سراغ انتخاب عنوان یکی از کتاب‌هایش که «منِ او» است رفت و اظهار کرد که اتفاقی این اسم را به جهت نامگذاری فولدر کلی فصل‌های رمان روی سیستمش انتخاب می‌کند و با تعریف منتقدان و هنردانان این اسم ثابت شده است.

او درباره ثروت‌هایی که نویسندگان به جیب می‌زنند گفت: این اتفاق بسیار کم در حوزه نوشتاری رخ می‌دهد که کسی تنها  بنویسد و ثروتمند هم تلقی شود، در این خصوص هم شاید تنها بتوان حدود 15 نفر را در حوزه ادبیات نام برد.

وی همچنین علت حضورش در «خندوانه» را نوعی قدردانی برای ساخت و اجرای این برنامه عنوان کرد.

در قسمت دیگری صحبت از عبوس و جدی بودن برخی از اقشار جامعه شد و امیرخانی هم با تعریف خاطراتی از علامه جعفری که یکی از آن‌ها تعریف حکایت «خر برفت و خر برفت» با لحن ساده و رویی خوش برای بچه‌های مدرسه‌ای بود، بیان کرد: پس با این اوصاف ایراد از تدین من است نه اصل داستان.

او در بخش دیگری در پاسخ به علت جذابیت فوتبال گفت: کری خواندن‌ها، مثل کری‌خواندن بازی پرسپولیس و استقلال (که البته بحثی ندارد؛ چون پرسپولیس همیشه می‌برد) یکی از عوامل این جذابیت محسوب می‌شود. در کنار آن بحث هیجان و تخلیه روانی هم مطرح است.

این نویسنده همینطور حاضران در استادیوم را به منزله دماسنجی دانست که التهاب جامعه را به تصویر می کشند و نیاز خود را به گسترش چنین فضایی اعلام می کنند.

امیرخانی در آخر اعلام کرد که برای شاد کردن چند نفر در خارج از «خندوانه» حاضر است برای کودکان کار حرکتی را انجام دهد.

پس از لبخند مهمان برنامه، کمدین مهران غفوریان وارد شد و از ابتدا شروع به تعریف خاطره‌ای از ترسش نسبت به حشرات کرد. بعد  هم یک لطیفه و خاطره‌ای از بی احساس بودن برخی خارجی‌ها تعریف نمود و رفت.

جوان هم با آرزوی سلامتی و آرامش برای مردم ایران برنامه ای دیگر را به پایان رساند.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: