جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: شنبه، 16 خرداد 1394     
اهداف پروژه تحریف

فارس: «حسین شمسیان» در سرمقاله شماره امروز «کیهان» نوشت:

از بین ارکان متعدد تمدن‌ساز، نقش هیچ‌یک به اندازه نقش رهبری و الگوی یک جامعه تمدنی، ممتاز و ویژه نیست. الگو و پیشوایی که در فرهنگ شیعه با قید «امام» و«نایب امام  یا ولی فقیه» از او یاد می‌شود و اوست که در تشکیل جامعه‌ای الهی و زمینه‌سازی برای برپایی مدینه‌ای آرمانی، نقشی ممتاز و بی‌نظیر دارد. همین ویژگی ممتاز و برجسته کافی است تا آنها که «آرمانشهر تمدنی اسلامی» را برنمی‌تابند، بکوشند از همین نقطه ورود کنند!

اما چگونه ممکن است این نقطه قوت و قدرت، دستمایه معاندان  برای مقابله با رویش اسلامی قرار گیرد!؟ اصلا چه کسانی ممکن است با تمدن‌سازی اسلامی به ستیزه برخیزند!؟

پاسخ این پرسش‌ها را رهبر عظیم‌الشان انقلاب در اجتماع پرشور توده‌های مردم شیفته امام راحل در روز 14 خرداد بیان کردند. ایشان «تحریف امام» را به عنوان حربه مهم دشمن در این مسیر معرفی و ابعاد و زوایای آن را به دقت ترسیم نمودند و از همه اندیشمندان خواستند که در معرفی ابعاد حقیقی شخصیت امام راحل بکوشند. در باره آنچه ایشان نسبت به آن هشدار دادند، می‌توان به اختصار گفت:

1- آماده‌ترین جوامع و کانون‌های بشری، بدون سیراب شدن  از آبشخوری مطمئن، راه به سعادت نمی‌برند و با گذشت ایامی چند، شور انقلابی و اهداف آرمانی آنها، به برکه‌ای سرد و بی‌روح و عاری از محتوا تبدیل می‌شود. قصه تلخ انحراف انقلاب‌ها و قیام‌های بزرگ بشری از اهداف اصیل و اولیه خود، چیزی نیست که قابل انکار و پنهان کردن باشد. در ایران ما هم خیزش‌های متعدد مردمی، به دلیل نداشتن رهبری الهی، مقتدر و آگاه با شکست روبرو شده بود و در نتیجه یأس و سرخوردگی، قشرهای گوناگونی از جامعه را دربرگرفته بود.

2- انقلاب و خیزش ملت ما  به قصد برانداختن بنایی ظالمانه و درانداختن طرحی نو شکل گرفت و طبیعتا از همان ابتدا با مخالفت و مقاومت آنها که از آن میراث ظالمانه منفعتی به دست می‌آورند مواجه شد. آنها در این مرحله یعنی در مرحله شکل‌گیری نهضت اسلامی، از هیچ  اقدام خصمانه‌ای برای انحراف نهضت، توقف ملت و سرکوب قیام آنها فروگذار نکردند. اما چشم بیدار امام و همراهی جانانه مردم، همه این نقشه‌ها را نقش بر آب کرد.

3- پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، ده‌ها و صدها توطئه بنیان‌کن به نهال نوپای انقلاب هجوم آورد اما هیچ یک نتوانست در این بنای پرشکوه خللی ایجاد کند و نظام اسلامی با سرانگشت هدایت او راه خود را در اقیانوسی از ناملایمات و ناآرامی‌ها طی کرد. هر روز بر عزت و اقتدار آن افزوده شد و به الگویی برای مستضعفان و محرومان عالم بدل شد. ایام حیات امام در آن مقطع، فرصتی بود تا ارکان اندیشه و جهان‌بینی آن عزیز  سفرکرده و مبانی انقلاب اسلامی، به شکلی همه‌فهم و شفاف، بیان شود و نقشه راه انقلابی که به فرموده امام راحل، قرار است «زمینه‌ساز قیام جهانی حضرت حجت ارواحنا له الفدا» باشد، در دسترس همگان قرار گرفت.

4- دشمنان قسم‌خورده ما، امید به روزهای پس از او بسته بودند اما جانشینی خلف صالحش و وفاداری امام حاضر به نقشه راه امام راحل، رویای آنها را بی‌تعبیر گذاشت و ناکامشان کرد! شاید اگر چنین اتفاقی نمی‌افتاد و راه امام با رفتن او کور می‌شد، نیازی به پیمودن راه‌های بعدی نداشتند، اما ایستادگی و استواری رهبر عزیز انقلاب بر آرمان‌های امام، دشمنان را  متحیر کرد تا جایی که بارها و بارها منابع امنیتی و اتاق فکرهای مختلف آنها، وجود حضرت آقا را اصلی‌ترین مانع  بر سر راه پیاده شدن اهداف شوم آمریکا برشمردند! اینجاست که حربه خطرناک «تحریف امام»  مطرح می‌شود. اما چرا !؟ چرا باید اهداف  وآرمان‌های  امامی که سال‌هاست از بین ما سفر کرده، مورد طمع دشمنان قرار بگیرد؟ چرا باید علاوه بر معارضه و مبارزه مستقیم با امام حاضر، آراء و عقاید امام راحل هدف دست‌اندازی قرار بگیرد!؟ حقیقت این است که  آنها به خوبی از رابطه مستحکم امام و امت خبر دارند. می‌دانند که اشاره رهبر، طوفان خشم ملت را بر سر آنان فرو می‌ریزد. می‌دانند که اشاره رهبر انقلاب، مستضعفان و الگوگرفتگان از ایران را همچون موجی خروشان بر سرشان می‌کوبد. پس در خود جرات و یارای رویارویی و معارضه با او را نمی‌بینند. پس برای رویارویی با این مسیر رو به جلو و با این مقتدای مقتدر باید کار دیگری بکنند. کار آنها این است که «امام» را  آنگونه که می‌پسندند و آنگونه که می‌توانند بعدا از او بهره ببرند معرفی کنند! تا آنجا که به تعبیر رهبر عزیز انقلاب «امام را به‌ صورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینه‌های سیاسی، حتّی در زمینه‌های فکری و فرهنگی وجود ندارد معرّفی می‌کنند»!

5- اما پیش از بررسی چرایی تحریف امام ضروری است بدانیم چه کسانی در پی این کار هستند. صرف‌نظر از اینکه مجری پروژه معرفی امام غیرحقیقی چه کسی یا کسانی هستند، می‌توان  در معرفی تحریف کنندگان امام گفت؛ افزون بر دشمنان خارجی و آنها که عقده‌ای دیرینه از سیلی جانانه امام در دل دارند،کسان دیگری هم هستند  که می‌کوشند نسخه دیگری از امام ارائه کنند! آنها کسانی هستند که روزگاری با انقلاب همراه بوده‌اند اما به تدریج به تعبیر رهبر عزیز انقلاب «چرب و شیرین » دنیا را چشیده‌اند و از زی ساده سابق خود فاصله گرفته‌اند، تدریجا ارتباطات بیمار و بعضا آلوده‌ای برای خود فراهم ساخته‌اند و برای حفظ موقعیت و جایگاه خود، متوسل به روش‌های ناصواب و ناروایی شده‌اند! این افراد نمی‌توانند با همان امام اصیل به رفتار کنونی ادامه دهند! پس چاره را در ساختن امامی ساختگی و معرفی او به جامعه می‌بینند. حال هر یک از این دو گروه، دست به تحریف امام بزنند، نتیجه‌ای یکسان دارد و مطلوب هردو طرف حاصل است. گرچه به لحاظ منطقی، دشمن بیرونی می‌کوشد حرف خود را از زبان برخی افراد آلوده داخلی بزند.

6- حال باید گفت چرا و با چه هدفی امام تحریف میشود:

الف: دشمنان خارجی  امام نگران تکثیر امام، تکثیر راه و اندیشه امام در جهانند. تکرار انقلاب اسلامی ایران در کشور‌های منطقه، کابوس هر شب آنهاست و از تصور چنین رخدادی بند بند وجودشان می‌لرزد. آنها اگر بتوانند امامی معرفی کنند که اهل جهاد و مبارزه نبود، امامی که با همه صلح کل بود و فقط لبخند می‌زد، می‌توانند یک شب سر راحت به بالین بگذارند! می توانند مدعی باشند که خط اصولی امروز امام حاضر با آرمان به میراث مانده از امام راحل متفاوت است! آنها می‌توانند با این حربه، مزدوران خود را در برابر خط روشن امام بکار بگیرند و در دل مسلمانان و محرومان بذر تردید بکارند که: امامی که از آن دم می‌زنید و به آن تاسی می‌کنید، آنگونه که می‌گویید هم مبارز نبود، مجاهد نبود! سیاستمداری بود مثل سایر سیاستمداران عالم! همین بذر تردید و دودلی برای سرد کردن یک جریان مبارز و مقاوم کافی است چرا که همانگونه که در ابتدای این نوشتار گفته شد، اسوه، پیشوا و الگوی مبارزه، نقشی محوری و تعیین کننده در برپایی یک تمدن جدید دارد و دشمن می‌کوشد با مخدوش کردن چهره این الگوی بی‌نظیر ،نقطه اتکا محرومان را از آنها بگیرد.

ب: اما وجه داخلی این تحریف مخرب‌تر و خطرناک‌تر است. منحرفین داخلی و تحریف‌کنندگان سیمای نورانی و ملکوتی امام، بالاترین جفا را به یک ملت و به آرمانهای او می‌کنند. آنها می‌کوشند در غفلت تاسف بار  متولیان فرهنگی و در خلأ یک شناسنامه اصیل از اندیشه  آن مراد سفر کرده در موضوعات مختلف، نسل جدید را از بزرگترین دست آویز نجات‌بخش عصر خویش محروم کنند! و این خیانتی عظیم و نا بخشودنی است. به فرموده رهبر عزیز انقلاب «تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.» اما آنها چرا چنین می‌کنند!؟ گروهی از مبارزه خسته شده اند، اصلا پشیمان شده اند! به تازگی فکر می‌کنند به بلوغ «عقل » رسیده‌اند اما «عقل بریده از خدا»! پس با این بلوغ فکری  باید قواعد قدرت را شناخت و به آن تن داد! باید  در جامعه جهانی شهروندی منظم و با کلاس بود و دست از شعار‌های تند و افراطی‌گری برداشت! پس منطقی است که بپذیرند از اول اشتباه کرده‌اند و نباید انقلاب می‌کردند! باید به جای توکل بر خدا و ایمان به غیب و امداد‌های غیبی - که حتی یک روز از آنها محروم نبوده‌ایم - به قدرت‌های بزرگ و برتر نظامی و سیاسی و اقتصادی تکیه کنیم!  اما با امام چه کنند!؟ آنها همه نام و آوازه خود را مدیون اویند و اگر مستقیم بر او خروج کنند به زباله‌دان تاریخ سقوط خواهند کرد! پس چاره چیست!؟ باید او را آنگونه که خود هستند ترسیم کنند! مخالف جنگ، مخالف مبارزه با آمریکا و مخالف مرگ بر آمریکا!  باید آن فرازهای قاطع و طوفانی از اندیشه او را که جهان را به تحدی و مبارزه می‌طلبید سانسور کرد! نه به جوانان آموخت و نه در رسانه‌ها منعکس کرد! تعبیر رهبر عزیز انقلاب  در باره این طیف خواندنی است: « امام یک شخصیّت محترمی است در تاریخ این کشور که روزگاری بود، فعّال بود، مفید بود، بعد هم از میان جمعیّت رفت و روزگار او تمام شد؛ احترامش می‌کنیم، نامش را با تجلیل می‌آوریم، صرفاً همین؛ بعضی می‌خواهند امام را این‌جور بشناسند و بشناسانند»! مردی مهربان که نماز می‌خواند، منظم بود و مقید به احکام و....! همین وضع را گروه دیگر هم دارند؛ آنها که از زندگی ساده و بی‌پیرایه امام فاصله گرفته‌اند، آنها که زندگی معمولی و زاهدانه رهبر عزیز انقلاب را سد راهی برای اشرافی‌گری خود می‌بینند و آمادگی ندارند دنیایشان را به خاطر اسلام و انقلاب به کناری نهند. آنها هم می‌کوشند امام ساختگی خود را به جامعه و به نسل جدید عرضه کنند. امامی که در منظومه فکری‌اش حرفی از مبارزه ابدی فقر و غنا دیده نمی‌شود! امامی که سر ستیز با آخوند‌های درباری یا مرفهان بی‌درد نداشته و اصلا با آنها کنار می‌آمده است!

در برابر این جریان خطرناک تحریف، تنها و تنها موج بیدارگری و روشنگری چاره‌ساز است. موج معرفی سیمای حقیقی امام با تکیه بر امهات زندگی آن پیر فرزانه، مستند به حقایق معتبر و به دور از خیالات و افسانه‌های من در آوردی! همان موجی که رهبر عزیز روز 14خرداد در جوار حرم مطهرش آغاز کرد. اکنون بر اندیشمندان و صاحب‌نظران است که این خط مستقیم و نورانی را دنبال کنند.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: