جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 5 ارديبهشت 1398     
دستمزد ۳۰ میلیونی برای ربودن بدهکار ۱۰۰ میلیونی

چندی قبل مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ربوده شدنش توسط سه مأمور قلابی خبر داد.

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، او گفت: مغازه نقره فروشی دارم و چند سال قبل پسر جوانی به نام رضا را به‌عنوان شاگرد استخدام کردم. بعد از مدتی رضا فوت و فن کار را یاد گرفت و با کمی پس‌انداز برای خودش مغازه ای باز کرد. اما بازهم من و رضا با هم مبادله کاری داشتیم. تا اینکه من مبلغی به رضا بدهکار شدم.صبح امروز داخل مغازه‌ام نشسته بودم که سه مرد با لباس نظامی درحالی که دستبند و شوکر به همراه داشتند وارد مغازه‌ام شدند. آنها خودشان را پلیس معرفی کردند ومدعی شدند که رضا از من شکایت کرده و باید همراهشان به کلانتری بروم. من هم به تصور اینکه آنها مأمور هستند سوار ماشین پژو 405‌شان شدم. اما پس از طی مسافتی، متوجه شدم که آنها مأمور قلابی هستند. آنها 5 ساعت مرا در خیابان‌های شهر گرداندند ودر نهایت زمانی که دیدند هیچ پولی ندارم که به آنها بدهم مرا کنار خیابان رها کردند.
 
با شکایت مرد جوان، پرونده‌ای در شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد. به دستور بازپرس سهرابی تحقیقات برای دستگیری سه مرد آدم‌ربا آغاز شد. در بررسی‌های اولیه با توجه به اختلاف مالی مرد جوان با رضا و از طرفی ادعای مأموران قلابی در رابطه با اینکه به دستور رضا این کار را انجام داده‌اند، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت رضا را دستگیر کردند.
 
دستگیری مردان خشن
 
با دستگیری رضا، مرد جوان به اجیر کردن سه آدم ربا اعتراف کرد و گفت: شاهرخ -شاکی- باید به من 100 میلیون تومان پول می‌داد اما هر بار به بهانه‌ای از دادن پول طفره می‌رفت. از دست شاهرخ ناراحت بودم، او با پول‌های من جنس خریده بود و روز به روز قیمت اجناس او بیشتر می‌شد اما پول من ارزشش کمتر می‌شد.او ادامه داد: یک روز که در قهوه‌خانه نشسته بودم، یکی از دوستانم به نام روزبه را دیدم و وقتی ماجرای طلبم را فهمید پیشنهاد آدم‌ربایی داد.

نقشه آدم ربایی
 
مرد جوان ادامه داد: روزبه دو نفر از دوستانش را برای این کار معرفی کرد. نقشه‌شان هم این بود که لباس نظامی و تجهیزاتش را تهیه کنند و بعد از آن به سراغ شاهرخ بروند و با بهانه اینکه مأمور هستند و من از او شکایت کرده‌ام؛ شاهرخ را سوار ماشین کنند. اما از شانس بد ما، شاهرخ پولی نداشت و من به خواسته‌ام نرسیدم. قرار شد به ازای این کار به هر کدام از آنها نفری 10 میلیون تومان بدهم. به دنبال اعترافات مرد جوان، سه همدست او نیز بازداشت شدند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: