جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: چهارشنبه، 10 مرداد 1397     
رفتن پای چوبه دار به خاطر یک حلقه انگشتر

مردی که با همدستی یک‌زن، پیر زن تنهایی را به خاطر سرقت یک حلقه انگشتر، یک دستگاه ویدئو و یک پلی‌استیشن به قتل رسانده‌است به چوبه دار نزدیک شد.

 

روزنامه جوان: مردی که با همدستی یک‌زن، پیر زن تنهایی را به خاطر سرقت یک حلقه انگشتر، یک دستگاه ویدئو و یک پلی‌استیشن به قتل رسانده‌است به چوبه دار نزدیک شد.


به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به این پرونده از ساعت ۱۸:۱۵ روز چهارشنبه ۲۹ دی سال‌۹۵ همزمان با اعلام خبر قتل زن سالخورده‌ای در خانه‌اش حوالی خیابان جیحون از سوی مأموران به جریان افتاد. آن روز قاضی منافی آذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران وقتی همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پای در قتلگاه گذاشت با جسد زن ۸۵‌ساله‌ای به نام آمنه روبه‌رو شدند که بر اثر انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده‌بود. بررسی‌ها نشان داد مقتول در این خانه به تنهایی زندگی می‌کرده و کار‌های او را همسایه‌اش که زن ۴۴‌ساله‌ای به نام مریم است، انجام می‌داده است. مأموران در همان ابتدا از مریم که موضوع حادثه را به پلیس خبر داده بود تحقیق کردند.


وی در ادعایی گفت: من پرستار خانگی او بودم. کنترل تلویزیون آمنه خراب شده بود که ساعت ۱۳:۱۵ از من خواست به مغازه صوتی و تصویری بروم و برای او کنترل تلویزیون بخرم. راهی بازار شدم، اما مغازه تعطیل بود که به خانه برگشتم و ساعتی بعد دوباره به مغازه رفتم. وقتی برگشتم شیشه پنجره خانه‌اش شکسته شده بود که نگران شدم و از قسمت شکسته شده داخل خانه‌اش را نگاه کردم، جسد او را در حالی که دست و پایش با طناب بسته شده بود داخل پذیرایی دیدم و موضوع را به همسایه‌ها و مأموران پلیس خبر دادم.


همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارآگاهان تحقیقات فنی خود را درباره این حادثه آغاز کردند. مأموران در اولین گام فیلم‌های دوربین‌های مداربسته نزدیکی خانه مقتول را بررسی کردند که حکایت از این داشت مریم بر خلاف گفته‌هایش بار اول ساعت ۱۵: ۱۷ و بار دوم در ساعت ۱۵:۴۰ از خانه‌اش بیرون رفته بود و دوباره به خانه‌اش برگشته است. همچنین در بررسی‌های بعدی مأموران دریافتند هر بار که مریم از خانه‌اش بیرون رفته و مردی حدوداً ۴۲‌ساله به او نزدیک شده است؛ بنابراین مأموران به مریم و مرد ناشناس مشکوک شدند و تحقیقات خود را ادامه دادند. در حالی که مریم در تحقیقات مدعی بود مرد جوان را نمی‌شناسد، پسر وی راز ارتباط این دو را بر ملا کرد و گفت که مرد جوان مجید نام دارد که چند سال قبل در همسایگی‌شان زندگی می‌کرده است.


تحقیقات مأموران نشان داد مجید چند سال قبل از همسرش جدا شده است و در حال حاضر در خیابان مرتضوی زندگی می‌کند؛ بنابراین مأموران به وی مظنون شدند و در نهایت ششم بهمن‌ماه وی را دستگیر کردند. متهم ابتدا جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به قتل پیر زن تنها با همدستی مریم اعتراف کرد.


وی در شرح ماجرا گفت: مریم همسایه ما بود. چهار سال قبل بود که با همسرم اختلاف پیدا کردم و مریم بین من و همسرم میانجیگری می‌کرد تا با هم آشتی کنیم، اما در نهایت از هم جدا شدیم و مدتی بعد هم من معتاد شدم. از آنجایی که مریم هم معتاد بود با او ارتباط پیدا کردم تا اینکه مریم مرا برای نظافت خانه به آمنه معرفی کرد. پس از این تصمیم گرفتم از خانه‌اش سرقت کنم و موضوع را با مریم درمیان گذاشتم و او هم قبول کرد. روز حادثه مریم در خانه مقتول را باز گذاشت و من وارد شدم. زنگ آپارتمان را زدم و وقتی پیر زن در را باز کرد، در را محکم به صورتش کوبیدم که کنترل خودش را از دست داد و به میان اتاق افتاد. با طناب دست و پا و دهانش را بستم. در نهایت یک انگشتر طلا، یک دستگاه ویدئو، یک دستگاه پلی‌استیشن و یک تخته فرش دستباف سرقت کردم و موضوع را به مریم خبر دادم.

 

مریم هم در بازجویی‌ها مدعی شد که ما انگیزه قتل نداشتیم و فقط قرار بود مجید از خانه او سرقت کند.

 

دو متهم پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. هیئت قضایی مجید را به جرم قتل عمد به قصاص و مریم را به جرم معاونت در قتل به حبس و شلاق محکوم کردند. حکم قصاص متهم ردیف اول چند روز قبل پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. بدین ترتیب متهم به چوبه دار نزدیک شد.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: