جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: چهارشنبه، 10 مرداد 1397     
صدایی به من گفت: شوهرت را بکش!

 

مریم در ادامه اعترافاتش گفت: «فشار‌های زندگی باعث شد کم‌کم من هم به سمت ماده مخدر شیشه بروم. می‌خواستم مثل شوهرم بی‌خیال باشم و درد‌ها و غصه‌هایم را فراموش کنم. روز حادثه بعد از مصرف شیشه اصلا حال خوبی نداشتم. در همان اوضاع صدایی در درونم پیچید و به من گفت: محمود زندگی سختی دارد و تو اگر واقعا عاشق او هستی، باید او را بکشی تا از این وضع راحت شود.

 

روزنامه شرق: زنی که شوهر خودش را به قتل رسانده است، در بازجویی‌ها مدعی شد تحت‌ تأثیر ماده مخدر شیشه دست به این جنایت زده است. پرونده این زن که از سوی پلیس استان مرکزی بازداشت شده و تحقیقات از او ادامه دارد، بعد از آن به جریان افتاد که کارآگاهان از قتل مردی جوان به نام محمود در خانه‌اش مطلع شدند و وقتی به آنجا رفتند، با توجه به شواهد و مدارکی که در صحنه جرم وجود داشت، همسر او به نام مریم را بازداشت کردند.

مریم در همان بازجویی‌های ابتدایی به قتل اقرار کرد و گفت: «من و محمود به‌تازگی با هم ازدواج کرده‌ایم. ما به‌طور اتفاقی در خیابان با هم آشنا شدیم و من به او علاقه‌مند شدم به همین دلیل وقتی خواستگاری کرد بلافاصله جواب مثبت دادم. به این ترتیب محمود همراه خانواده‌اش به خانه ما آمدند تا رسم و رسوم را اجرا کنند، ولی خانواده من با این ازدواج مخالفت کردند و گفتند دو خانواده به‌لحاظ فرهنگی به‌شدت با هم اختلاف دارند. من چنان علاقه‌ای به محمود داشتم که اصلا نمی‌توانستم تصور کنم بدون او به زندگی ادامه بدهم به همین دلیل شروع به اصرار کردم و بالاخره خانواده‌ام ناچار به موافقت شدند، اما شرط گذاشتند قبل از هر چیزی محمود باید شغلی پیدا کند».

متهم به قتل ادامه داد: محمود بعد از حدود یک سال جست‌وجو بالاخره به‌عنوان پیک موتوری در یک شرکت خدماتی مشغول به کار شد و بعد از آن ما با هم عروسی کردیم، اما هنوز مدتی زیادی از ازدواج‌مان نگذشته بود که محمود را اخراج کردند. آن زمان بود که فهمیدم شوهرم معتاد است و شیشه مصرف می‌کند. مصرف او به‌حدی زیاد شده بود که دیگر نمی‌توانست سر کار برود و از صبح تا شب در خانه می‌ماند. من که چاره‌ای نداشتم، دنبال کار گشتم و در یک آتلیه عروس مشغول به کار شدم. درآمد زیادی نداشتم، ولی به‌هرحال چاره‌ای هم وجود نداشت. در آنجا هم کار‌های معمولی را انجام می‌دادم و هم به‌عنوان مدل از من عکس می‌گرفتند.

زندگی‌ام خیلی سخت بود از طرفی نمی‌توانستم گلایه و شکایتی بکنم. چون با وجود مخالفت خانواده‌ام ازدواج کرده بودم». مریم در ادامه اعترافاتش گفت: «فشار‌های زندگی باعث شد کم‌کم من هم به سمت ماده مخدر شیشه بروم. می‌خواستم مثل شوهرم بی‌خیال باشم و درد‌ها و غصه‌هایم را فراموش کنم. روز حادثه بعد از مصرف شیشه اصلا حال خوبی نداشتم. در همان اوضاع صدایی در درونم پیچید و به من گفت: محمود زندگی سختی دارد و تو اگر واقعا عاشق او هستی، باید او را بکشی تا از این وضع راحت شود.

بعد از آن اصلا نفهمیدم چه شد تا اینکه وقتی به خودم آمدم دیدم شوهرم را با چاقو به قتل رسانده‌ام. من اصلا قصد چنین کاری نداشتم و زمان حادثه واقعا متوجه کارهایم نبودم». بنا بر این گزارش، تحقیقات از متهم به قتل همچنان ادامه دارد.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: